اسپوتنیک – به گزارش روابط عمومی شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران، منطقه خلیج فارس، با حضور «قاسم عرب یارمحمدی» مدیرعامل شرکت خطوط لوله و مدیران و مسئولین منطقه خلیج فارس، مرکز انتقال شماره 2 خط 42 اینچ نفت خام گوره -جاسک راهاندازی شد.
پروژه راهبردی خط لوله 1000 کیلومتری انتقال نفت گوره به جاسک با ظرفیت نهایی انتقال یک میلیون بشکه نفت در روز، مراحل ساخت خود را طی میکند که یکی از پروژههای عظیم زیرساختی است که زمینه بالفعل کردن یکی از ظرفیتهای ژئوپلیتیکی ایران را به همراه دارد.
به گزارش ایرنا، انتقال نفت خام از گوره به جاسک زمینه تمرکززدایی و متنوعسازی پایانههای صادراتی و کاهش ریسک انتقال نفت از تنگه هرمز را فراهم میکند و در کنار آن سبب ایجاد اشتغال در منطقه مکران و توسعه پایدار خواهد شد.
در همین زمینه، اسپوتنیک در گفتگویی با سعید میرترابی حسینی، کارشناس اقتصاد سیاسی و نفت، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی، این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
اسپوتنیک - چه کسی وارد کننده اصلی نفت ایران از طریق این خط لوله خواهد شد؟ ایران چه مقدار می تواند از طریق این خط لوله صادر کند؟
میرترابی – این خط لوله از گذشته هم مدنظر بوده، یعنی از زمان جنگ و بیش از 30 سال پیش این مدنظر بود، چون بیشتر مناطق تولید نفت در جنوب غربی ایران و در شمال خلیج فارس هست و یک پایگاه و ترمینال اصلی ایران هم در جزیره خارک واقع شده و فاصله زیادی تا تنگه هرمز دارد و از لحاظ تجربه تاریخی به هرحال تمرکز صادرات ایران در این جزیره بوده و اینکه خریداران نفت ایران باید با نفتکش وارد خلیج فارس شده و از تنگه هرمز عبور میکردند و نفت خریداری شده را بارگیری میکردند. که این موضوع ریسکهای زیادی درخود داشت. به همین دلیل از گذشته برنامههایی برای ایجاد خط لوله جهت صادرات نفت ایران وجود داشت.
در مورد خط لوله نفت خام گوره – جاسک که به تازگی خبر افتتاح آن منتشر شده است هنوز اطلاعات فنی دقیقی موجود نیست تا بتوان درباره حجم صادرات احتمالی ازاین طریق اظهار کرد. از طرفی بدلیل تحریمها، اطلاعات دقیقی از معاملات نفتی ایران در دست نیست و نمیتوان به طور دقیق گفت که خریداران نفت ایران از طریق این خط لوله چه کشورهایی خواهند بود. ولی میتوان حدس زد که چین یکی از کشورهایی است که میتواند مشتری نقت ایران از طریق این خط لوله باشد.
از طرفی با توجه به اینکه انتقال نفت از طریق این خط لوله یک سری ریسک ها را از میان برمیدارد، ایران بالاخره مشتریان خود را جذب میکند. خب ایران بدلیل اینکه در دوره تحریم بیش از 2 میلیون بشکه نفت خام صادر میکرد و حدود 2.2 و 2.3 میلیون بشکه ظرفیت صادرات نفت خام داشت. این خط لوله در این حد ظرفیت ندارد، آنچیزی که به ذهن من میآید، فکر میکنم ظرفیت این خط لوله بین 500 تا یک میلیون بشکه بوده است و میشود حدس شد که اگر این ظرفیت باشد، ایران میتواند به راحتی از ظرفیت این خط لوله استفاده کند و به مشتریان خود در بندر جاسک با ترمینالی که در نظر گرفته خواهد شد، بفروشد . بخش قابل ملاحظهای از نفت ایران از طریق این خط لوله بارگیری شده و تحویل مشتریان شود.
با اینحال طبق آمار جزیره خارک بیش از 90 درصد صدارات نفت ایران را انجام میداد و ظرفیت اسمی خارک هم 6 میلیون بشکه بود. این آنچیزی است که در زمان قبل از انقلاب تدارکش دیده شده بود و اگر حالا ما فرض کنیم که ظرفیت خارک در زمان قبل از تحریمها بیش از 2 میلیون بشکه بوده برای بارگیری نفتکشها، حالا به هر ترتیب میتوان گفت که یک بخش قابل ملاحظهای از این ظرفیت جابه جا میشود به پایانهای که در انتهای این خط لوله است میشود گفت که چیزی حدود 30 – 40 درصد از نفتی که ایران صادر میکند به شرط پایان تحریمها از طریق این خط لوله و خارج از تنگه هرمز به مشتریان تحویل داده خواهد شد.
البته همه کشورهای حوزه خلیج فارس بدلیل اینکه خلیج فارس در گذشته و امروز بی ثباتیهایی داشته، طرحهایی داشتند که صدارت نفتشان را تا حد امکان به این تنگه متکی نکنند. عربستان به عنوان مثال طرحهایی داشته، همچنین عراق کشورهای دیگر حوزه خلیج فارس نیز در این زمینه طرحهایی داشته اند تا ریسک عبور کشتیها از تنگه هرمز را کاهش داده و بتوانند نفت خود را از راههای دیگری به مشتریانشان تحویل دهند.