به هر صورت هر دلیلی بخواهیم برای این عقب نشینی بیاوریم یک دلیل مهم وجود دارد که ایران را بر آن می دارد تا توجه ویژه ای به تحرکات اخیر ایالات متحده در منطقه داشته باشد.
بله، همه تحلیل ها این نتیجه را به ما می دهد که دلیل عقب نشینی شکست بوده اما هدف چه بوده؟
آیا هدف این بوده که ایالات تحده کلا از منطقه خاوریانه و یا حد اقل سوریه خارج شود؟
این ماجرا، اینکه آمریکا بخواهد کاملا از منطقه خارج شود، بیشتر به یک جوک شبیه است و تصوری بسیار دور از ذهن به نظر می آید.
نهایت تصوری که می توان برای این عقب نشینی داشت این است که همه برنامه ها و اهداف ایالات متحده شکست خورده و در نهایت آمریکایی ها تصمیم گرفته اند با عقب نشینی شوکه آور خود همه برگه ها را بهم بریزند.
اما نکته دیگری نیز وجود دارد که ایرانی ها باید به آن توجه ویژه داشته باشند و آن این است که امروزه هم ترامپ و هم نتانیاهو و هم محمد بن سلمان با مشکلات داخلی وخارجی بسیار زیادی مواجه می باشند و هر سه نیاز دارند تا اتفاق یا جریانی پیش آید که همه اذهان را به خود جلب کند و به یکباره همه رسانه ها متوجه این ماجرا شوند و این سه نفر را ول کنند.
در این شرایط مس توان گفت تقریبا تنها ماجرایی که می تواند اذهان را به سمت خود بکشاند یک جنگ و یا درگیری نظامی میان اسرائیل با متحدین ایران در منطقه و یا بالاتر از آن یک جنگ ویا درگیری نظامی با ایران می باشد.
چند هفته قبل اکراینی ها تلاش کردند با ایجاد نوعی تنش با مسکو توجه ها را به سمت خود جلب کنند اما این تلاش آنها نا موفق بود و نتوانست برای ترامپ و دوستانش نتیجه ای در بر داشته باشد.
هیچ بعید نیست که دلیل خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه و بخش هایی از افغانستان آن باشد که آمریکایی ها اهدافی را در ذهن دارند و آقای ترامپ می خواهد سربازان آمریکایی از گزند طرفداران ایران در منطقه دور باشند.
باید به این نکته توجه داشت که طبق گزارش ها سربازان آمریکایی که در مناطق کرد نشین سوریه حضور داشتند از منطقه عقب نشینی نکرده اند بلکه فقط از سوریه عقب نشینی کرده اند.
طبق همین گزارش ها عمده آنها به شهر اربیل در منطقه کردستان عراق ونزدیک تر به ایران منتقل شده اند تا به پایگاه قبلی خود نزدیک باشند و سریع بتوانند به سوریه برگردند.
همچنین ورود همزمان ناو هواپیمابر جدید آمریکایی به خلیج فارس نیز می تواند نشانه ای از نقشه های جدید آمریکا برای منطقه به حساب آید.
یعنی هیچ بعید نیست که هدف آمریکا از اعلام عقب نشینی نیروهایش این است که این نیروها را به سمت مرزهای ایران نزدیک کند و به نوعی برای ایران تهدید ایجاد کند و ناو هواپیما بر هم برای حمایت از نقشه جدید آمریکایی ها وارد خلیج فارس شده باشد.
به هر حال شکست نقشه های آمریکا در محاصره اقتصادی ایران می تواند خود بهانه ای باشد برای نوعی تحرک نظامی توسط این کشور بر علیه ایران.
علیرغم اینکه مثلا ناو هواپیما بر آمریکا که یک پایگاه نظامی متحرک به حساب می آید می تواند همه ماموریت های مورد نیاز خود را از دریای عمان و یا حتی محیط هند انجام دهد اما به هر حال ورود آن به خلیج فارس می تواند نوعی شاخ و شانه کشیدن برای ایران به حساب آید.
گویند زمان صدر اعظمی امیر کبیر وی دستور داد ارتش ایران شروع به ساخت توپ و تجهیز نیروهای مسلح به توپخانه نماید اما در همان زمان انگلیسی ها در ایران چو را انداختند که امیر کبیر اموال ملت ایران را خرج ساخت سلاح هایی می کند که ارتش به آن نیاز ندارد و بهتر است که این پولها را خرج خورد و خوراک فقیران و بد بختان کند.
در آن زمان هم انگلیسی ها مطرح می کردند که اگر ایران رابطه خوبی با کشورهای دیگر داشته باشد به تسلیحات گران قیمت که بیخود است نیاز ندارد چون ایران درگیر جنگ نیست که بخواهد برای چنین تسلیحاتی هزینه کند و ادعا می کردند جامعه بین المللی وهمان کشورها امنیت ایران را تضمین می کنند.
درباریان هم همین ماجرا را بهانه کردند تا امیر کبیر را تخریب و سرنگون کنند.
در همان زمان شاه دستور داد که طرح امیر کبیر برای تجهیز ارتش به توپخانه متوقف شود امری که در نهایت منجر به آن شد که وقتی انگلیسی ها به ایران حمله کردند ارتش ایران تاب مقاومت در مقابل توپخانه آنها را نداشته باشد و به راحتی جنوب ایران را اشغال کردند و همه ارزاق مردم را مصادره کردند و کار به جایی رسید که بیش از نیمی از جمعیت ایران بر اثر قحطی و گرسنگی مردند.
مشخص است که تلاش آمریکایی ها برای تکرار سناریویی که انگلیسی ها بر علیه امیر کبیر پیاده کرده اند ناکام بوده و امروز نیروهای مسلح ایران قدرت دفاع از مرز و بوم خود را با تسلیحات ساخت داخل دارند اما باید توجه داشته باشیم که درگیر خوش خیالی سیاسی نشویم و طوری نشود که به یکباره توسط آمریکایی ها و یا متحدین آنها مورد شبیخون قرار گیریم.
