این روزها سوالی که امروزه توسط بسیاری از رسانه های بین المللی مطرح می شود، این است که چرا وقتی آقای بایدن اظهار می دارد تمایل دارد به برجام برگردد وفقط می خواهد با ایران مذاکره کند ایرانی ها حاضر نمی شود با آمریکایی ها مذاکره کنند؟
این روزها سوالی که امروزه توسط بسیاری از رسانه های بین المللی مطرح می شود، این است که چرا وقتی آقای بایدن اظهار می دارد تمایل دارد به برجام برگردد وفقط می خواهد با ایران مذاکره کند ایرانی ها حاضر نمی شود با آمریکایی ها مذاکره کنند؟
حسن نیت هم بسیار عالی است، اینکه دولت جدید آمریکا تمایل دارد به برجام برگردد و تعهدات خود را اجرا کند، خیلی خوب است.
ایرانی ها هم به همان نسبت تمایل دارند تعهدات خود در برجام را اجرا کنند.
تمایل دوطرفه است اما جایی خرج نمی شود.
بسیار معروف است حتی اگر مذاکره و گفتگوی تجاری فیما بین دو طرف در میان باشد یکی از اصول این است که طرفین باید معتبر باشند و اعتبارنامه داشته باشند که معمولا این اعتبار نامه یا توسط بانک ها تامین می گردد و یا توسط ضامنین.
آنهایی که در بازار فعالیت می کنند به خوبی می دانند حتی اگر طرف ضامن معتبر و اعتبارنامه بانکی داشته باشد اگر سابقه اش در بازار خراب باشد به هیچ وجه هیچ کس حاضر نمی باشد وقت بگذارد با او مذاکره و توافق و یا تعامل کند و بالعکس آنهایی که در بازار سابقه درخشانی دارند حتی اگر هیچ ضامن و یا اعتبارنامه ای با خود نداشته باشند حرفشان برای همه سند است و همه حاضر هستند با آنها توافق کنند و توافق خود را اجرا کنند حتی اگر توافق فیما بین مکتوب هم نباشد.
اعتبار افراد در بازار معمولا به گونه ای است که حرف فردی ممکن است ملیاردها ارزش داشته باشد و با یک تماس و یا یک گفته همه حاضر باشند جنس به او بدهند و یا جنس از او بگیرند و بر عکس ممکن است فردی بی اعتبار باشد حتی کسی شاید با قرارداد محضری و چک و سفته هم حاضر نباشد با او کار کند.
خوب به سابقه درخشان آمریکا در اجرای تعهدات اش توجه داشته باشید.
چه در زمینه توافق با ایران چه در زمینه توافق با کشورهای دیگر.
کدام توافق را آمریکا تمام و کمال مانند دیگر کشورها اجرا کرده؟
حد اقل یکی را نام ببرند تا آن را به عنوان اعتبار برای آمریکا لحاظ کنیم.
حتی توافق هایی که با اروپا مانند توافق محیط زیست و آب و هوا و یا تجارت به امضا رسانده و یا توافقاتی که با مکسیک و کانادا امضا کرده و یا توافقات تسلیحاتی که با روسیه به امضا رسانده و یا توافقات تجاری که با چین به امضا رسانده و یا ...
شما یک توافق را به عنوان نمونه به ایرانی ها نشان دهید که آمریکایی ها تمام و کمال و بدون دوز و کلک اجرا کردند.
حال میاییم سراغ توافق هسته ای یا همان برجام خودمان.
از همان روز اولی که آمریکایی ها برجام را امضا کردند علیرغم اینکه ایرانی ها به همه تعهدات خود عمل کردند، آمریکایی ها از اجرای تعهدات خود طفره رفتند.
از همان ابتدا هم همان دولت اوباما که آن زمان بایدن معاون اولش بود هم شروع کرد بهانه آوردن که چون برخی تحریم ها توسط کنگره اعمال شده دولت آمریکا نمی تواند آنها را لغو کند و به زمان نیاز دارد و تنها کاری که می تواند انجام دهند تعلیق موقت اجرای آنها تا زمانی که بتواند کنگره را مجاب کند تحریم ها را لغو کند.
شاید برخی به یاد داشته باشند که اوباما شروع کرد فرمان اجرایی سه ماهه برای تعلیق اجرای تحریم ها امضا کردن و این سنت به ترامپ هم منتقل شد.
از همان ابتدا هم همه شرکت های اروپایی که توافقهای اقتصادی با ایران امضا کرده بودند مدام اجرای توافقات را موکول به بعد از سه ماهه تعلیق تحریم ها می کردند تا ببینند چه خواهد شد.
در نهایت ترامپ هم آمد و رک و پوست کنده گفت که از برجام خارج می شود و هیچ کشوری از کشورهای ضامن اجرای تعهدات آمریکا در برجام هیچ واکنشی نشان نداد.
ترامپ اصرار می کرد که توافق با دولت اوباما را قبول ندارد و خواهان توافق جدیدی است و اصرار دارد که بحث موشکی و بحث نفوذ ایران در منطقه نیز در توافق جدید بحث شود.
مساله ای که قبلا در مذاکرات هسته ای مطرح و بسته شده بود و قرار بود که توافق هسته ای اجرا شود و اگر این توافق یک الگوی موفقیت آمیز بود آنوقت طرفین دنبال بحث های دیگر بروند.
در حالی که آمریکایی ها بحث تسلیحات ایران را مطرح می کردند و می کنند برای ایرانی ها بحث تسلیحات فروش رفته به کشورهای همجوار و سوء استفاده این کشورها از این تسلیحات مطرح می باشد.
مانند اتفاقاتی که هر روز در یمن و یا فلسطین و یا سوریه و یا عراق و یا افغانستان و یا لیبی و یا ... رخ می دهد و هزاران انسان بی گناه با تسلیحات بی حساب کتابی که در اختیار برخی کشورها قرار گرفته کشته می شوند.
اگر بنا باشد بحث تسلیحات دفاعی ایران مطرح باشد قطعا باید بحث تسلیحات همه کشورهای منطقه هم مورد بحث قرار گیرد و نمی توان با وجود حضور آمریکایی ها در منطقه و مزدوران بیش از 84 کشور (به استناد گزارش سازمان ملل) در عراق و سوریه و لیبی و یمن و... و تسلیحاتی که در اختیار دیگر کشورهای منطقه هست فقط از ایران توقع داشت درباره تسلیحات خود وارد مذاکره و گفتگو شود.
درباره بحث نفوذ منطقه ای هم باید توجه داشت که نفوذ منطقه ای چیزی نیست که کشورها با لشکر کشی به دست آورده باشند بلکه به دلیل ارتباطات تاریخی ملت ها با یکدیگر این روابط ایجاد می شود و منافع مشترک ملت ها خود به خود موجب ایجاد این ارتباطات می گردد.
اگر مردم منطقه حاضر نیستند با آمریکا و متحدین آن همکاری کنند به این دلیل است که از آنها نفرت دارند و اگر با ایرانی ها همکاری می کنند به این دلیل نیست که ایران توان مالی و یا اقتصادی بالاتری برای تطمیع آنها دارد (تحلیلگر خبره نیاز نیست که با یک مقایسه ساده متوجه شود توان مالی ایران بیشتر است یا رقبایش در منطقه)، بلکه به این دلیل است که عقاید آنها با ایران نزدیک تر است.
به هر صورت با وجود همه این شرایط نمی توان از ایرانی ها توقع داشت با کشوری که هیچ اعتباری در زمینه انجام تعهدات خود ندارند و بی هدف بخواهند پای میز مذاکره بنشینند و به قول معروف نقد را بدهند و منتظر نسیه باشند.
اگر ایرانی ها بنا بود درباره مسایل دیگر غیر هسته ای مذاکره انجام می دادند با همان دولت آقای ترامپ مذاکره می کردند و منتظر نمی ماندند.
مساله اصلی این است که فعلا طرف قابل اطمینانی در مقابل ایرانی ها وجود ندارد و هیچ ضامنی برای تضمین اجرای تعهدات طرف مقابل وجود ندارد و به قول بازاری ها نه چک طرف مقابل ارزش دارد و نه سفته اش، فقط نقد.
سیاست ایران هم از این پس این است که نقد کار کند، یعنی نقد بگیرد و نقد بدهد.
اگر واقعا طرف آمریکایی حسن نیت دارد باید اول نقدا تحریم ها را بردارد و در مقابل ایران به اجرای تعهدات خود در برجام برگردد.
بحث بازگشت آمریکا به برجام چیز دیگری است که بعدا می شود روی آن مذاکره و گفتگو کرد.
اما اینکه توقع این باشد که فعلا دوباره ایران تعهدات خود در برجام را اجرا کند و منتظر آمریکا بماند که حالا بخواهد تحریم ها را بردارد به قول آقای احمدی نژاد "آن... را لولو برد".