واشنگتن به ایران پیشنهاد میکند برای معامله جدید هستهای با آمریکا مذاکره بکند. این معامله میتواند دوجانبه و حتی چندجانبه باشد. ترامپ در این خصوص گفت، مهم نتیجه آن است:ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد. در صورت عدم مذاکره ما تحریم های جدیدی علیه ایران وضع خواهیم کرد.
حال باید دید تهران چه فرماتی را انتخاب خواهد کرد. به توافق با واشنگتن روی خواهد آورد و یا فرمات 1+5 را انتخاب خواهد کرد؟
اسپوتنیک با حسن هانی زاده کارشناس سیاسی و مسائل خاورمیانه، سردبیر سابق آژانس خبری «مهرنیوز» در خصوص معامله هستهای جدید آمریکا و ایران به گفتگو نشست.
پرسش: ایران بین تحریم های جدید آمریکا و معامله هستهای با ایالات متحده کدام یک را ترجیح خواهد داد؟
پاسخ: در حقیقت ایران هیچگاه خواهان سلاح هستهای نیست و مسأله سلاح هستهای ایران کاملا صلحآمیز است و زیر نظر مستقیم آژانس بینالمللی انرژی هسته ای است که در طول گزارش هایی که داده است، آژانس اعلام کرده است که ایران هیچگونه تخلفی در این رابطه نداشته است. توافقنامه 1+5 به ایران تعهداتی داد. ایران فعالیت غنی سازی را نیز بشدت کاهش داده است. تاکنون پس از گذشت 4 سال از امضای توافقنامه 1+5 بین ایران و کشورهای روسیه، چین و آمریکا و انگلیس،فرانسه و آلمان، طبق 14 گزارشی که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای منتشر کرده است، ایران به تمام تعهدات خود مطابق با این توافقنامه عمل کرده است.
اما خروج ناگهانی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافقنامه هستهای ثابت کرد که آمریکا و شخص دونالد ترامپ قصد دارد که ایران را بطور کلی از تمام توان دفاعی خود خلع سلاح بکند. در اینجا موضوع هستهای نیست، بلکه موضوع دفاع موشکی ایران است. مسأله این است که قدرت بازدارندگی ایران و فعالیت موشکی، مسأله داخلی است و به امنیت ایران مربوط می شود.
در این صورت، هرگاه رئیس جمهور آمریکا به توافقنامه 1+5 (برجام) بازگردد، تحریم ها را بردارد و اجازه بدهد که نفت ایران صادر بشود، ایران آماده مذاکرات خواهد بود، ولی تا زمانی که آمریکا تهدید نظامی می کند و تحریم ها را اعمال می کند و اجازه نمی دهد که نفت ایران صادر بشود، ایران تحت هیچ شرایطی حاضر به مذاکره نخواهد بود، زیرا این به معنای تسلیم شدن در برابر اراده و خواست آمریکاست.
طبیعی است که دونالد ترامپ الان میخواهد از موضوع مذاکره ایران با آمریکا به عنوان یک برگ برنده انتخاباتی برای سال 2020 استفاده بکند. اما بخوبی می داند که نخواهد توانست از ایران به عنوان برگ برنده انتخاباتی استفاده بکند. لذا اول آمریکا باید برجام را بپذیرد و بعد مشخص شود مذاکره در چه زمینه ای باید باشد، تحریم ها باید برداشته بشود تا آنگاه ایران تصمیم بگیرد. لذا هم اکنون علیرغم همه تهدیدها و فشارهای اقتصادی، ایران نمی تواند با آمریکا مذاکره بکند.
پرسش: آیا ترامپ با پیشنهاد معامله هسته ای دوجانبه قصد دارد اهمیت توافقنامه 1+5 را به صفر برساند؟
پاسخ: اولا باید این نکته یادآوری بشود که ترامپ خواست معامله قرن فلسطین را اجرا بکند که با شکست مواجه شد و در تبلیغات انتخاباتی می خواهد از برگ مذاکره با ایران استفاده بکند. توافقنامه هستهای یک توافقنامه بینالمللی است و طرف فقط آمریکا نیست، روسیه طرف معامله است، یعنی طرف قرارداد هستهای با ایران است.کشورهای چین، انگلیس، فرانسه و آلمان کشورهای امضاکننده این توافقنامه هستند. با خارج شدن آمریکا از این توافق، برجام از بین نرفته است و ایران تاکنون نیز به این توافقنامه پایبند است. اما اگر احساس بکند که اروپا به توافقنامه پایبند نیست، ایران این توافقنامه را لغو خواهد کرد. به همین دلیل رئیس جمهور آمریکا باید ابتدا تحریم های اعمال شده علیه ایران را بردارد، توافقنامه بینالمللی را قبول کند تا ایران برای مذاکره با آمریکا حاضر بشود. اما باید مشخص بشود که این مذاکرات بر سر چه باید باشد.
پرسش: در صورتی که امکان مذاکره بین ایران و واشنگتن فراهم شود، باصطلاح «معامله جدید هستهای» تا چه حد بر توان بازدارندگی ایران تأثیر خواهد گذاشت؟
پاسخ: ایران بدون آنکه دنبال سلاح هستهای باشد، توان بازدارندگی خود را دارد. اما امضای هرگونه توافقنامه با آمریکا قابل قبول نیست، زیرا ایران به آمریکا اعتماد ندارد. ایران در طول 60 سال گذشته توافقنامه های زیادی با آمریکا امضا کرده است که همه این توافقنامه ها بصورت یکجانبه از سوی آمریکا لغو شده است. بنابراین آمریکا طرف قابل اعتمادی نیست. ایران توافقنامهای را امضا می کند که کشورهای بزرگ دیگر مثل روسیه، چین، انگلیس،فرانسه و آلمان بتوانند تعیینکننده اجرایی آن باشند. دیوار بی اعتمادی بین دو کشور ایران و آمریکا بسیار بالاست و آمریکا نمی تواند به آمریکا اعتماد بکند مگر اینکه کشورهای تأثیر گذار دیگری مثل روسیه و چین تضمین بدهند.
اسپوتنیک از مجتبی جلال زاده پژوهشگر، کارشناس در مسایل بین الملل، سیاست آمریکا و تعامل با ایران درخواست کرد پیشنهاد جدید آمریکا جهت مذاکره با ایران را مورد تفسیر قرار بدهند.
پرسش: آیا ایران به مذاکره با آمریکا در باره سلاح هستهای تن خواهد داد؟
پاسخ: برای پاسخ به این پرسش، ما در واقع باید به 4 پرسش اساسی در باره مذاکره مجددی که ایران با ایالات متحده برسر پرونده هسته ای خواهد داشت پاسخ بدهیم. پرسش نخست این است که ما قرار است در دور جدید مذاکرات احتمالی با چی یا با چه کسانی مذاکره بکنیم. همانطور که در خاطرمون هست ما در دوره پیشین مذاکرات با آمریکا یا با اروپا، در زمانی که آقای روحانی رئیس جمهور نبودند و به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و به عنوان مذاکره کننده داشتند با اروپایی ها مذاکره می کردند به توافقی هم رسیدند، اما آمریکایی ها آن توافق را ملغی کردند و خواستار حضور خودشان در مذاکرات بودند. در دور بعدی مذاکرات هم وقتی آمریکایی ها وارد شدند و 5 دور مذاکره محرمانه بین ایران و آمریکا، ماحصل کار برجام شد. برجامی که امروز آمریکایی ها بطور یکجانبه آن را کنار گذاشتند. از اینرو ما باید ببینیم که در دور جدید مذاکرات با کی باید مذاکره بکنیم، در حالی که اعراب هم خواهان حضور در مذاکرات هسته ای در کنار غرب و مقابل ایران هستند.
موضوع بعدی این است که ما چه دلیلی برای مذاکره مجدد داریم: آیا می خواهیم تحریم ها بیشتر نشود، وضعیت بهتر بشود یا جنگی رخ ندهد؟ واقعیت امر این است که تحریم ها به سرحد خود رسیده است، یعنی ظرفیت تحریم ها سرآمده است و تحریم های بیشتر دیگر توانایی فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی و نظام ایران را ندارند.
یکی دیگر از دلایل می تواند بسته بودن اقتصاد ایران باشد، اقتصادی که ارتباط چندانی با دنیا ندارد و از تلاطم موج های دریا می تواند در امان باشد.
موضوع بعدی این است که آیا ایران می خواهد مذاکره کند تا جلوی جنگ را بگیرد؟ واقعیت امر نشان می دهد که ترامپ بدنبال جنگ با جمهوری اسلامی نیست که یکی از دلایل می تواند منجمله کوچ امنیتی ایالات متحده آمریکا از خاورمیانه به سمت شرق آسیا بشاد و می توان مسائل دیگر را مطرح کرد.
اما پرسش بعدی که می توانیم برای این سوال به آن برسیم این است که برای چه قرار است مذاکره بکنیم، آیا قرار است که در باره مسأله هسته ای مذاکره بکنیم؟ در باره چه موضوعی باید مذاکره بکنیم؟
واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران 20 بار در خصوص پرونده هستهای در عرض 12 سال وارد مذاکره شده و آن را به سرانجام رسانده است. اروپایی ها هم با ایران در این خصوص مشکلی ندارند، چونکه توانستهاند با قراردادی که به عنوان برجام بسته شده است، به زعم آنها دسترسی ایران را به بمب هسته ای از یک و نیم سال به 3 سال افزایش بدهند، هرچند که ایران همواره اعلام کرده است که بدنبال انرژی صلح آمیز هسته ای است. اما واقعیت این است که مسأله غرب دیگر مسأله هسته ای ایران نیست، بلکه مسأله موشک ها و قدرت نظامی است که خب طبیعتا جمهوری اسلامی ایران طی مذاکرات گذشته اعلام کرد که در باره برنامه موشکی مذاکره نمی کند و این موضوع را یک خط قرمز می داند.غربی ها هم سر بحث هسته ای ایران چندان تأثیری ندارند.
کی می خواهیم مذاکره کنیم، آیا الان فرصت مناسبی برای مذاکره هست یا خیر؟ به نظر می رسد که اگر جمهوری اسلامی ایران الان وارد مذاکره بشود، فرصت را از دمکرات ها خواهد گرفت، به عبارت دیگر این امر باعث برنده شدن ترامپ در انتخابات آینده خواهد شد، چرا که بزرگترین معضل ترامپ در زمان حال، سیاست خارجی هست. شاید تا حدی بتوان گفت که بعد انتخابات 2020 آمریکا بسیار شبیه انتخابات 2013 میلادی یا 1392 ایران است که تمامی مسائل بر سر سیاست خارجی رقم می خورد. در واقع سیاستی را که آمریکا علیه ایران در پیش گرفته است مانند بازیگر دیوانه ای هست که ترامپ دارد نقش او را ایفا می کند و دیپلماسی قایق های توپداری که دارد در این فضای تخاصم و فزاینده دشمنی بین ایران و آمریکا شکل می گیرد. در واقع بهترین حالت برای ایران این است که ترامپ در دور دوم رأی نیاورد. جمعبندی که می توانیم از حوادث داشته باشیم این است که بسیار بعید به نظر می رسد که ایران با شرایط فعلی با آمریکا مذاکره داشته باشد.