اسپوتنیک به نقل از مجله فارین پالیسی چاپ آمریکا می نویسد: بسیاری ناظران بین المللی وقتی هفته گذشته تاتمداو - نیروهای مسلح میانمار - به احتمال کودتای 1 فوریه کنایه کردند، غافلگیر و متعجب شدند.
هنوز مشخص نیست که آیا این به دلیل ترس نظامیان از پیروزی لیگ ملی برای دموکراسی، به رهبری آنگ سان سوچی بود که می تواند به نیروهای طرفدار دموکراسی فرصتی را بدهد تا نظامیان عالی رتبه از برخی از قدرت ها محروم شوند. یا سایر ملاحظات سرلشکر مین آنگ هلینگ فرمانده کل نیروهای مسلح میانمار را به اقدام قاطع ای وادار کرده است. دلیل این کودتا، جعل احتمالی نتایج انتخابات در نوامبر سال 2020 بود که بسیار شبیه به وضعیت دونالد ترامپ در ایالات متحده است و به همان اندازه بی اساس می باشد.
اما مهمترین بازیکن در اینجا ممکن است چین باشد. دیدار ماه گذشته ژنرال مین آنگ هیلنگ با وانگ یی وزیر امور خارجه چین ممکن است نقطه عطفی در کودتا باشد. نوع نگاه چین و ایالات متحده به بحران میانمار می تواند نشانه روابط خود آنها باشد.
ارتشیان از نوامبر سال گذشته در مورد جعل نتایج انتخابات در این کشور صحبت می کنند، اما اگر امرای ارتشی اطمینان نداشتند که می توانند به پکن اعتماد کنند، جرات کودتا را نداشتند. آنها به محافظت در برابر حملات اجتناب ناپذیر از طرف کشورهای غربی در سازمان ملل و احتمالاً جبران تحریم های قریب الوقوع میانمار به خاطر گسترش روابط اقتصادی بین دو کشور نیاز دارند. چیزی در این دیدار رهبر نظامی میانمار بود که او را وادار کرد باور کند که چین آماده است در کنار همسایه خود باشد.
با این حال، در گذشته نه چندان دور، موضعگیری پکن نزدیکتر به دولت غیر نظامی آنگ سان سوچی بود تا به ارتشیان میانمار. از نظر تاریخی میانمار همیشه انزوای بین المللی را به هرگونه وابستگی به كشور دیگر، حتی به چین ترجیح داده است كه قبلاً با میانمار "پیوندهای سوسیالیستی" داشت. ترس از وابستگی به چین بود که ارتش میانمار را واداشت تا به مدت یک دهه با دموکراسی سازگار شود و پروژه های مهم چینی مانند ساخت سد میتسون 3،6 میلیارد دلاری را متوقف کند که از آن زمان باعث نارضایتی دو کشور شده است. بنابراین، شاید این تعهد مین آونگ هلینگ برای ادامه و تعمیق روابط اقتصادی بین دو کشور بود که باعث تردید چینی ها در مورد حمایت آشکار از آنگ سان سوچی شد. اگر صرف نظر از هزینه های اسکان دهها هزار نفر از ساکنان محلی، پروژه سد از سر گرفته شود، این نشانه اصلی تغییر سیاست میانمار در قبال چین خواهد بود.
اگرچه شاید رهبری نظامی احساس می کرد که در هر صورت می تواند پکن را برای دفاع از خود جلب کند. چین بندرت فرصتی را برای گسترش نفوذ خود در آسیا از دست می دهد. بنابراین، وقتی واشنگتن و متحدانش میانمار را تحریم می کنند، سیاستمداران چینی در هر صورت مداخله برای حمایت از رهبری فعلی کشور را به نفع خود می دانند.
حوادث میانمار اولین آزمایش مهم سیاست خارجی برای تیم جو بایدن است و باید با نگاه هم به مردم میانمار و هم به بلندپروازی های پکن حل شود. آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا با عجله کودتای نظامی را محکوم کرد - از نظر واشنگتن، این کار منطقی است.
با این حال، به نظر می رسد پکن، به نوبه خود از آشتی بین ارتش و لیگ ملی برای دموکراسی - حداقل علنا - حمایت می کند. شاید هلینگ بدون حمایت آشکارچین تا این حد پیش رفت. در این صورت، ممکن است پکن در همکاری با واشنگتن در مورد سرزنش نطامیان میانمار به خاطر این کودتا باز باشد. در بدترین حالت، این امر باعث می شود كه میانمار به انزوای كامل برگردد، اما به احتمال زیاد پس از آغاز اعتراضات گسترده مردم، قانون اساسی و دولت غیرنظامی دموکراتیک ترمیم می شود.
این احتمال وجود دارد که چین با کمک این کودتا سعی کند با آمریکا معامله کند. امریکا می تواند منافع اقتصادی پکن را در چارچوب پروژه بزرگ "یک کمربند یک راه" در میانمار به رسمیت بشناسد و در ازای کمک چین برای اجبار میانمار به حل نوعدوستانه بحران روهینگیا به تقویت دموکراسی در این کشور مساعدت کند. این امر نه تنها برای میانمار، بلکه همچنین برای چشم انداز همکاری ایالات متحده و چین بهترین فرجام است.
اما نمی توان منتفی دانست که پکن پیشاپیش مخفیانه از کودتا حمایت کرده باشد. در این صورت، ایالات متحده باید اصرار داشته باشد که چین به این سوال که آیا پکن از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل استفاده خواهد کرد، پاسخ دهد. اگر این اتفاق بیفتد، گام دیگری در مخالفت پکن با دموکراسی خواهد بود. رژیم رئیس شی جین پینگ از حمایت از مستبدین در آسیای میانه و درهم شکستن دموکراسی نوپای هنگ کنگ به جنگ فعال با دموکراسی های نوپا در همسایگی خواهد پرداخت. این امر به ایالات متحده فرصتی بسیار لازم برای تأیید مجدد نقش خود به عنوان رهبر جهان آزاد می دهد.
تیم بایدن باید دقیقاً مشخص کند که پکن در رابطه با کودتای میانمار در کدام طرف است. اگر واشنگتن در این شرایط ماهرانه رفتار کند، منطقه از نظر ارتقا حقوق بشر و دموکراسی سود می برد. و آمریکا فرصتی تاریخی پیدا می کند تا لااقل تا حدی چهره خود را در صحنه جهانی بازیابی کند.