اسپوتنیک - بسیاری ممکن است سوال کنند که قاهره چه نفوذی در لبنان دارد و چرا آقای حریری به مصر رفت و بعد به بیروت آمد و مستقیم به کاخ بعبدا رفت تا لیست وزرای خود را تحویل رئیس جمهوری بدهد؟
شاید اگر این ماجرا حدود پنجاه شصت سال پیش رخ داده بود، زمانی که جمال عبد الناصر رهبر بلا منازع اعراب بود می گفتیم خوب نفوذ مصر در لبنان بسیار زیاد و تاثیر گذار است.
که البته در آن زمان هم نفوذ مصر واقعا بسیار زیاد بود و یک اشاره از طرف جمال عبد الناصر کافی بود تا در هر کشور عربی ای رهبر و کل دولت سقوط کند و دولت دیگری جایگزین آن شود.
در آن زمان موج ناسیسیونالیسم عربی همه کشورهای عربی را فرا گرفته بود و حتی منجر شده بود که عرب های حوزه خلیج فارس از ترس نفوذ جمال عبد الناصر به ایران پناه ببرند.
حتی کار به جنگ میان عربستان سعودی و مصر در یمن کشید و مصری ها (ناصریست ها) از سرنگونی سلطان قابوس حمایت کردند که در هر دو مورد ایران به کمک عمان و عربستان شتافت.
درون حوزه خلیج فارس هم علیرغم موج فراگیر ناسیسیونالسیم عرب (ناصریست ها) ولی ایران جایی برای هیچ تحرک ناسیسیونالیسمی که بتواند ثبات دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را به هم بزند نگذاشته بود.
بماند که برخی از این کشورها (امارات، قطر و بحرین) عموما بعد از فوت جمال عبد الناصر سال ۱۹۷۰ تشکیل شدند و تا زمان زنده بودن وی بحث استقلال آنها با تهدید گرایش مردم به ناسیسیونالیسم عربی مواجه بود.
به هر صورت امروزه دیگر مصر تاثیر چندانی روی سیاست داخلی لبنان ندارد و بدیهی است سفر کوتاه آقای حریری به قاهره برای هماهنگی با مقامات مصری نبود بلکه احتمالا وی در قاهره برخی ملاقاتهای محرمانه داشته که دستور العمل های لازم را در این ملاقات ها دریافت کرده و به بیروت بازگشته است.
احتمالا هم آنهایی که می خواستند این دستور العمل ها را به ایشان بدهند نمی خواستند وی به کشورهای آنها سفر کند و از آنجا برگردد چنین اقداماتی را انجام دهد تا شائبه دخالت آنها در چنین جریانی ایجاد نشود.
برخی باور دارند که ملاقات هایی با برخی مقامات آمریکایی – سعودی – فرانسوی و یا حتی اسرائیلی برای آقای حریری در قاهره تدارک دیده شده بوده و به وی اعلام شده که باید شرایط آشوب در لبنان فراهم گردد.
قطعا در صورتی که چنین پیش بینی ای صحت داشته باشد احتمالا نقشه هایی برای کل منطقه تدارک دیده شده و نیاز است حزب الله لبنان درگیر مسایل داخلی این کشور شود و به همین دلیل این طرف ها از حریری خواسته اند کابینه ای را به میشال عون پیشنهاد دهد که مطمئن است وی به هیچ وجه با آن موافقت نمی کند و در نهایت انصراف خود از تشکیل دولت در لبنان را اعلام کند.
علیرغم اینکه لبنان کوچکترین کشور از نظر مساحت در معادلات منطقه ای به حساب می آید اما به دلیل همجواری آن با اسرائیل از یک سو و حضور حزب الله لبنان از سوی دیگر می توان گفت شاید تاثیر گذارترین مهره در معادله باشد.
شاید برخی تحلیل کنند که انتقال نیروهای آمریکایی از افغانستان و عراق و قطر به اردن و یمن هم برای دور نگه داشتن آنها از هرگونه درگیری در منطقه باشد اما به هر حال باید توجه داشت که بر اساس تغییراتی که اخیرا در ساختار نظامی آمریکا در منطقه انجام شده این نیروها که در اردن ویمن مستقر شده اند تحت فرماندهی مقر فرماندهی آمریکایی در اسرائیل می باشند، یعنی این احتمال هم وجود دارد که آمریکایی ها نیروهای خود را در اردن برای ایجاد خط دفاعی اول برای اسرائیل مستقر کرده باشند و در یمن هم برای این مستقر کرده اند که در صورت بروز هرگونه درگیری بتوانند از پشت به نیروهای انصار الله حمله کنند و یا حتی جلوی حمله از آنسو به اسرائیل را بگیرند.
همزمانی این تحرکات با جریان هایی که در افغانستان رخ می دهد و حمایت علنی آمریکا و انگلیس از طالبان از یکسو و حمله های آمریکا به نیروهای الحشد الشعبی در عراق و سوریه به نوعی همه را به سمت تصور شکل گیری یک توطئه جدید توسط دولت جدید آمریکا در منطقه می کشاند.
توطئه ای که آقای حریری یک مهره کلیدی در اجرای آن می باشد و احتمالا درب ورودی این بازی از لبنان است.
