گه گاهی پاکستانی ها اعلام می کنند پیغام هایی از طرف عربستانی ها دارند و گاهی آخر اعلام می کنند که فقط برای دعوت طرفین به گفتگو به تهران آمده اند.
مشخص است که طرف مقابل، یعنی عربستان سعودی، در تناقض موضع قرار دارد و به همین دلیل میانجی آنها در تضاد می باشد.
در این شرایط بسیار بعید است که میانجی بتواند کاری انجام دهد.
به هر حال سعودی ها باید مشخص کنند آیا می خواهند اختلافات خود با ایران را از راه گفتگو حل وفصل کنند یا نه.
اما از طرف مقابل هیچ سخن واضحی در این راستا به گوش نمی رسد.
آقای عمران خان وانمود کرده اند که از طرف آمریکایی ها هم به وی چراغ سبز در این ماجرا داده اند اما بسیاری باور دارند به هیچ وجه ایالات متحده اجازه نخواهد داد ایران و عربستان سعودی به هم نزدیک شوند.
منافع ایالات متحده اقتضا می کند تا دشمنی و خصومت میان این دو کشور ادامه یابد و آمریکا بتواند از آب گل آلود ماهی بگیرد.
اگر آمریکایی ها واقعا دید مثبت به این ماجرا داشتند به هیچ وجه اعلام نمی کردند بیش از سه هزار سرباز با تجهیزات به عربستان ارسال کنند.
ارسال این نیروها به عربستان هم موضع عربستان سعودی در هرگونه گفتگویی را تضعیف خواهد کرد وهم اینکه منعکس کننده آن است که ارباب آمریکا می باشد و ایرانی ها باید با آمریکا پای میز مذاکره و گفتگو بنشینند نه سعودی ها.
یک ویدئو امروز در رسانه های اجتماعی از آقای ترامپ منتشر شد که در آن پادشاه عربستان سعودی را به سخره می گیرد.
بدیهی است انتشار این فیلم بی هدف نبوده و منتشر کنندگان آن می خواستند به کل جهان بفهمانند که آمریکایی ها نسبت به سعودی ها چه دیدی دارند.
با توجه به اینکه پاکستان روابط بسیار خوبی هم با ایران و هم با عربستان دارد در اینکه این کشور جایگاه بسیار خوبی برای اینکه این نقش را بازی کند دارد شکی وجود ندارد، اما بحث این است که طرفین ماجرا باید حد اقل خود در این راستا خواهان حل اختلافات باشند و مهم تر از آن تقاضاهای غیر منطقی از یکدیگر نداشته باشند.
به عنوان مثال عربستان سعودی نباید از ایران بخواهد که در مورد یمن با آنها پای میز مذاکره بنشیند، کما اینکه قبلا چنین تقاضایی مطرح شده بود، ایران در مورد مردم یمن کاره ای نیست که بخواهد از طرف آنها مذاکره کند.
اگر عربستان با یمنی ها مشکلی دارد می تواند آتش بس اعلام کند و با انصار الله پای میز مذاکره بنشیند و در نهایت از ایران بخواهد میانجی گری کند تا انصار الله حاضر شوند با سعودی ها پای میز مذاکره بنشینند.
همچنین در مورد بحث روابط ایران با دیگر کشورهای منطقه مشاهده می کنیم در برخی اوقات که صرف می کند عربستان خود را جزو کشورهای عربی به حساب می آورد و در برخی شرایط خود را جزو کشورهای اسلامی وهمیشه خود را مدعی عرب ها و مسلمانان می داند.
یعنی مثلا منطقی نیست که عربستان به خود اجازه دهد در امور مربوط به دیگر کشورهای اسلامی دخالت کند بعد توقع داشته باشد ایران از منافع خود و دوستانش در این کشورها دفاع نکند.
عربستان یک کشور در این منطقه است و ایران هم یک کشور، هر دو منافع و متحدین و دوستان و همپیمانانی دارند که باید از حق و حقوق آنها دفاع کنند و از آن منافع حمایت کنند.
تصور اینکه یک همسایه می تواند دیگری را حذف کند بسیار تصور اشتباهی به حساب می آید.
عربستان سعودی و برخی کشورهای عربی در برهه هایی تصور داشتند که می توانند ایران را از صحنه بازی منطقه ای حذف کنند اما امروزه به جایی رسیده اند که خود با خطر حذف شدن مواجه می باشند و برای بقا دست به دامن آمریکایی ها می شوند وهر آنچه در میاورند خرج آنها می کنند.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که عربستان نماینده ایالات متحده نیست تا بخواهد در مورد برنامه های دفاعی ایران با ایران گفتگو کند.
تا زمانی که کشورهای منطقه هزینه های نجومی برای خرید تسلیحات انجام می دهند طبیعی است ایران هم برای حفظ تعادل مجبور باشد اقدام به تولید تسلیحات بازدارنده نماید، فقط زمانی امکان بحث در مورد تسلیحات کشورها می تواند مطرح شود که کشوری بخواهد زرادخانه تسلیحاتی خود را نابود کند و به دیگران هم پیشنهاد دهد که آنها هم دست به چنین کاری بزنند.
البته با توجه به کاری که آمریکایی ها در زمینه تولید سلاح های کشتار جمعی خود انجام دادند بعید به نظر می رسد کشورها دیگر به این راحتی ها حاضر باشند از برنامه های نظامی بازدارنده خود دست بکشند.
در نهایت می توان گفت اگر واقعا عربستان سعودی تمایل به گفتگو با ایران دارد قطعا باید همه این مسایل را مد نظر قرار دهد و هر میانجی ای که می خواهد به ایران بیاید باید خود نیز توجه داشته باشد که در این موارد به هیچ وجه با ایرانی ها صحبت نکند وگرنه سنگ روی یخ خواهد شد.