اسپوتنیک- ولادیمیر ساژین، تفسیرگر این آژانس، خاورشناس مطرح روس، می نویسد: مطمئنا، منظور، نه همه کشورهای عربی ، بلکه آنهایی است که خطر ناشی از ایران را احساس می کنند.
موضوع واقعی کنفرانس ورشو با عنوان رسمی "صلح و امنیت در خاورمیانه" که در تاریخ 13-14 فوریه برگزار شد، همین بود. این کنفرانس با عجله به ابتکار آمریکا سازماندهی شد و هدف آن نمایش یک نیروی متحد علیه ایران و تشکیل یک اتحاد بین المللی در برابر تهدید ایران بعنوان گام متناوب در راه به سوی ایجاد اتحاد سیاسی نظامی علیه ایران بود. قابل توجه است که در این کنفرانس فلسطینی ها، عراقی ها، لیبیایی ها، یمنی ها و سوری ها یعنی می توان گفت، متحدان، مردم دوست و متحد ایرانی حضور نداشتند. از ایران هم دعوت نشد. تا حدودی، مسئله همبستگی اعراب در کنفرانس امنیتی مونیخ در 15 تا 17 فوریه نیز مورد بحث قرار گرفت، در ضمن نکات ضد ایرانی در بحث ها به طور فعال توسط ایالات متحده و اسرائیل مطرح می شدند..
در حال حاضر دولت دونالد ترامپ دارد یک بلوک نظامی جدید — اتحادیه استراتژیک خاورمیانه (MESA)، که بعدها روزنامه نگاران آن را "ناتو عربی" نامیدند، سرهمبندی می کند. براساس طرح کاخ سفید، این اتحادیه باید شامل شش کشور شورای همکاری کشورهای عربی خلیج فارس شود — پادشاهی عربستان سعودی، امارات متحده عربی، کویت، قطر، عمان، بحرین و همچنین مصر و اردن باشد و شاید مراکش، سودان و سنگال. اسرائیل و ایالات متحده به طور رسمی اعضای آن نخواهند بود، بلکه به آن کمک های اطلاعاتی، سازمانی و نظامی خواهند رساند. هدف این اتحادیه، همانطور که توسط ایالات متحده پیش بینی شده، "شامل بازدارندگی از تجاوز ایران در منطقه" و همچنین مقابله با تروریسم و حفظ ثبات در خاورمیانه خواهد بود.
دولت ترامپ با اعلام خروج از معامله هسته ای و در نتیجه تخریب روابطش با ایران تلاش های خود را برای ایجاد "ناتو عربی" تشدید کرد. در طی سال 2018 مقامات — ژنرالها و سیاستمداران آمریکایی بارها از کشورهای عضو بالقوه "ناتو عربی" بازدید کردند تا شرایط لازم برای اجرای این طرح را فراهم آورند.
اولا، بحران در روابط بین اعضای بالقوه اتحادیه وحود دارد. حالا در روابط قطر با عربستان، امارات، بحرین و مصر که هنوز قطر را تحریم کرده اند. به یاد بیاورید که در 5 ژوئن 2017 این کشورها روابط دیپلماتیک با قطر را قطع کرده و دوحه را به حمایت از تروریسم و دخالت در امور داخلی خود متهم کردند.
ناسازگاری کشورهای عربی — نامزدهای "ناتو عربی" — به وضوح در جنگ یمن نمایان شد، جایی که در آن مشکلی با فرماندهی واحد و رقابت بین عربستان سعودی و امارات مشاهده می شود. موضع این کشورها درباره سوریه، عراق، لبنان و افغانستان نیز یکسان نیست.
ثانیا، و مهمتر از همه، در میان کشورهای عربی در مورد رویکرد به ایران هیچ توافقی وجود ندارد. به گفته تحلیلگران، مردم قطری روابط خوب با ایران را حفظ می کنند و اصرار دارند تا آنها را در برابر مناقشه قرار ندهند. علاوه بر این، ایران و قطر برای
عمان نیز موضع مشابهی دارد که مدتها همکاری خوبی با ایران داشته است. و نه تنها در تجارت. بنابراین، فقط برای پنج ماه در دوره ای از 21 مارس تا 22 اوت 2018 گردش کالا بین دو کشور به 659 میلیون و 80 هزار دلار رسید. سلطان عمان سعی دارد که در مقابله سنی — شیعه موضع موازی اش را حفظ کند و همکاری دوجانبه خود را با ریاض و دیگر کشورهای عربی خلیج فارس و تهران ادامه دهد. کویت که به طور مکرر ضربات سرنوشت از سوی عراق را متحمل شده است، از تجربه خود بسیار آگاه است که همسایگان در خلیج فارس در مبارزه علیه دشمنان کمک های خود را ارائه نداده است، بنابراین کویت عجله ندارد تا به نوعی درگیری با ایران وارد شود.
سفر حسن روحانی رئیس جمهور ایران به عمان و کویت در سال 2017 شایان توجه بود. به گفته نماینده رسمی وزارت امور خارجه ایران، بهرام کاظمی، این دیدار ثابت کرد که سیاست تحریک آمیز برخی از قدرت های منطقه ای در برابر ایران ثمرات معکوسی ببار آورد و از تمایل مردم دور اندیش و دولتمداران منطقه به تقویت روابط، بیشتر از پیش حمایت شده است.
یکی دیگر از نکات حساس در ایده تشکیل "ناتو عرب" در رابطه با اسرائیل است که بدون حضور رسمی در اتحادیه آینده عرب، بدون شک نقش مهمی در فعالیت هایش ایفا خواهد کرد. امروز، تنها دو عضو اتحادیه عرب مصر و اردن، با اسرائیل روابط دیپلماتیک. هفت کشور عربی که اسرائیل را به رسمیت شناخته اند، هیچ روابط دیپلماتیک با آن ندارند. اینها بحرین و شش کشور دیگر است که قبلا روابط دیپلماتیک داشتند، اما آنها به دلیل تشدید تنش های فلسطینی، روابط با اسرائیل را قطع کردند: قطر، موریتانی، مراکش، امارات متحده عربی، عمان و تونس هستند. در سال های اخیر، روابط عرب و اسرائیل آهسته آهسته گرم می شود و در عین حال افزایش نگرانی مشترک آنها نسبت به سیاست های تهران در منطقه و همچنین فعالیت های هسته ای آن مشاهده می شود. این گونه موقعیت روابطی را بین اسرائیل و کشورهای عربی در زمینه های مختلف تشویق می کند که برخی اوقات مخفی هستند، گاهی اوقات علنی از جمله در زمینه اطلاعات و دفاع. در چنین موقعیتی این اصل عمل می کند: "دشمن دشمن من دوست من است".ا روز چند روز پیش، خالد بن احمد الخلیفه، وزیر امور خارجه بحرین، که در کنفرانس ورشو شرکت کرده بود، در دیدار با رییس سابق وزارت خارجه اسرائیل، زیپی لیونی، امکان ایجاد روابط دیپلماتیک با اسرائیل را رد نکرد. وی گفت: "سرانجام" این امر به دست خواهد آمد.
مصاحبه ای که رئیس سابق اطلاعات عربستان سعودی، عضو خانواده سلطنتی عربستان سعودی، ترکی الفیصل، به خبرنگار کانال معروف تلویزیون اسرائیل، باراک روید داد، خبر داغ شد. در جریان این گفت و گو، ترکی الفیصل گفت که روابط محرمانه میان اسرائیل و تعدادی از کشورهای عربی خلیج دارای تاریخ بیست و پنج ساله دارد.
در آستانه کنفرانس ورشو در تاریخ 30 ژانویه، نشست وزیران خارجه مصر، عربستان، امارات، کویت و بحرین در اردن برگزار شد. یکی از مسائل اصلی در دستور کار جلسه، عادی سازی روابط با اسرائیل بود. اما نماینده عمان در جلسه حضور نداشت. و این تصادفی نبود. یوسف بن علوی شانس وزیر امور خارجه عمان این کشور، یوسف بن عالوی، که در تاریخ 18 فوریه به دیدار از مسکو سفر کرد، گفت که کشورش قصد ندارد روند عادی سازی روابط با اسرائیل را آغاز کند. ملاقات های جداگانه با نمایندگان اسرائیل (از جمله گفتگو با نخست وزیر نتانیاهو در ورشو چند روز پیش) جنبه صرفا پروتکلی داشتند.
اما با وجود تمام نارسایی ها و نواقص در جلسات ورشو و مونیخ برای واشنگتن و اورشلیم، معنای کنفرانس ورشو برای اسرائیل را می توان با سخنان بنیامین نتانیاهو ارزیابی کرد که گفته است: "اکنون بسیاری از کشورهای عربی اسرائیل را بعنوان دشمن نمی بینند بلکه بعنوان یک متحد در مقابله با خطر گسترده تر ناشی از ایران و داعش (سازمان تروریستی ممنوع شده در روسیه این دو نیروی اسلامی هستند که همه ما را تهدید می کنند. این ما را به هم نزدیک تر می کند و همچنین می تواند در دستیابی به صلح کمک کند."
بنابراین، کنفرانس های بین المللی در ورشو، و تا حدودی در مونیخ، گام های کوچک به سوی تشکیل یک اتحاد استراتژیک خاورمیانه علیه ایران بود. البته، تا ثبت نام رسمی این "ناتوی عربی هنوز هم دور است. اما غیرممکن کردن این حادثه محال است. اختلافات بین ایران و کشورهای عرب بسیار زیاد است و آنها می گویند که مجبورند در برابر هژمونیسم فارسی — شیعه، آماده تشکیل اتحاد با دشمن تاریخی اسرائیل باشند.
این که آیا کشورهای عربی خلیج فارس قادر به رفع اختلافات داخلی و تدوین یک موضع مشترک باشند و فشار آمریکا بر آنها تا چه اندازه قدرتمند و موثر باشد، تشکیل "ناتوی عربی" به همه اینها بستگی دارد.