چند نکته بسیار قابل توجه در موضع گیری جناح های مختلف سیاسی وجود داشت که شاید ندرتا بتوان آن را در ایران مشاهده کرد.
با توجه به اینکه در بسیاری موارد شخصیت های اصلاح طلب اقدام به انتقاد از فعالیت های سپاه نموده بودند آمریکایی ها متصور بودند که با این کار خود می توانند روی آتش این ماجرا روغن بریزند و آن را شعله ور تر کنند و امیدوار بودند که تصمیم گیری در مورد واکنش های درون ایران نسبت به تروریستی خواندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نوعی متزلزل باشد اما مشاهده کردیم.
آنها همچنین باور داشتند که چون اخیرا اختلاف نظر هایی میان برخی اعضای دولت آقای روحانی و سپاه پاسداران مخصوصا در ماجرای سفر رئیس جمهوری سوریه آقای بشار الاسد به تهران پیش آمده، خوب شاید دولت ایران هم بد اش نیاید سپاه پاسداران تحت فشار قرار گیرد.
اما مشاهده کردیم که تنها چند دقیقه پس از اعلام تصمیم آمریکا آقای محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، که همین حدود یک ماه پیش به بهانه اختلافات بر سر سفر آقای بشار الاسد از سمت خود استعفا داده بود، از رئیس جمهوری ایران به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی تقاضا کرد که فرماندهی ارتش آمریکا در غرب آسیا را در لیست تروریست ها قرار دهد.
همچنین مشاهده کردیم که اعضای اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی نه فقط همسو با نمایندگان اصولگرا شدند و لباس سپاه پاسداران را بصورت نمادین تن کردند اما سه فوریت طرح تروریست خواندن دولت و ارتش آمریکا توسط فراکسیون امید تقدیم مجلس شد و نمایندگان اصولگرا هم امضای خود را پای این طرح قرار دادند.
توجه داشته باشید که طی چند سال اخیر که فراکسیون امید وارد مجلس شورای اسلامی شده بسیاری از لوایح و طرح های تقدیمی از طرف آن حتی امضای همه اعضای فراکسیون را نتوانسته به دست آورد چه رسد به نمایندگان اصولگرا.
شاید بد نباشد همچنین در ذهن داشته باشیم که مشکلات اقتصادی و همچنین بلایای طبیعی که اخیرا گریبانگیر کشور شده بود وحتی در مواردی مقامات دولتی را در مقابل سپاه قرار داده بود احتمال داشت پس از تعطیلات نوروز منجر به آن شود که اختلافات سیاسی در ایران افزایش یابد وکشور سال جدید را باجدل های جدید شروع کند.
همچنین مشاهده کردیم که اعضای اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی نه فقط همسو با نمایندگان اصولگرا شدند و لباس سپاه پاسداران را بصورت نمادین تن کردند اما سه فوریت طرح تروریست خواندن دولت و ارتش آمریکا توسط فراکسیون امید تقدیم مجلس شد و نمایندگان اصولگرا هم امضای خود را پای این طرح قرار دادند.
توجه داشته باشید که طی چند سال اخیر که فراکسیون امید وارد مجلس شورای اسلامی شده بسیاری از لوایح و طرح های تقدیمی از طرف آن حتی امضای همه اعضای فراکسیون را نتوانسته به دست آورد چه رسد به نمایندگان اصولگرا.
شاید بد نباشد همچنین در ذهن داشته باشیم که مشکلات اقتصادی و همچنین بلایای طبیعی که اخیرا گریبانگیر کشور شده بود وحتی در مواردی مقامات دولتی را در مقابل سپاه قرار داده بود احتمال داشت پس از تعطیلات نوروز منجر به آن شود که اختلافات سیاسی در ایران افزایش یابد وکشور سال جدید را باجدل های جدید شروع کند.
بسیاری حتی باور دارند که تصمیم آقای ترامپ فقط تا زمان انتخابات اسرائیل و برای حمایت از آقای نتانیاهو در انتخابات بوده و پس از آن به بهانه هایی احتمال دارد ایالات متحده از این تصمیم خود عقب نشینی کند، اما واکنش ایران بگونه ای بود که حتی اگر آمریکایی ها هم از موضع خود عقب نشینی کنند در ایران امکان عقب نشینی بسیار سخت می باشد.
در حالی که تعلیق و یا لغو این تصمیم در ایالات متحده به تصمیم وزیر امور خارجه و یا دادگاه آمریکا وابسته می باشد در ایران تغییر ماجرای تروریستی دانستن نیروهای آمریکایی در منطقه به مصوبه جدید شورای عالی امنیت ملی و رای گیری مجلس نیاز دارد.
اهمیت این ماجرا در این است که اگر آمریکا سپاه پاسداران را تروریست تلقی کند نیروهای آمریکایی که در منطقه غرب آسیا حضور دارند و با نیروهای ایرانی تماس دارند امکان تماس با سپاه پاسداران جهت هرگونه هماهنگی ای را نخواهند داشت و این ماجرا حتی بر کشتی ها و هواپیماهای غیر نظامی که می خواهند از تنگه هرمز به سمت خلیج فارس عبور کنند و یا بر فراز ایران پرواز کنند نیز مجاز به تماس با سپاه پاسداران جهت هماهنگی مجوز های عبور خود را نخواهند داشت و بالطبع عبور و مرور آنها با مشکل مواجه خواهد شد و حتی احتمال تصادم و برخورد با آنها وجود خواهد داشت؛ مساله ای که تنش ها در منطقه را دو چندان خواهد کرد.
حال حتی اگر آمریکایی ها از تصمیم خود عقب نشینی کنند، با توجه به تصمیم شورای عالی امنیت ملی ایران و همچنین مجلس شورای اسلامی می توان گفت از این پس کلیه دستگاه های امنیتی و انتظامی ایران حق پاسخ دادن به نیروهای آمریکایی به عنوان تروریست را نخواهند داشت وفقط به کشتی ها و یا هواپیماهای غیر نظامی پاسخ خواهند داد و طبیعتا عبور کشتی ها و هواپیماهای نظامی آمریکایی از آبهای سرزمینی ایران و فضای ایران با مشکل وخطر مواجه خواهد شد.
اگر به نقشه منطقه نگاه کنید مشاهده می کنید ایران تنها مکانی در منطقه است که نیروهای آمریکایی در آن جای پایی ندارند و هدف اصلی آمریکا همیشه این بوده که به هر ترتیبی شده بتواند جای پایی در ایران پیدا کند واگر هم نتواند پیدا کند حد اقل رابطه ای را با این کشور داشته باشد، ولی قطعا تصمیمات آقای ترامپ هرگونه شانس وجود گفتگو در آینده را از بین می برد و دیگر کسی حتی بحث گفتگو با آمریکا را در شرایط فعلی مطرح نخواهد کرد، حد اقل تا زمانی که ترامپ سر کار است، و اگر هم ترامپ از قدرت کنار برود و فرد دیگری در ایالات متحده به قدرت برسد قطعا گفتگو با طرف جدید هم با چالش های بسیار مواجه خواهد بود.
در حالی که تعلیق و یا لغو این تصمیم در ایالات متحده به تصمیم وزیر امور خارجه و یا دادگاه آمریکا وابسته می باشد در ایران تغییر ماجرای تروریستی دانستن نیروهای آمریکایی در منطقه به مصوبه جدید شورای عالی امنیت ملی و رای گیری مجلس نیاز دارد.
اهمیت این ماجرا در این است که اگر آمریکا سپاه پاسداران را تروریست تلقی کند نیروهای آمریکایی که در منطقه غرب آسیا حضور دارند و با نیروهای ایرانی تماس دارند امکان تماس با سپاه پاسداران جهت هرگونه هماهنگی ای را نخواهند داشت و این ماجرا حتی بر کشتی ها و هواپیماهای غیر نظامی که می خواهند از تنگه هرمز به سمت خلیج فارس عبور کنند و یا بر فراز ایران پرواز کنند نیز مجاز به تماس با سپاه پاسداران جهت هماهنگی مجوز های عبور خود را نخواهند داشت و بالطبع عبور و مرور آنها با مشکل مواجه خواهد شد و حتی احتمال تصادم و برخورد با آنها وجود خواهد داشت؛ مساله ای که تنش ها در منطقه را دو چندان خواهد کرد.
حال حتی اگر آمریکایی ها از تصمیم خود عقب نشینی کنند، با توجه به تصمیم شورای عالی امنیت ملی ایران و همچنین مجلس شورای اسلامی می توان گفت از این پس کلیه دستگاه های امنیتی و انتظامی ایران حق پاسخ دادن به نیروهای آمریکایی به عنوان تروریست را نخواهند داشت وفقط به کشتی ها و یا هواپیماهای غیر نظامی پاسخ خواهند داد و طبیعتا عبور کشتی ها و هواپیماهای نظامی آمریکایی از آبهای سرزمینی ایران و فضای ایران با مشکل وخطر مواجه خواهد شد.
اگر به نقشه منطقه نگاه کنید مشاهده می کنید ایران تنها مکانی در منطقه است که نیروهای آمریکایی در آن جای پایی ندارند و هدف اصلی آمریکا همیشه این بوده که به هر ترتیبی شده بتواند جای پایی در ایران پیدا کند واگر هم نتواند پیدا کند حد اقل رابطه ای را با این کشور داشته باشد، ولی قطعا تصمیمات آقای ترامپ هرگونه شانس وجود گفتگو در آینده را از بین می برد و دیگر کسی حتی بحث گفتگو با آمریکا را در شرایط فعلی مطرح نخواهد کرد، حد اقل تا زمانی که ترامپ سر کار است، و اگر هم ترامپ از قدرت کنار برود و فرد دیگری در ایالات متحده به قدرت برسد قطعا گفتگو با طرف جدید هم با چالش های بسیار مواجه خواهد بود.
برخی هم باور دارند هدف اصلی ترامپ از این رفتار ها همین است. یعنی می خواهد هر گونه روزنه ای برای گفتگو با ایران چه در حال حاضر چه در آینده را ببندند و اوضاع را به سمت تنش و حتی جنگ پیش ببرد.
چرا؟
چون امروزه ترامپ توسط مشاورین مطیع اسرائیل احاطه شده و خود تحت تاثیر داماد اش آقای جرالد کوشنر تصمیم می گیرد و اسرائیلی ها توانستند وی را متقاعد کنند که بقایش گروی اطاعت از اسرائیل است.
به این دلیل می توان گفت جایگاه ریاست جمهوری آمریکا امروزه توسط اسرائیلی ها و شخص آقای بنیامین نتانیاهو اشغال شده و آقای ترامپ فقط دستور العمل های اسرائیلی ها را اجرا می کند.
پس از شکست مفتضحانه اسرائیل از حزب الله لبنان در سال 2006 موج الگو برداری از حزب الله در جهان عرب به اوج خود رسید و اسرائیلی ها باور داشتند که تنها راه در امان بودن این است که کل منطقه را به آتش بکشند و مسلمانان را تا ابد با یکدیگر درگیر کنند.
وهمین هم شد.
با تشکیل گروه هایی مانند داعش و… و درگیر کردن سوریه و ایران و حزب الله و جبهه مقاومت با این گروه ها از یکسو و درگیر کردن بقیه کشورهای عربی منطقه با شورش های مردمی اسرائیلی ها باور داشتند که دیگر کار تمام است و می توانند تا مدتی بسیار طولانی نفس راحت بکشند.
چرا؟
چون امروزه ترامپ توسط مشاورین مطیع اسرائیل احاطه شده و خود تحت تاثیر داماد اش آقای جرالد کوشنر تصمیم می گیرد و اسرائیلی ها توانستند وی را متقاعد کنند که بقایش گروی اطاعت از اسرائیل است.
به این دلیل می توان گفت جایگاه ریاست جمهوری آمریکا امروزه توسط اسرائیلی ها و شخص آقای بنیامین نتانیاهو اشغال شده و آقای ترامپ فقط دستور العمل های اسرائیلی ها را اجرا می کند.
پس از شکست مفتضحانه اسرائیل از حزب الله لبنان در سال 2006 موج الگو برداری از حزب الله در جهان عرب به اوج خود رسید و اسرائیلی ها باور داشتند که تنها راه در امان بودن این است که کل منطقه را به آتش بکشند و مسلمانان را تا ابد با یکدیگر درگیر کنند.
وهمین هم شد.
با تشکیل گروه هایی مانند داعش و… و درگیر کردن سوریه و ایران و حزب الله و جبهه مقاومت با این گروه ها از یکسو و درگیر کردن بقیه کشورهای عربی منطقه با شورش های مردمی اسرائیلی ها باور داشتند که دیگر کار تمام است و می توانند تا مدتی بسیار طولانی نفس راحت بکشند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این طرح اسرائیلی ها را با ناکامی مواجه کرد و با نابودی داعش و گروه های تروریستی امروزه بیم آن می رود که جبهه مقاومت از این پس به سمت اسرائیل روی بیاورد و خوب مشکلات اسرائیل دوباره شروع شود.
اسرائیلی ها بخوبی می دانند که با توجه به بسیاری شرایط امکان رویارویی با جبهه مقاومت را ندارند و به همین دلیل به دنبال آن هستند که دیگران را با ایران و جبهه مقاومت درگیر کنند.
یکی از راهکار ها این است که کشورهای عربی مانند عربستان سعودی با ایران رو در رو شوند اما سعودی ها که نتوانستند از پس جنگجویان محاصره شده یمنی بر بیایند بخوبی می دانند که درگیری با ایران برای آنها می تواند نابود کننده باشد و به این دلیل فقط تمایل به فشار سیاسی و اقتصادی به ایران دارند.
تنها راه باقیمانده این است که آمریکا را با ایران درگیر کنند.
امروزه هدف اسرائیلی ها از وادار کردن ترامپ به انجام این تصمیمات بر علیه ایران در واقع همین است.
آنها تلاش دارند که هرگونه ارتباط با سپاه پاسداران قطع شود و در نهایت نبود این ارتباطات منجر شود تصادمی میان سپاه پاسداران و نیروهای آمریکایی در منطقه ایجاد شود و بعد با بزرگ کردن این تصادم یک جنگ تمام عیار بر علیه ایران شروع شود.
حال باید دید که آیا مردم و کهنه کاران سیاسی در آمریکا هم قبول دارند کشورشان وارد چنین ماجرایی به نفع اسرائیل گردد، ماجرایی که شروع اش می تواند به دست آمریکا باشد اما قطعا پایان اش نه به دست آنها خواهد بود و نه به نفع آنها.
به هر حال تایید ماجرای تروریستی خواندن سپاه پاسداران می تواند به نوعی طبق قوانین آمریکا دست ترامپ برای دور زدن کنگره و راه اندازی هرگونه جنگی را باز کند و در صورت تایید نظر او توسط کنگره ترامپ می تواند به بهانه مبارزه با ترورست ها یک جنگ تمام عیار بر علیه ایران راه بیاندازد و دستور نتانیاهو را اجرا کند.
به هر حال موضع ایرانی ها نشان می دهد که علیرغم همه اختلاف نظر های داخلی همه ایرانی ها در قبال دشمن یک دست و یک پارچه خواهند ایستاد.
اسرائیلی ها بخوبی می دانند که با توجه به بسیاری شرایط امکان رویارویی با جبهه مقاومت را ندارند و به همین دلیل به دنبال آن هستند که دیگران را با ایران و جبهه مقاومت درگیر کنند.
یکی از راهکار ها این است که کشورهای عربی مانند عربستان سعودی با ایران رو در رو شوند اما سعودی ها که نتوانستند از پس جنگجویان محاصره شده یمنی بر بیایند بخوبی می دانند که درگیری با ایران برای آنها می تواند نابود کننده باشد و به این دلیل فقط تمایل به فشار سیاسی و اقتصادی به ایران دارند.
تنها راه باقیمانده این است که آمریکا را با ایران درگیر کنند.
امروزه هدف اسرائیلی ها از وادار کردن ترامپ به انجام این تصمیمات بر علیه ایران در واقع همین است.
آنها تلاش دارند که هرگونه ارتباط با سپاه پاسداران قطع شود و در نهایت نبود این ارتباطات منجر شود تصادمی میان سپاه پاسداران و نیروهای آمریکایی در منطقه ایجاد شود و بعد با بزرگ کردن این تصادم یک جنگ تمام عیار بر علیه ایران شروع شود.
حال باید دید که آیا مردم و کهنه کاران سیاسی در آمریکا هم قبول دارند کشورشان وارد چنین ماجرایی به نفع اسرائیل گردد، ماجرایی که شروع اش می تواند به دست آمریکا باشد اما قطعا پایان اش نه به دست آنها خواهد بود و نه به نفع آنها.
به هر حال تایید ماجرای تروریستی خواندن سپاه پاسداران می تواند به نوعی طبق قوانین آمریکا دست ترامپ برای دور زدن کنگره و راه اندازی هرگونه جنگی را باز کند و در صورت تایید نظر او توسط کنگره ترامپ می تواند به بهانه مبارزه با ترورست ها یک جنگ تمام عیار بر علیه ایران راه بیاندازد و دستور نتانیاهو را اجرا کند.
به هر حال موضع ایرانی ها نشان می دهد که علیرغم همه اختلاف نظر های داخلی همه ایرانی ها در قبال دشمن یک دست و یک پارچه خواهند ایستاد.
