برخی شاید شرایط جنگ ایران و عراق را به یاد داشته باشند زمانی که آمریکایی ها برای حمایت از عراق نیروهای خود را به منطقه گسیل داشتند و حتی به هواپیمای مسافر بری ایران هم رحم نکردند.
در آن زمان ایرانی ها هیچ توانی ای برای مقابله با این رفتار آمریکایی ها نداشتند و مجبور بودند شرایط را با سختی تحمل کنند.
شاید هم هیچ کس تصور نمی کرد روزی برسد ایرانی ها آنقدر توانمندی داشته باشند که مدرن ترین هواپیمان بدون سرنشین آمریکایی را سرنگون کنند و یا اینکه کشتی انگلیسی را در خلیج فارس توقیف کنند یا اینکه گروه های تروریستی ای که به کشورشان حمله می کنند را آنور عراق هدف قرار دهند.
توجه داشته باشید که انگلیسی ها صدها سال در این منطقه تاخته و خود را فاعل ما یشا در این منطقه می دانسته و ایالات متحده به عنوان وارث قدرت انگلیس هم چنین تصوری را داشته اما امروزه ایران با اقتدار شانه هر دو آنها را خاک کرده.
انقلاب اسلامی ایران هیچ کاری برای ایرانی ها هم نکرده باشد همین که این عزت را برای ایرانی ها بوجود آورده که در مقابل قلدر های جهان قد عمل کنند کافی است.
از سوی دیگر می بینیم آقای دکتر ظریف وزیر امور خارجه ایران در همین اثنا به قلب اقتصادی ایالات متحده رفته و علیرغم همه محدودیت هایی که برای وی توسط آمریکایی ها ایجاد شده موفق شده از طریق رسانه های آمریکایی که موتور محرک جنگ روانی آمریکا بر علیه ایران می باشند پشت جبهه های دشمن را هدف قرار دهد و مشاهده می کنیم که شخصیت های موثر کنگره آمریکا در کنار شخصیت های دانشگاهی و علمی و رسانه ای برای ملاقات با آقای ظریف در نیویورک صف کشیده اند، امری که غیض مقامات آمریکایی را در آورده و حتی کار به جایی کشیده که آقای پمپئو از رسانه های ایرانی تقاضا کند با او مصاحبه کنند.
مساله ای که آقای پمپئو متوجه نیست این است که توانمندی و نفوذ کلام رئیس دیپلماسی ایرانی به حدی است که می تواند در جامعه ایالات متحده تاثیر گذار باشد نه جایگاه حقوقی وی، وگرنه اینهمه وزیر امور خارجه کشورهای مختلف جهان به ایالات متحده سفر می کنند اما مورد توجه قرار نمی گیرند، و حرف هایشان در رسانه های ایالات متحده منعکس نمی گردد.
همچنین باید به این مساله توجه داشت که امروزه اکثریت کشورهای جهان ایالات متحده و انگلیس را به دلیل رفتارهای نسنجیده خود محکوم می کنند و همه اذعان دارند که آمریکا و انگلیس هستند که مسبب افزایش تشنج در جهان ومنطقه باشند.
اگر این اتفاقها ورفتار منفعلانه آمریکایی ها به دلیل زحمات و برنامه های فشرده رئیس دستگاه دیپلماسی ایران در قلب کشور آمریکا نبود پس چه دلیلی می تواند داشته باشد؟
اگر امروزه در خیابان های تهران تردد داشته باشید بخوبی می توانید مشاهده کنید که تنها دغدغه ای که در دل مردم ایران نیست بحث جنگ و حمله دشمن است چون همه به دو بال اقتدار مملکت خود اطمینان صد در صد دارند.
تا زمانی که این دو بال قدرت یعنی دیپلماسی و نیروهای مسلح در کنار هم با دشمن مقابله می کنند، حد اقل ایرانی ها در زمینه امنیت هیچ دلواپسی ای نخواهند داشت.