به گزارش اسپوتنیک به نقل از «مهر»، توفیق شومان، تحلیلگر و روزنامه نگار لبنانی با اشاره به ضرورت رهایی کشورها از سلطه اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا، بر طرح اندیشههای بزرگ و کلان برای مقابله با تک روی این کشور در عرصه بینالملل و تشکیل یک چارچوب برای فشار بر آمریکا تاکید کرد.
وی در ادامه افزود:«اقدام ایران در ارسال نفتکشهای حامل بنزین به ونزوئلا حامل چند پیام بود که در رأس آن شکستن نظام تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه کشورهایی است که مخالف سیاستهای این کشور هستند و پیام دوم آن این است که آمریکا خارج از قواعد بینالمللی حرکت میکند.
دیگر اینکه نشان داد آمریکا نمیتواند تصمیمات بینالمللی را به انحصار خود درآورد و اینکه نشانه انتقال کانون تقابل به حیاط خلوت واشنگتن در آمریکای لاتین است و همچنین پیام تهدیدآمیزی برای آمریکا مبنی بر گستردهتر شدن حوزه نزاع و کشیده شدن آن به کشورهای آمریکای جنوبی است و پیام ششم آن مرتبط با آن چیزی است که «جنگ دریاها» نامیده میشود.
بدین معنی که آمریکا نه تنها در خلیج فارس که هزاران کیلومتر از آن فاصله دارد هیچ اقتداری ندارد، بلکه در آبها نزدیک خودش هم نمیتواند اعمال نفود کند.
سالهاست که دولتهای مختلفی که در آمریکا سر کار آمدهاند سعی داشته و دارند تصمیمات بینالمللی را به قبضه انحصار خود درآورند و این موضوع از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه هفتاد آشکارتر شده و به ویژه در کتاب «پایان تاریخ» فرانسیس فوکویاما نمود یافت.
با روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا و زیرپا گذاشتن توافقات بینالمللی و خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران، توافقنامه پاریس، پیمان منع موشکهای میان برد هستهای با روسیه شدت بیشتری به خود گرفت و به این لیست معامله قرن و تمام تصمیمات آمریکا علیه فلسطین را اضافه کنید.
از این بالاتر آمریکا یک سلسله تحریمها علیه چین و روسیه و ترکیه وضع کرده و حتی هم پیمانان اروپایی اش هم از این ماجرا مستثنا نشدهاند و این رفتارها معنایی جز برتری طلبی و سلطهجویی سیاسی، اقتصادی و نظامی بر اساس شعار «اول آمریکا» ندارد.
رفتار برتری طلبانه آمریکا که در زمان ترامپ شدت و نمود بیشتری یافته و سوالات راهبردی مهمی درباره ضرورت مقابله با تک روی و سلطهجویی آمریکاییها را مطرح ساخته است. امروز در روسیه سخن از این است که باید با ایجاد یک چارچوب بینالمللی برای فشار بر آمریکا به آنها یادآوری کرد که آمریکاییها تنها ساکنان روی کره زمین نیستند.
در چین بحث بر سر این است که چگونه میتوان پیوند اقتصاد چین را از آمریکا گسست و در اتحادیه اروپا به این فکر هستند که امنیت این اتحادیه با مرکزیت آلمان و فرانسه باید توسط خود اروپاییها تامین شود و همه اینها یعنی کشورها و قدرتهای بزرگ جهان به دنبال جایگزین و آلترناتیو برای آمریکا هستند اما اینکه چه زمانی این جایگزینی عملی شود بستگی به چگونگی تنظیم منافع این کشورها بر اساس معیارهای جدید روابط بینالملل دارد».