به گزارش اسپوتنیک، سرگئی لاوروف در این مصاحبه شرح داد که چه چیزی در سال ۲۰۲۰ برای سیاست بین المللی مسئله ی اصلی بود و آیا جهان به نتیجه گیری هایی از پاندمی ویروس کرونا دست یافت و اینکه آیا کشورها موفق شدند در برابر تهدیدات مشترک متحد شوند. وی همچنین توضیح داد که آیا روسیه « به سمت شرق رو بر می گرداند»، در مسکو از رئیس جمهور جدید آمریکا جو بایدن و تیمش چه انتظاری دارند و آیا می توان روی تمدید پیمان کاهش سلاح های تهاجمی استراتژیک و نجات پیمان آسمان باز حساب کرد.
امسال اعتبار تحریم تسلیحاتی شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران به پایان رسید. آیا مسکو و تهران در حال تدوین برنامه های مشخصی برای ایجاد همکاری های فنی و نظامی هستند؟ آیا امکان خرید هواپیماهای سوخو۳۰ یا تانک های تی ۹۰ توسط ایران مطرح است؟ و آیا ممکن است این مسئله باعث وخیم شدن ارتباطات روسیه با برخی کشورها به طور مثال با اسرائیل و آمریکا شود؟
در حال حاضر هیچ گونه محدودیتی در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای همکاری فنی- نظامی با ایران وجود ندارد. دولت ما حق کامل تعامل در این جهت را دارد. سیاست روسیه در زمینه همکاری فناوری نظامی به طور کامل پاسخگوی قوانین حقوق بین الملل است و مطابقت کامل با قوانین کنترل صادرات روسیه دارد که یکی از سخت گیرانه ترین قوانین در جهان است. تکرار می کنم : طی اجرای همکاری فناوری نظامی با جمهوری اسلامی ایران بدون شک روسیه با داشتن حق تضمین توانایی دفاعی خود، دقیقا به تعهدات بین المللی خود پایبند است و از اولویت حفظ ثبات و امنیت در منطقه پیروی می کند.
سرگی ویکتورویچ، از نظر شما اصلی ترین وقایع سیاست خارجی سال گذشته چه بود: جهش موفقیت آمیز اصلی، موفقیت و شکست اصلی؟ به نظر شما آیا جامعه جهانی از شیوع ویروس کرونا نتیجه ای گرفته است، آیا جهان از هم پاشیده تر شده یا برعکس، کشورها به سمت همکاری گرایش پیدا کرده اند؟
برای ارتباطات بین الملل سال گذشته ، سال دشواری بود. به طور خلاصه نتایج آن، کار با مفاهیمی چون موفقیت بزرگ یا شکست بزرگ را بسیار دشوار می کند. در عین حال بدیهی است که پاندمی ویروس کرونا تاثیر منفی در سیاست و دیپلماسی جهانی داشت و بحران عمیقی در اقتصاد جهانی ایجاد کرده است: اکنون دوره دشوار و طولانی بازسازی پیش روست. ضمنا چالش ها و تهدیدها نیز جایی نرفته اند. به طور مثال تروریسم، قاچاق مواد مخدر و سایر انواع جرائم فراملی. بحران های طولانی مدت همچنان شعله ورند و کانون های جدید تنش به وجود می آیند.
متاسفانه وجود چنین مشکلاتی چون اپیدمی بی پایان کووید ۱۹، فعلا منجر به تجمع جامعه بین المللی برای جلوگیری از آن نشده است. دلیل اصلی که ما هم بارها در خصوص آن صحبت کرده ایم، در عدم تمایل تعدادی از ایالات غربی به رهبری ایالات متحهد برای ایجاد همکاری سازنده با سایر بازیگران بین المللی است. همکاران غربی همچنان به طور فعال از طیف گسترده ای از ابزارهای نامشروع یعنی فشار شدید تا جنگ اطلاعاتی استفاده می کنند. آنها به دعوت دبیر کل سازمان ملل و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل برای تعلیق – با توجه به شرایط اضطراری بشردوستانه در جهان- تحریم های یک جانبه تامین داروها، تجهیزات و مواد غذایی مورد نیاز برای مبارزه با ویروس و معاملات مالی مرتبط توجهی نکردند. ابتکار رئیس جمهور ولادیمیر پوتین برای معرفی «کریدور سبز» در تجارت بین الملل، عاری از جنگ تجاری و تحریم ها هم شنیده نشد. همچنین خط سیاسی واشنگتن در خصوص سقوط بیشتر معماری ثبات استراتژیک جهانی و کنترل تسلیحات خوشبینی را اضافه نکرد.
در این شرایط ما هر کاری که لازم بود برای حفاظت قابل اطمینان از منافع ملی انجام دادیم و در عین حال به پیشبرد یک برنامه بین المللی سازنده و یکپارچه ادامه داده و به نفع اطمینان از تقسیم ناپذیری امنیت در همه ابعاد آن کار کردیم. یادآوری می کنم که به لطف تلاش های شخصی ولادیمیر پوتین امکان توقف درگیری ها در قره باغ به وجود آمد. ما فعالانه به حل سیاسی و دیپلماتیک بحران در سوریه کمک کردیم. در تلاش های بین المللی برای شکستن بن بست درگیری های درون لیبی شرکت کردیم.
با هدف بهبود حداکثری اوضاع در جهان از پتانسیل ریاست خود در بریکس، سازمان همکاری شانگهای و سازمان پیمان امنیت جمعی استفاده کردیم. از اجرای پروژه های مختلف ادغام در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و شکل گیری مشارکت اوراسیا بزرگ حمایت کردیم.
بدیهی است که با انرژی به کار در چارچوب سازمان جهانی ادامه دادیم به ویژه رئیس جمهور روسیه ابتکاری برای برگزاری اجلاس پنج کشور عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل ارائه داد.
با وجود محدودیت های اپیدمیولوژیک، ما با اکثریت قریب به اتفاق شرکای خارجی در اوراسیا، آفریقا و آمریکای لاتین چه به صورت دوجانبه و چه در میدان های مختلف چند جانبه ارتباط متقابل داشتیم. روسیه به عنوان یکی از کشورهای برتر در زمینه بهداشت و سلامت بین الملل سهم مهمی در تلاش مشترک برای مبارزه با کووید ۱۹ داشته و کمک شایانی را به دولت های آسیب دیده ارائه داد.
در سال ۲۰۲۱ ما سیاست خارجی عملی و مسئولانه را ادامه می دهیم و به شکل گیری نظم جهانی چند قطبی عادلانه تر و دموکراتیک تر کمک خواهیم کرد. ما مانند گذشته برای همکاری مشترک سودمند آماده ایم تا حدی که شرکای ما برای این کار آماده باشند و البته با احترام بی قید و شرط به منافع ملی روسیه.
شما گفتید که وقت آن رسیده است که روسیه دیگر به غرب نگاه نکند. آیا این بدان معناست که محوری به سمت شرق که مدتها در مورد آن بحث شده وجود دارد؟
قبل از هر چیز مایلم این نکته را خاطرنشان سازم که هر چند بخش اعظم جمعیت کشور روسیه در بخش اروپایی آن بسر می برد، روسیه یک کشور بزرگ اورآسیایی و یک ابر قدرت اروپایی – اقیانوس آرام است و افزون بر آن یکی از تضمین های کلیدی شکلگیری نظم جهانی با مرکزیت سازمان ملل پس از جنگ جهانی دوم است. سیاست خارجی ما چند برداری و از حالت مستقل برخوردار است.
سیاست خارجی ما بر حفظ مناسبات دوستانه با تمام شرکای خارجی بدون استثنا قایل شدن از نظر جغرافیایی و بر اساس موازین حقوق بین المللی، تساوی حقوق و احترام متقابل و توجه به علایق یکدیگر استوار شده است.
با وجود این، ما به تغییرات زمینساختی در چشم انداز ژئوپلیتیک جهانی توجه نشان می دهیم. توجه سیاست و اقتصاد جهانی از اور- آتلانتیک به اورآسیا تغییر جهت می دهد که در آنجا مراکز جهانی صعود خود را در این عرصه ها به نمایش می گذارند. آنها با تکیه بر سنن چند قرنی خود، به حاکمیت اقتصادی و تکنولوژیکی دست یافته و آن را استحکام می بخشند. آنها از خط مشی مستقل سیاست خارجی پیروی می کنند. بدین ترتیب موفقیت های چشمگیری در عرصه های مختلف مشاهده می شود. همانا بر اساس این نکته ، خط مشی ما جهت برقراری همکاری سودمند متقابل با کشورهای شرق از جمله کشورهای آسیا-اقیانوس آرام، از حالت درازمدت راهبردی بدون وابستگی به نوسانات در فضای بین المللی به نمایش گذاشته می شود.
منطقه اورآسیا، یک فضای جغرافیایی با پتانسیل عظیم ذخایر نیست که می توان و باید برای بهبود سطح زندگی ساکنان این منطقه مورد استفاده قرار بگیرند. بلکه این منطقه ای با دینامیک سریع رشد و توسعه از نقطه نظر ایجاد کریدورهای جدید حمل و نقل و لجستیکی، گسترش و تکامل زیرساخت ها و دیگر انواع همکاری های چند جانبه است. روسیه موافق هماهنگی فرایندهایی است که در اینجا جریان دارند. ابتکار ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در خصوص تشکیل مشارکت بزرگ اور آسیایی همانا در جهت رسیدن به این هدف سمتگیری شده است. کار در این جهت با شدت تمام جریان دارد از جمله از طریق تلفیق برنامه های توسعه اتحادیه اقتصادی اوراسیا و ابتکار ارائه شده از طرف چین «یک کمربند، یک راه».
به نظر شما چشم انداز مناسبات روسیه و آمریکا در زمان ریاست جمهوری بایدن چگونه خواهد بود؟ آیا چیزی تغییر خواهد کرد؟ این تغییرات در جهت خوب خواهد بود و یا وضع بدتر خواهد شد؟
متأسفانه نمی توان روی تثبیت و روبراه شدن روابط تنزل یافته با آمریکا حساب کرد. آمریکا که خود را در هیستری ضد روسیه غرق کرده است، شانسی برای بازگشت به مناسبات نرمال و عادی باقی نگذاشته است. گفتگو و دیالوگ ما اسیر و گروگان نزاع سیاسی در داخل آمریکا شده است که به نوبه خود مانع از ایجاد همکاری سازنده می شود.
با وجود این، به اعتقاد من، روابط روسیه – آمریکا هنوز از پتانسیلی برخوردار است که از آن استفاده نشده است. برطرف کردن شکاف و خرابی هایی که طی سال های اخیر و البته نه به تقصیر ما، بروز کرده آسان نخواهد بود، اما باید در این جهت تلاش کرد. اما برای رسیدن به نتیجه، اراده سیاسی آمریکا لازم و ضروری است.
در دستور روز دو کشور، یکسری مسائل انباشته شده است که برخی از آنها باید فورا رسیدگی شود که دولت جدید در واشنگتن باید به آنها توجه کرده و بررسی کند. از جمله این مسائل باید به عادی سازی عملکرد موسسات و ادارات خارجی، حل و فصل موارد انسانی، امنیت بین المللی و ثبات استراتژیک توجه نشان داد. حتما نباید تمام این مسائل را با تکان یک دست حل و فصل کرد، می توان از منطق « گام های کوتاه» و تعامل بهره گرفت. ما برای این کار آماده هستیم. اما باید درک کرد که این روند باید بر اصول صادقانه و در نظرداشت متقابل منافع و نه براساس نظم جهانی آمریكا و محور تحمیلی واشنگتن مثل ضرب المثل «حق با قوی تر است» استوار شده باشد. ما روی آن حساب می کنیم که تیم جدید در کاخ سفید قادر به انتخابی باشد که پاسخگوی منافع ملت آمریکا باشد و تلاش برای برقراری دیالوگ و گفتگو با مسکو را نیز نشان بدهد.
فقط در چنین موردی می توان روابط روسیه – آمریکا را به راه رشد پایدار برگرداند. البته این چرخش، تأثیر مثبتی بر جو کلی در امور بین المللی خواهد گذاشت، به ویژه با درنظرداشت مسئولیت خاص روسیه و آمریکا به عنوان دو ابرقدرت هسته ای و اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد برای حفظ ثبات و امنیت جهانی و به ویژه در دوران دشوار کنونی.
آیا امید آن می رود که با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا، مسکو و واشنگتن بتوانند پیمان کاهش تسلیحات تهاجمی استراتژیک را تمدید کنند؟ آیا روسیه برای نوعی عقب نشینی آتی ، به عنوان مثال متوقف کردن طراحی تسلیحات نسل آینده آماده است؟ چرا پیشنهاد آمریکا در باره رژیم تأیید و بازبینی برای روسیه قابل قبول نیست؟ مگر بازرسی های متقابل قید شده در پیمان، یک نکته خوب نیست؟
بهتر است اگر دولت جدید آمریکا مثل ما به این نکته آشکار توجه نشان بدهد که تمدید پیمان تسلیحات تهاجمی استراتژیک بدون هر گونه شرط مقدماتی و البته ترجیحاً، برای مدت حداکثر پنج سال پیش بینی شده در آن، پاسخگوی منافع امنیتی هر دو کشور روسیه و آمریکا و کل جامعه بین المللی خواهد بود.
با توجه به اظهارات رسانه ها، تیم رئیس جمهور منتخب بایدن، برخلاف شرکای گفتگوی فعلی ما، علاقه ای به تبدیل پیمان "استارت" به گروگانی برای بلند پروازی های خود و تلاش برای "فشردن" و آگاهانه مواضع غیر واقعی را اتخاذ کند.
اگر واقعاً چنین باشد، که باید دید، در این صورت احتمال دستیابی به توافق درباره تمدید پیمان قبل از انقضا آن در فوریه ۲۰۲۱ همچنان باقی است.
در مورد تعامل بیشتر احتمالی بیشتر با ایالات متحده در زمینه کنترل تسلیحات، که در واقع ما آنها را می خواهیم انجام دهند، هرگونه مذاکره اگر و چه زمانی آغاز شود، تنها در صورتی نتیجه خواهد گرفت که طرف آمریکایی آمادگی لازم را برای در نظر گرفتن منافع و نگرانی های روسیه داشته باشد. این باید همان چیزی باشد که همکاران آمریکایی ما به طور مجازی "خیابان دو طرفه" می نامند.
البته روسیه برای دستیابی به توافقنامه های قابل قبول متقابل، که بر اساس کاملاً برابر کار شده باشد، در حرکت به سوی خود از جاده باز است.
در عین حال، صحبت در مورد پارامترهای خاص آنها خیلی زود است. در این مرحله، مهم است که ما چشم انداز خود را از چارچوب توافق های بالقوه، که پیش فرض توسعه "معادله امنیتی" جدید است و شامل همه عوامل قابل توجه ثبات استراتژیک به عنوان متغیر است، انتقال دهیم. این چشم انداز همچنان مرتبط است. من همچنین می خواهم تأکید کنم که هیچ موضع روسیه به معنای امتناع از نظارت بر توافق نامه های احتمالی آینده نیست. کاملاً برعکس: ما از حضور اجباری یک مولفه کنترل در هر توافق نامه کنترل تسلیحات حمایت کرده و می کنیم.
نکته دیگر این است که وضعیت تأیید باید کاملاً با موضوع و دامنه آنها مطابقت داشته باشد. این دقیقاً همان چیزی است که ما نتوانستیم با دولت خارج شده آمریکا کنار بیاییم. الزامات تأیید آن بسیار فراتر از آن بود که ماهیت توافق سیاسی احتمالی را که طرف آمریکایی همراه با تمدید کوتاه مدت پیمان استارت پیشنهاد می کند، ارائه دهد.
ایده های ایالات متحده روش های کنترلی را ارائه می داد که در رابطه با جنبه های فوق العاده حساس تکنولوژیکی عملکرد مجموعه سلاح های هسته ای برای ما غیر قابل قبول بود. این محاسبه، از جمله بر روی "اسکن" پتانسیل ما برای سلاح های هسته ای غیر استراتژیک بدون پیشرفت در حل نگرانی های روسیه در این زمینه و مناطق مرتبط بود. ما امیدواریم که دولت جدید ایالات متحده از مواضع منطقی و واقع بینانه تری عمل کند.
آیا روسیه از طرف های باقی مانده در پیمان آسمان باز تأییدیه دریافت کرده است که آنها متعهد می شوند داده ها را به ایالات متحده منتقل نکنند و تمام قلمرو خود را برای بازرسی فراهم نکنند؟
روسیه منتظر کدام تأیید قانونی است؟ آیا خود قرارداد چنین تأییدی نیست؟ یا در واقع، آیا این امر در مورد امضای مجدد آن است؟
پیمان آسمان باز اشاره مستقیمی به بسته بودن اطلاعات دریافتی توسط تجهیزات رصد در حین پروازها و همچنین محدودیت دسترسی به این اطلاعات ندارد. حدود ۲۰ سال پیش، کشورهای عضو پیمان آسمان باز، در ارتباط با افزایش تهدید تروریستی، توجه خود را به این شکاف جلب کردند و در سال ۲۰۰۲ تصمیم مربوط به کمیسیون مشورتی آسمان باز را تصویب کردند. اما به صورت کلی نیز فرموله شده است.
امروز، در رابطه با خروج آمریکا از پیمان آسمان باز، این بدیهی است که کافی نیست. علاوه بر این، با در نظر گرفتن این واقعیت که ما از خواسته های ایالات متحده از متحدانش برای انتقال نتایج پروازهای مشاهده ای بر فراز روسیه به طرف آمریکایی مطلع شدیم. با در نظر گرفتن این وضعیت جدید، ما از کشورهای طرف معاهده خواستار تضمین های قانونی روشن در مورد حسن نیت انجام تعهدات خود هستیم. البته، ما در مورد نوعی "امضای مجدد" صحبت نمی کنیم. کافی است تصمیم لازم الاجرا ۲۰۰۲ را روشن کرد. ما یک پیشنهاد مربوطه ارائه داده ایم و منتظر پاسخ شرکای خود هستیم.
صادقانه بگویم، اولین واکنش قابل درک نبود، به نظر نمی رسید کشورهای غربی، در اصل با این تز مخالفت کنند که اطلاعاتی که من در مورد آن صحبت کردم، نباید "به دست اشتباه" بیفتد. اما در همان زمان آنها پشت پرونده حقوقی پنهان شدند و سعی کردند ما را متقاعد کنند که مفاد موجود کاملا کافی است.
پاسخ به خواسته دوم ما برای تضمین امکان انجام پروازهای رصدی در کل قلمرو کشورهای شرکت کننده، از جمله امکانات کشورهایی که عضو "پیمان آسمان باز" مستقر در آن نیستند، به همان اندازه مبهم بود و ما شواهدی داریم که ایالات متحده این را خیلی دوست ندارد و در تلاش است متحدان خود را مانع ما کند.
بنابراین، ما به شرکای آسمان باز خود هشدار دادیم که در این قسمت نیم تن قابل قبول نیست اگر کشورهای باقیمانده شرکت کننده از ایالات متحده پیروی کنند، پاسخ سخت ما دیری نخواهد کشید.
ما آمادگی خود را برای ادامه همکاری در چارچوب پیمان آسمان باز فقط با این تفاهم داریم که در آینده بسیار نزدیک همه کشورهای باقیمانده در پیمان به ما ضمانت های حقوقی مستقیم و محکمی درباره آمادگی خود برای انطباق با الزامات آن می دهند.
تاکنون چنین تضمین هایی دریافت نکرده ایم، بنابراین سرنوشت بعدی پیمان آسمان باز سوال بزرگی است.