ایلیا گریگوریف، تحلیلگر شرکت سرمایه گذاری "ایولگا کاپیتال" روسیه بر آن است که کاهش صادرات نفت ایران فقط اندکی بر بازار جهانی تأثیر خواهد گذاشت. در هر شرایطی، تنها یک بازنده وجود خواهد داشت، و آن کشور ایران است که جاه طلبی های زیادی در بازار نفت دارد. اعتراضات به اقداماتی فراتر از تجمعات و تظاهرات جداگانه تبدیل شده اند. افزایش دو برابر قیمت بنزین توسط مقامات یک اقدام لازم بود، اما مقامات برای اعتراضات گسترده در خیابان ها آماده نبودند.
در عین حال، حتی اعتراضات گسترده 90 هزار نفری خطرناکترین تهدید برای ثبات مقامات فعلی نیست، که همه حوزه های جامعه حتی اینترنت را کنترل می کند. دولت ایران از بیم خطر جدی در حال گسترش متعارضان و امکان هماهنگی اعمالشان اینترنت را قطع کرد. با این وجود، پیوند دادن اعتراضات خیابانی کنونی فقط با افزایش قیمت بنزین درست نیست. ساکنان کشور روند های منفی را که در اقتصاد رخ می دهند، در زندگی خود احساس می کنند. مطابق داده های صندوق بین المللی پول، تولید ناخالص داخلی این کشور بیش از 9 درصد کاهش می یابد و طی سه سال آینده این افت رفع نخواهد شد. این وضعیت واقعاً باعث نگرانی ایرانیان نه تنها از نظر تعداد، بلکه از نظر تأثیر آنها بر استانداردهای زندگی شهروندان می شود. کاهش قدرت خرید جمعیت، تورم دو رقمی، پایین آمدن درآمد طبقه متوسط و ظهور کسری بودجه قابل توجه به خاطر اجرای برنامه های پرخرج اجتماعی - همه اینها زمینه منفی برای اتخاذ چنین تصمیم های قطعی را ایجاد می کند و به اعتراضات منجر می شود.
"آیا آنها می توانند به چیزی جدی تر تبدیل شده و حتی بر سیاست کشور نیز تأثیر بگذارند یا حتی منجر به تغییر قدرت شوند؟ "- این سوال اصلی است که بسیاری از کارشناسان در تلاش برای یافتن جواب هستند. این سوال برای بازار جهانی نفت مهم است. در واقع، در حال حاضر، تأثیر ایران در صادرات جهانی نفت بسیار محدود است: به ارز خارجی، سهم صادرات ایران در جهان تنها 4.5 درصد است. تحریم های تحمیلی علیه این کشور به ایران اجازه نمی دهد نفت را به طور کامل به بازار جهانی تحویل دهد. در سال 2018 ، ایران 1.850 میلیون بشکه نفت در روز برای صادرات تحویل داد و این نخستین سال کاهش صادرات پس از سه سال رشد سریع صادرات نفت (در زمینه تضعیف تحریم ها در سالهای 2015-2017) بود. طبق پیش بینی ها، این رقم طی دو سال آینده کاهش می یابد، مشروط بر اینکه همان ساختار صادراتی حفظ شود.
به دلیل بسته بودن دسترسی به بازارهای اروپا، ایران نمی تواند مرتباً سطح تولید بیش از 2 میلیون بشکه در روز را حفظ کند. ذخایر کشف شده نفت ایران بالغ بر 157.2 میلیارد بشکه است و با کشف میدانی در خوزستان با حجم تقریبی 53 میلیارد بشکه، ایران می تواند به عنوان سومین کشور جهان از نظر ذخایر نفتی شناخته شده و به عربستان نزدیک شود.
واردکنندگان اصلی نفت ایران چین (24٪)، هند (18٪)، کره جنوبی (14٪) و ترکیه (9٪) هستند. در واقع، آنها کشورهایی هستند که از نظر قراردادی وابسته به تحریم ها علیه ایران نیستند. منابع واردات نفت آنها بسیار متنوع است، بنابراین آنها قادر نیستند از ایران میزان قابل توجه نفت را خرید کنند: برای این کار حصول توافق های جدی اضافی لازم و ضروری است. علاوه بر این، کاهش جهانی رشد اقتصادی در حکم پاسخ به این سوالی است که آیا این کشورها به حجم بیشتری از منابع نفتی نیاز دارند یا نه و این پاسخ منفی است. با توجه به لفاظی های سخت ضد ایرانی در باره خطر به امنیت کشورهای غربی می توان تحویل های فعلی نفت را زیر سوال برد.
ناآرامی های کنونی در ایران فقط می تواند شاخص های رو به پایین صادرات نفت را تقویت کند. ایالات متحده عزم راسخ دارد بر تغییرات بنیادی زندگی سیاسی در ایران تکیه کند و قصد دارد صادرات نفت را به صفر برساند. اتحادیه اروپا هیچ عجله ای برای تغییر موضع خود در مورد خرید نفت از ایران ندارد. اگر موقعیت داغتر شود عمده صادرکنندگان می توانند در مواضع خود تجدید نظر کنند.
اما در صورت تشدید وخامت اوضاع در ایران، این عوامل نقش ایفا می کنند. علاوه بر این، آنها در کوتاه مدت نقش بازی نمی کنند، اما در طول یک سال - دو سال. در آینده، ایران واقعاً می تواند در بازار جهانی نفت تأثیر بگذارد، اما امروز تنها می تواند بر جریانهای صادراتی فعلی تأثیر بگذارد. با این حال، در شرایط سیاسی فعلی، کنترل موجود در دست مقامات کشور نیز محدود است.
اگر وضعیت را از نظر نوسانات قیمت ها در نظر بگیریم، با تشدید اعتراضات و افزایش فشار بر ایران از خارج، ممکن است حجم عرضه نفت کاهش یابد و در کوتاه مدت - قیمت نفت بالا برود. اما اصولاً قیمت تغییر نخواهد کرد و به زودی ارزشهای تعادلی خود را به دست خواهد گرفت: فعالان بازار برای حفظ سطح مناسب برای همه ، ذخایر نفتی کافی را جمع کرده اند.