امروزه بحث های فراوانی در رسانه های بین المللی مخصوصا آمریکایی در مورد اینکه ایالات متحده در صدد راه اندازی یک جنگ جدید بر علیه ایران و یا متحدان آن در منطقه می باشد وجود دارد، اما سوالی که مطرح است این می باشد که آیا واقعا آمریکا در حال حاضر شرایط جنگ را دارد؟
مبنای تحلیل رسانه های آمریکایی مبنی بر این است که برنامه ریزی برای حمله آمریکا به متحدان ایران در عراق مخصوصا کتائب حزب الله مدت ها است انجام شده و ارتش آمریکا مدتها است تدارکات لازم برای این عملیات را انجام می دهد.
از حمله هایی که بر علیه مواضع الحشد الشعبی در عراق انجام شد تا تحریک خیابان های عراق توسط سازمان های مردم نهاد ساختگی آمریکا تا عملیات ترور شهید سرلشکر سلیمانی و شهید ابو مهدی المهندس و ...
همه اینها تدارکاتی بود که برای یک عملیات وسیع تر انجام شده که اگر این عملیات در موعد مقرر انجام نشود همه نقشه های آمریکایی ها ممکن است به هم بریزد، چون زمان بندی در این ماجرا بسیار مهم است.
اگر به روندی که در مورد آن صحبت می شود توجه داشته باشیم ملاحظه می کنیم ابتدا آمریکایی ها اقدام به انجام عملیات نظامی و بمباران مواضع الحشد الشعبی نمودند اما مسئولیت این حملات را به عهده نگرفتند.
وقتی آمریکایی ها با هیچ واکنشی مواجه نشدند یک قدم فراتر برداشتند و اقدام به بمباران مواضع و تقبل مسئولیت نمودند و سپس اقدام به انجام عملیات ترور نمودند.
همزمان اینها خیابان های عراق را بر علیه الحشد الشعبی و طرفداران ایران وحتی کلا شیعیان عراق شلوغ کردند تا گروه های همسو با ایران مجبور شوند به قول معروف در لاک دفاعی بروند.
آمریکایی ها همچنین کاری کردند تا آقای عادل عبدالمهدی که تلاش داشت عراق را دور از درگیری میان ایران و آمریکا در عراق نگه دارد، استعفا دهد و دولت عراق در شرایطی قرار گیرد که امکان تصمیم گیری نداشته باشد تا نظامیان وابسته به آمریکا در ارتش عراق به نوعی از مصونیت برخوردار باشند و بتوانند بدون هیچ نظارتی به تحرکات خود بپردازند.
باید توجه داشت که طبق قانون عراق نخست وزیر فرمانده کل قوا می باشد و در حال حاضر دولت موقت عراق شرایط ایجاد تغییر و تحول در نیروهای مسلح را ندارد و فقط به گذران امور می پردازد.
حال شرایط مناسب برای آمریکایی ها برای انجام تحرکات نظامی شان بوجود آمده و مخصوصا اینکه با توجه به انتشار قابل توجه ویروس کرونا درون ایالات متحده دولت آقای ترامپ نیاز دارد توجه ها را به مساله دیگری جلب کند تا بتواند درون ایالات متحده را جمع و جور کند.
در مقابل باید توجه داشت که انجام عملیات نظامی بر علیه طرفداران ایران در عراق می تواند هزینه های سنگینی را برای آمریکایی ها در پی داشته باشد چه از نظر سیاسی چه نظامی چه اقتصادی.
به هر حال ایران و طرفداران ایران هم منتظر ننشسته اند تا آمریکا هر کاری بخواهد در عراق انجام دهد و تجربه نشان داده که با توجه به شناخت بسیار عمیق ایرانی ها از شرایط منطقه در هرگونه درگیری زمینی امکان ندارد آمریکایی ها بتوانند در مقابل طرفداران ایران نتیجه بگیرند.
و جنگ را همیشه نیروی زمینی پایان می دهد.
مخصوصا که در کنار نیروهای همپیمان با ایران بسیاری نیروها در عراق هستند که به خون سربازان آمریکایی تشنه می باشند و فقط منتظر فرصت برای انتقام می باشند و اگر شرایط فراهم شود قطعا آنها نیز به جنگ با آمریکایی ها خواهند پیوست.
بدیهی است با توجه به این شرایط طرفداران ایران هم خود را برای چنین معرکه ای کاملا آماده کرده اند و در واقع این طرفداران ایران هستند که منتظر به قول معروف صفر عملیات هستند ونه آمریکایی ها.
آنها قطعا هم تجهیزات و هم امکانات خود را به گونه ای در عراق پخش کرده اند که عملیات هوایی آمریکایی ها نتواند به آنها آسیب بزند و همچنین تحرکات نیروهای آمریکایی را بگونه ای رصد کرده اند که در صورت انجام هرگونه عملیاتی بیشترین آسیب های انسانی ممکن را به آمریکایی ها بزنند.
عراقی ها بخوبی می دانند که دولت آمریکا در شرایط فعلی به هیچ وجه امکان تحمل آسیب های انسانی را ندارد و با توجه به شرایط بوجود آمده برای آمریکا به دلیل کرونا و افت اقتصادی آن تحمل شرایط اقتصادی یک جنگ طولانی مدت را نیز نخواهد داشت.
اخبار منتشره در مورد سفر اخیر سردار قاآنی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سوریه و بازدید وی از نیروهای مستقر در آنسوی جبهه های جنگ هم بی دلیل نبوده.
قطعا ایرانی ها و متحدانشان در منطقه در حال آماده سازی آشی برای آمریکایی ها هستند که یک وجب روغن روی آن باشد و آمریکایی ها نباید تصور کنند که جابجا کردن نیروهایشان می تواند این نیروها را در منطقه به نقاط امن ترین منتقل کند.
به هر حال پس از ماجراهای اخیر در ادلب یکی از اصلی ترین مشکلات موجود در منطقه حضور نیروهای آمریکایی در سوریه و سرقت نفت این کشور است که به نوعی باید به آن پرداخت و قطعا تلاش آمریکایی ها برای انجام عملیات بر علیه نیروهای همپیمان با ایران در منطقه می تواند منجر شود که دست نیروهای همپیمان با ایران در منطقه نیز دستشان برای هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی باز شود و طبیعتا عملیات آزادسازی مناطق سوریه که در اشغال نیروهای آمریکایی است هم شروع شود.