همانگونه که از قبل پیش بینی می شد دولت بحرین هم مجبور شد خود را بسوزاند تا خاکستر زیر پای ترامپ و نتانیاهو برای بقا در قدرت شود.
شاید تکرار مکررات باشد که بگوییم رهبران بحرین و امارات و بسیاری از کشورهای عرب دیگر از قبل با اسراییل ارتباط داشتند و حتی به استناد برخی ادعاها مستخدم اسراییلی ها هستند.
بله، قرار نیست مستخدم فقیر باشد، در تاکتیک های سیاسی موسوم به سیاست های ماکیاولی مستخدم می تواند به ظاهر ثروت مند و مقتدر باشد، اما تا وقتی که به ارباب خدمت می کند، ارباب فقط نیاز دارد گلوگاه های ثروت او را در دست داشته باشد.
همان چه امروزه در باره بسیاری از رهبران این کشورها مشاهده می کنیم و قبلا هم در مورد رهبران بسیاری از کشورها مشاهده کردیم، رهبرانی که در حین قدرت ده ها ملیارد دلار ثروت در اختیار داشتند اما بلا فاصله پس از سقوط از خاک کوچه هم پای مال تر شدند و حتی در حدی که در میان مردم خود اعتبار نداشتند تا بتوانند بروند و در یک کلبه محقرانه زندگی داشته باشند.
کل ثروت آنها نیز ظرف کمتر از چند ساعت به باد رفت و اربابان آنها این ثروت ها را به بهانه های مختلف مصادره کردند و به جیب زدند و حتی به ملت های آنها پس ندادند.
کافی است به پایان کار افرادی همچون شاه ایران و یا صدام حسین یا معمر القذافی یا حسنی مبارک یا بن علی در تونس یا علی عبد الله صالح در یمن و یا عمر البشیر در سودان و یا ... نگاهی بیاندازید.
شاید برخی حکام همین کشورهای عربی فراموش کرده اند که شاه ایران چه روزگاری داشت و با خوشخدمتی به غرب چه اقتدار و مال و ثروتی داشت اما وقتی که سقوط کرد در جهان در به در شده بود و محتاج پناه یک جزیره دور افتاده بود.
همان هایی که چند ماه قبل از سقوط سر سفره وی می نشستند و برایش دلا و راست می شدند حتی حاضر نبودند ویزای درمانی برای آمریکا برایش صادر کنند.
یعنی می شود تصور کرد پایان حکام کشورهای عرب حوزه خلیج فارس به از عاقبت شاه ایران می تواند باشد.
من به عنوان یک تحلیل گر که بیش از سی و پنج سال است در این زمینه فعالیت می کنم نمی توانم چنین تصوری داشته باشد.
حد اقل شاه ایران اجر و قرب و هیبتی در سطح بین المللی داشت که این حکام عرب حتی سر سوزنی از آن را ندارند.
به هر حال واکنش مردم بحرین نشان می دهد که تصمیم حکام این کشور خواسته مردم این کشور نیست و حتی اگر این کشور بخواهد با اسراییل روابط رسمی صمیمی هم برقرار کند اسراییلی ها نباید تصور کنند که خواهند توانست به راحتی در خیابان های بحرین قدم بزنند.
گذشته از نیاز ترامپ و نتانیاهو به پروپاندای انتخاباتی برای حفظ قدرت ولی حد اقل در ایالات متحده مردم بنا به شرایط داخلی خود رای می دهند و خیلی توجهی به سیاست های خارجی ترامپ ندارند و شاید بتوان گفت تنها اتفاقی که ممکن است رخ دهد افزایش حمایت لابی های صهیونیست در آمریکا از ترامپ می باشد، که البته این حمایت را نیز نمی توان کوچک دانست.
نکته ای که در این ماجرا باید به آن توجه داشت این است که هم مقامات آمریکایی و هم مقامات اسراییلی به بهانه های مختلف اظهار می دارند که این برقراری روابط بر علیه ایران است در حالی که انور قرقاش وزیر کابینه امارات در امور بین الملل یک بار گفته بود که توافق امارات و اسراییل بر علیه هیچ کشور همجوار نیست، که البته ظاهرا بعد ها آمریکایی ها صدایش را خفه کردند و دیگر جرئت نکرد در این زمینه اظهار نظر کند.
در مورد مقامات بحرینی هم که خود بر کسی پوشیده نیست حاکم واقعی در بحرین عربستان سعودی و ایالات متحده هستند و مقامات بحرین جرئت نمی کنند خودسر کاری انجام دهند.
به هر صورت هم حضور آمریکا و هم حضور اسراییل در امارات و بحرین حضوری دیرینه است و به جز اینکه علنی شده اتفاق دیگری رخ نداده.
پس هدف از این سخنرانی های کذایی وتهدید ها مانند آنچه پمپئو هفته اخیر اظهار داشت چیست؟
به نظر می آید هدف این است که اولا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را ترغیب کنند بیش از پیش هزینه تسلیحاتی انجام دهند و از سوی دیگر ایران را به قول معروف انگولک کنند تا همانگونه که صدام حسین را تشویق کردند به کویت حمله کند ایران را تشویق کنند به امارات یا بحرین حمله کند.
اینکه مقامات امارات یا بحرین چه قدر این مساله را درک کنند یا نه بحث بسیار پیچیده ای به نظر می آید اما اصل ماجرا می تواند این باشد که آنها نیز خود خواهان چنین حالتی نیستند ولی خوب کاری از دستشان بر نمی آید و مجبور به اطاعت هستند.
شانس آنها در این برهه این است که ایرانی ها زیرک تر از آن هستد که گفتار چنین تله ای شوند و به صورت قطع به یقین اشتباه صدام حسین را انجام نخواهند داد، آنها ابزارهای بسیار زیادتری دارند تا کاری کنند که تصور اش در تحلیل های تحلیلگران اسراییل و آمریکا و اعراب نمی گنجد و ممکن است صبح بیدار شوند و در بهت و حیرت فرو بروند چه شده.
به هر صورت در حالی که آنها به دنبال تهدید ایران می باشند ایرانی ها به دنبال تحدید آنها هستند وطی دهه های اخیر نشان دادند که در این زمینه بسیار موفق عمل کرده اند.