ایران خود یکی از کشورهای تولید کنندگان بزرگ و صادر کننده مصالح ساختمانی در جهان می باشد وحد اقل در این زمینه نیاز به واردات ندارد پس تحریم آمریکا در این زمینه فقط می تواند در زمینه صادرات این مواد تاثیر گذار باشد که خود برای مردم ایران یک غنیمت است.
بله ایرانی ها شاید نتوانند از این پس کالای لوکس ساختمانی تولید کشورهای اروپایی را خریداری کنند اما با توجه به اینکه ایران کشوری است که صفر تا صد منابع مورد نیاز خود برای تولید مصالح ساختمانی در اختیار دارد این ماجرا می تواند یک فرصت باشد تا کالای ایرانی جای کالای خارجی را در این کشور بپوشانند.
همچنین اگر این ماجرا بر صادرات خاک و سنگ و مواد ساختمانی از ایران پیاده شود خیلی عالی خواهد بود چون اخیرا برخی سودجویان اقدام به قاچاق خاک و سنگ ایران به کشورهای همسایه، مخصوصا کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، می نمایند امری که بسیار به ضرر ایران و ایرانی ها می باشد که بالطبع این ماجرا می تواند به نفع ایران باشد و به ضرر این کشورها که نیاز های ساختمانی خود را از ایران وارد می نمایند.
با توجه به اینکه کشورهای دیگر منطقه که می توانند جایگزین ایران در صادرات خاک و سنگ به این کشورها باشند، یعنی هند و پاکستان، قوانین بسیار سفت و سختی برای منع صادرات خاک خود به کشورهای دیگر دارند (در برخی موارد می تواند به زندان ابد با اعمال شاقه منجر شود) بدیهی است این تحریم ها بیش از اینکه بخواهد بر ایران تاثر بگذارد بر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس تاثیر خواهد گذاشت.
همچنین می توان توقع داشت که توقف صادرات این محصولات از ایران به کشورهای دیگر منجر به عرضه بیشتر آن در داخل کشور گردد و بالطبع به دلیل عرضه بالا قیمت ها بشکند و پایین بیاید و شاید هم منجر به کاهش قیمت های افسار گسیخته مسکن در این کشور گردد.
اما اگر منظور آمریکایی ها این است که جلوی پروژه های شرکت های وابسته به سپاه پاسداران را بگیرند باید گفت اصلا این شرکت ها پروژه ای در خارج کشور ندارند که بخواهند تحت تاثیر قرار گیرند، چون عموما کشورهای دیگر با توجه به تحریم های ایالات متحده بر علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سالهاست کلا هیچ تعاملی را با شرکت های مرتبط با سپاه پاسداران حال چه شرکت های عمرانی چه حتی شرکت های دیگر ندارند و آنهایی هم که همکاری دارند اهمیتی به تحریم های آمریکا نمی دهند.
با توجه به این شرایط می توان گفت که تحریم های جدید آمریکا فقط نشان می دهد آمریکایی ها چه قدر مستأصل شده اند و چه قدر به بن بست رسیده اند تا به دنبال تحریم هایی مانند تحریم کارگرهای ساختمانی بروند.
اگر آمریکایی ها نفت ایران را تحریم نکرده بودند قطعا تا به حال دولت های ایران نمی توانستند برنامه ای برای فعالیت بدون نفت داشته باشند اما از زمانی که ماجرای تحریم نفت ایران مطرح شد دولت های مختلف ایران همه به تکاپو افتادند تا بودجه خود را کمتر و کمتر به نفت وابسته کنند و امروزه می توان گفت وابستگی بودجه ایران به نفت به حدود بیست درصد رسیده در حالی که زمان انقلاب در ایران بودجه این کشور، مانند دیگر کشورهای همجوار، بیش از 95% به نفت وابسته بود و دولت ها هیچ همتی از خود برای درآمد زایی نشان نمی دادند.
در واقع یکی از دلایل اقتصادی واجتماعی انقلاب وحتی اعتراضات امروزی در دیگر کشورهای منطقه مانند عراق هم همین ماجرا بود.
چون این دولت ها هیچکدام به مردم به عنوان ولی نعمت خود نگاه نمی کردند و نمی کنند طبیعتا این دولت ها هم هیچ اهمیتی به راضی نگه داشتن مردم نمی دهند اما هر چه وابستگی دولت ها به درآمد هایی مانند نفت کمتر شود قطعا موجب آن می شود که آنها خود را ملزم به راضی نگه داشتن مردم و پاسخگویی به آنها می دانند.
به همین دلیل می توان گفت این تحریم ها برای دولت ایران یک فرصت به حساب می آید تا با تدبیر خود (آنگونه که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران امروز گفت) با آن به مقابله بپردازند.