اسپوتنیک - نشریه پولیتیکو به نقل از منابعی اطلاعاتی در دولت آمریکا اعلام کرد که ایران در حال بررسی سوء قصد علیه "لانا ماركس" سفیر آمریكا در آفریقای جنوبی به عنوان پاسخی به ترور سردار قاسم سلیمانی است.
این نشریه در ادامه می نویسد؛ این موضوع در خصوص تهدید وی در بهار منتشر شده بود، اما در هفته های اخیر، اطلاعات دقیق تری بدست آمده است و سفارت ایران در "پرتوریا" پایتخت اجرائی و اداری کشور آفریقای جنوبی در این موضوع دخیل است.
طبق گفته این نشریه؛ کاملاً مشخص نیست که چرا مارکس به عنوان هدف انتخاب شده است، زیرا او عملاً هیچ ارتباطی با ایران ندارد و به احتمال زیاد دوستی دیرینه او با ترامپ مورد توجه قرار گرفته است.
در این راستا، علیرضا رضاخواه، تحلیلگر مسائل بین الملل، کارشناس ارشد در مطالعات آمریکا و استاد دانشگاه در گفتگو با خبرگزاری اسپوتنیک گفت:
نکته اول اینست که اگر پرونده انتقام شهادت سردار سلیمانی همچنان باز باشد، طبیعتا هدف این موضوع باید به اندازه شهادت سردار سلیمانی بزرگ باشد. پس سفیر آمریکا در آفریقای جنوبی احتمالا بسیار کوچکتر از آن است که بخواهد در مقابل سردار سلیمانی مطرح بشود.
جمهوری اسلامی ایران رسما موضع خود را اعلام کرده است که پاسخ به شهادت سردار سلیمانی، خروج آمریکا از منطقه است و این موضوعی است که ایران بصورت جدی دنبال می کند و کوتاه هم نخواهد آمد و پرونده انتقام شهید سلیمانی به این معنا همچنان باز است.
ولی اینکه اصطلاحا شخصی در حد سفیر آمریکا در آفریقای جنوبی برای انتقام انتخاب شود و جایگاه جمهور اسلامی ایران این شیوه و الگوی رفتاری باشد، قطعا اینگونه نیست.
این نخستین بار نیست که آمریکا اینگونه اتهاماتی را علیه ایران مطرح می کند. از تاریخ تقابل جمهوری اسلامی ایران و آمریکا بخصوص در حوزه رسانه ها، جریانی با عنوان ایران هراسی به شکل های مختلف وجود دارد. سفیر آمریکا می تواند در یک بازی رسانه ای خودش را مطرح کند و اعلام کند که من می توانم هدف قرار بگیرم و رسانه ها درباره ایشان صحبت کنند و بسیاری برای مطرح کردن خود چنین اقداماتی را صورت می دهند. این اقدام طبیعتاً برای سفیر آمریکا در آفریقای جنوبی آورده خوبی همراه خواهد داشت و در کنار آن یک فضای رسانه ای ضد ایرانی در آمریکا وجود دارد که این فضا از طرف لابی اسرائیل و مخالفین جمهوری اسلامی ایران به ویژه منافقان تغذیه می شود. هنگامی که به این اتفاقات در بستر تاریخی به آن نگاه می کنیم، کاملا قابل تحلیل هست به این معنا که هر وقت فضای انتخاباتی در آمریکا شکل می گیرد و نامزدها به این نیاز داشتند که در حوزه سیاست خارجی بعضا اظهار نظر کنند، فعالیت های مذبوحانه ای از طرف مخالفین جمهوری اسلامی انجام می شود مبنی بر اینکه ایران را بعنوان اولویت امنیت ملی آمریکا نشان بدهند و بخواهند اصطلاحا بر آتش این تخاصم به معنای جنگ بدمند. و این یک اتفاق تکراری است که اگر شما در انتخابات گذشته هم نگاه کنید، این اتفاقات با همین سناریو ولی شخصیت های دیگر تکرار شده است.
این رفتار در جمهوری اسلامی ایران نیست و اگر ایران بخواهد پاسخی دهد، همانگونه که در مورد پایگاه عین الاسد نشان داد، بسیار توانمند عمل کرد و ایران برای دفاع از مرزها و پیشبرد مسائل امنیتی نیازی به حرکت های مخفیانه ندارد و خیلی واضح و مشخص سیاست های خود را اعلام می کند و مشخص آشکار انجام می دهد.
