در ابتدا امارات عربی متحده در مورد این ماجرا سکوت اختیار کرد و حتی در مواردی این اتفاق را انکار کرد، امری که خود نیز مزید بر علت شد تا این سوالها دو چندان گردند.
با توجه به اینکه عربستان سعودی و امارات عربی متحده اخیرا خود را درگیر بسیاری از مسایل و اختلافات در منطقه و جهان کرده اند، طبیعی است که دشمنان بسیار زیادی هم باشند که بخواهند از امارات انتقام گیرند.
معمولا انصار الله یمن وقتی که اقدام به انجام عملیاتی می نمودند بلافاصله اعلام می کردند که مثلا با هواپیماهای بدون سرنشین و یا موشک باران عملیاتی را انجام داده اند، اما اینبار مشاهده کردیم که هیچ بیانیه ای از طرف انصار الله صادر نشد.
مضاف بر این باید توجه داشت که این روزها پروسه تحویل بندر حدیده در یمن به سازمان ملل در جریان است و اصلی ترین مواد توافق میان انصار الله و ائتلاف سعودی اماراتی و سازمان ملل این است که این ماجرا به نوعی شروعی برای پروسه صلح باشد و منطقی به نظر نمی آید که انصار الله در این شرایط بخواهند جریان صلح را بر هم بزنند.
برخی هم باور دارند که چنین عملیاتی می تواند توسط گروه های تروریستی با اهداف معینی انجام شده باشد، که باز هم این ماجرا دور از ذهن نیست و می توان توجه داشت که اماراتی ها اخیرا هم در لیبی و هم در سوریه و هم افغانستان وپاکستان و عراق و… از گروه هایی بر علیه گروه های دیگر حمایت کرده اند و این ماجرا می تواند بهانه ای باشد که گروه های تروریستی به دنبال انتقام گرفتن از آنها باشند.
یا اینکه مانند ماجرای یازده سپتامبر برخی با سوء استفاده از این گروه های تروریستی به دنبال اهداف سیاسی خود باشند.
برخی شایعات ایرانی ها را متهم به این ماجرا می کند.
در شرایطی که منطقه پر از باروت است و یک جرقه آتش می تواند کل منطقه را به آتش بکشد منطقی به نظر نمی آید ایرانی ها بخواهند دست به چنین کاری بزنند.
مضاف بر این ایرانی ها باهوش تر از آن هستند که بخواهند کاری را انجام دهند که انگشت اتهام را به سادگی به سمت آنها متوجه کند.
اینجا باید توجه داشت که اگر کشوری پشت ماجرا باشد کدام کشور و یا کشورها بیشترین بهره را می توانند از این ماجرا ببرند و کدام کشور و یا کشورها کمترین بهره را می توانند از این ماجرا ببرند.
تصور بر این است که اگر بتوان این ماجرا را گردن ایران انداخت بیشترین بهره نصیب اسرائیل خواهد شد.
چون اسرائیل سالهاست تلاش می کند آمریکا را به سمت یک جنگ و یا درگیری با ایران سوق دهد و امروزه مجموعه بی 4 (بنیامین نتانیاهو، بولتون، بن زاید و بن سلمان) که آقای ظریف وزیر امور خارجه ایران این نام را برایشان انتخاب کرده، به شدت تلاش دارند که آمریکا را وارد یک جنگ با ایران کنند.
با توجه به اینکه همه تحلیلگران و کارشناسان بر این باور هستند که ترامپ خواهان ورود به جنگ نیست و منافع سیاسی داخلی اش اقتضا نمی کند که چنین جنگی برپا شود ولی مجموعه بی 4 به دنبال جنگ هستند، هیچ بعید نیست که ماجرا به نوعی توطئه ای توسط بی 4 برای هل دادن ترامپ به سمت جنگ باشد.
مخصوصا اگر به سخنان اخیر بولتون و پمپئو توجه داشته باشیم و اینکه اینها به دنبال جنگ و آشوب در منطقه می باشند.
برخی ممکن است بگویند که خوب امارات و عربستان سعودی که از این ماجرا نیز متضرر می گردند و چرا احتمال دارد محمد بن زاید و محمد بن سلمان با بولتون و بنیامین ناتانیاهو در این ماجرا همکاری کنند؟
بله نکته بسیار غیر منطقی به حساب می آید، اما اگر به اتفاقی که برای عدنان خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول پیش آمد توجه داشته باشیم می بینیم که این افراد ممکن است دست به کارهای نسنجیده ای بزنند که فکر عواقب آن را نکرده باشند.
به این ترتیب می توان باور داشت که این ماجرا یا اینکه اتفاقی باشد و یا اینکه ساختگی با اهداف سیاسی است.
