اسپوتنیک - علیرغم ساختار سیاسی عراق که مبتنی بر تعامل میان اقوام در ایجاد حکومت بوده ایالات متحده تلاش داشت آقای عدنان الزرفی که نیمچه آمریکایی به حساب می آید، را به عنوان نخست وزیر در عراق به قدرت برساند.
از همان ابتدای معرفی آقای عدنان الزرفی به عنوان کاندیدای نخست وزیری آمریکا با تمام قدرت پشت او ایستاد و تلاش کرد گاهی با تهدید و گاهی با ترغیب پارلمان عراق را وادار کند تا به او و کابینه اش رای دهد.
بدیهی بود از همان ابتدا هم ایران به دلیل اینکه آقای الزرفی به نوعی یک آمریکایی به حساب می آمد که قرار بود نخست وزیر عراق شود، با انتخاب او مخالف باشد.
پس از شهادت سپهبد قاسم سلیمانی آمریکایی ها تصور می کردند که فرصت مناسبی به وجود آمده تا کاندیدای مورد نظر خود را به کرسی بنشاند و کار را تمام کند.
آنها تصور می کردند که کاریزمای شهید سلیمانی بود که منجر به همگرایی گروه های عراقی با ایران می شد وشخص دیگری توان جایگزینی سلیمانی را ندارد.
البته خیلی هم بیراهه نرفته بودند، شهید سلیمانی شخصیتی فوق العاده داشت و با بسیاری از شخصیت های سیاسی در کشورهای همجوار روابط شخصی و صمیمی داشت، اما این بدین معنا نیست که با ترور او همه چیز تمام می شود.
شهید سلیمانی نماینده یک کشور – تشکیلات و از همه مهم تر نماینده یک تفکر یا به قول معروف ایدئولوژی سیاسی بود که به افراد وابسته نیست.
بسیاری از جناح های سیاسی عراق با ترور او همه اختلافات قبلی خود را کنار گذاشتند و کنار سردار قاأنی ایستادند و مشخص است که سفر اخیر سردار قاآنی به عراق و ملاقات های وی با شخصیت های سیاسی عراق تاثیر بسزایی در ایجاد اتحاد ملی در میان عراقی ها داشت.
همین سفر سردار قاآنی به عراق منجر به آن شد که حتی آنهایی که نسبت به نقش ایران در عراق شک و شبهه داشتند و تحت تاثیر تبلیغات رسانه ای غرب و تهدید های آمریکا مردد شده بودند مجددا اعتماد به نفس خود را به دست آورند و یک صدا در مقابل زورگویی های آمریکا بر مردم عراق بایستند.
بسیاری تصور داشتند که پس از ترور شهید سلیمانی دیگر هیچ فرمانده ایرانی ای، حد اقل از سپاه پاسداران و مخصوصا نیروی قدس جرئت نخواهد کرد رسما به عراق سفر کند، اما سردار قاآنی با جسارت تمام این تصورات آمریکایی ها را در لحظه مناسب در هم کوبید و به عراق سفر کرد و از همان فرودگاه بغداد وارد این کشور شد تا نشان دهد سپاهیان ایران کوه های مستحکمی هستند که در مقابل باد های آمریکایی ایستاده اند.
این حرکت که به قول شطرج باز ها کیش ایرانی ها به آمریکایی ها به حساب می آمد روز پنج شنبه با یک حرکت کیش ومات همراه شد.
نه فقط آقای عدنان الزرفی مجبور شد از تشکیل کابینه انصراف دهد بلکه آقای مصطفی الکاظمی با اجماع اکثریت پارلمانی به عنوان کاندیدای تشکیل حکومت جدید عراق معرفی شد.
پس از انتخابات اخیر مجلس عراق و شکست همسویان با ایالات متحده در این انتخابات آمریکایی ها مستبدانه تلاش کردند اوضاع سیاسی در عراق را به روشی که در بسیاری از کشورهای دیگر جواب داده به هم بریزند و با ایجاد تفرقه میان گروه های سیاسی تلاش کردند کاری کنند که پارلمان عراق نتواند به اکثریت پارلمانی برسد، همین اجماع نشان می دهد که تحرکات ایران در نزدیک کردن جناح های سیاسی عراق از شیعه گرفته تا سنی تا کرد نتیجه بخش بوده و امروزه عراقی ها توانسته اند یک بار دیگر سیلی محکمی به اشغالگران بزنند.
شاید بد نباشد به این نکته اشاره کرد که الکاظمی از همراهان مرحوم دکتر چلبی اولین رئیس سرویس اطلاعاتی عراق بود (البته فعلا نیز ریاست این سازمان را عهده دار می باشد) که به سلطه آمریکایی ها در این سازمان پایان داد و عراقی ها امیدوار هستند با توانمندیای که ایشان دارد در نهایت به سلطه آمریکایی ها بر کل عراق پایان دهد.
وی روابط بسیار خوبی هم با جناح های مختلف سیاسی و قومی عراق دارد و هم با دیگر کشورهای منطقه و جهان، و طبیعتا با این توانمندی ها به نظر می آید کاندیدای مناسبی برای هدایت عراق در این برهه حساس به حساب آید.
البته نباید تصور کرد آمریکایی ها کنار خواهند کشید و به راحتی اجازه خواهند داد شرایط عراق، که به قول آقای ترامپ هفت هزار و پانصد ملیارد دلار برای اشغالش هزینه کرده اند، از دستشان خارج شود و هنوز سایه بحران های سیاسی و تهدید های امنیتی و نظامی ساخته آمریکا از بالاسر عراقی ها دور نشده ولی طبیعتا وحدت سیاسی در انتخاب آقای الکاظمی می تواند این قدرت را به نخست وزیر منتخب بدهد که با همه این چالش ها کنار بیاید.
به هر حال همه آمریکایی ها را به خوبی می شناسند و میدانند که آنها تلاش می کنند با جر زنی و تقلب همه بازی ها را به نفع خود برگردانند.