مطلبی که روز گذشته در رسانه ها منتشر شد و برخی را به گمانه زنی پرداخت که عجله آمریکا برای پایان جنگ یمن چیست؟
چرا مثلا طبق عرف بین المللی ایالات متحده خواستار توقف عملیات جنگی و آتش بس طی 24 ساعت یا 48 ساعت نشده یا اینکه چرا بیش از 30 روز حاضر نیست به همپیمانان خود فرصت دهد تا به جنگ ادامه دهند؟
آيا شکست مفتضحانه همپیمانان آمریکا در عملیات حدیده منجر به این شد که چنین تصمیمی گرفته شود؟
آيا ماجرای خاشقجی آنقدر عرصه را بر عربستان تنگ کرده تا آمریکا به فکر بیافتد ماجرای دیگری را علم کند؟
آيا ماجرای شکست احتمالی تحریم های جدید آمریکا بر علیه ایران این کشور را بر آن داشته تا بخواهد همپیمانان خود را از جنگ یمن خارج کند و همه توان خود و همپیمانانش را بر علیه ایران متمرکز کند؟
آيا سلامتی عبدربه منصور هادی در خطر است وبیش از 30 روز فرصت ندارد تا زنده بماند یا اینکه طبق شایعات وی فوت کرده و اینان بیش از یکماه نمی توانند بر این ماجرا سرپوش بگذارند؟
آيا ماجرای توانایی ارتش یمن و انصار الله در هدف قرار دادن ریاض و دبی وابوظبی آمریکایی ها را به ترس واداشته تا مبادا اینان بخواهند مثلا تاسیسات آرامکو و یا چاه های نفت عربستان و امارات را هدف قرار دهند و پس از اعلام تحریم های آمریکا بر علیه ایران کل بازار نفت جهان را به هم بریزند؟
آيا آمریکایی ها متقاعد شده اند که شاهزاده محمد بن سلمان در همه ماموریت های خود شکست خورده و حتی یک ماموریت را نتوانسته به شکل شایسته به فرجام برساند و دیگر امیدی به اینکه او بتواند پیروزمندانه از جنگ یمن خارج شود نیست؟
آيا قرار است شاهد تغییرات سیاسی در عربستان سعودی باشیم که نیاز به آرامش در مرزها دارد؟
آيا آمریکایی ها و غربی ها از خیر فروش سلاح هایشان به ائتلاف سعودی گذشته اند؟
آيا آمریکایی ها واقعا پس از سالها حمایت کورکورانه از ائتلاف سعودی، دلشان به حال مردم بی گناه از زنان و کودکان و سالمندان که هر روزه در یمن قتل عام می شوند سوخته وبه فکر چاره ای افتاده اند؟
به هر حال سوال های زیادی است که پاسخ دادن به آن شاید یک کتاب بیشتر نیاز داشته باشند اما قطع به یقین پاسخ به دو سوال آخر یک "خیر" بزرگ است.
محال است سیاستمداران ایالات متحده احساسی نسبت به خون مردم یمن پیدا کرده باشند و یا اینکه از خیر فروش سلاح هایشان به عربستان سعودی و امارات بگذرند، آنها قطعا راهکار های دیگری برای فروش سلاح هایشان و یا سلب اموال اعراب پیدا کرده اند.
شايد اگر بخواهیم بصورت کوتاه به این پرسش ها پاسخ بدهیم می توانیم بگوییم:
شكست عملیات حدیده کمر ائتلاف سعودی در جنگ را شکست چون پس از سه سال بن بست در تغییر مواضع طرفین آنها امیدوار بودند با این عملیات مقاومت مردم یمن را در هم بشکنند و در نهایت آنها را وادار به تسلیم کنند، اما مقاومت دلیرانه مردم یمن از یک سو و نقشه انصار الله در کشاندن جنگ به خارج از شهرها و هدف قرار دادن کشتی های پشتیبانی سعودی و اماراتی منجر به آن شد که همه نقشه های متخصصین ارشد نظامی آمریکا و انگلیس و فرانسه و اسرائیل به هم بخورد.
در مورد ماجرای آقای خاشقجی با توجه به شرایط به وجود آمده نمی توان پذیرفت که ایالات متحده با عربستان سعودی در این ماجرا هم دست نبوده و یا حد اقل در جریان نبوده چون آمریکایی ها با تمام قدرت تلاش دارند بر این ماجرا سرپوش بگذارند وقطعا ماجرایی پشت پرده است که اینان واهمه دارند بر ملا شود.
برخى شایعات مدعی هستند خاشقجی در روزهای آخر زندگی خود به اطلاعاتی دست یافته بود که ائتلاف سعودی از سلاح های کشتار جمعی شیمیایی و بیولوژیک و یورانیوم سبک شده و بمب های فسفور در یمن استفاده کرده بود وخاشقجی تصمیم داشت این مستندات را بر ملا کند.
طبق گفته این شایعات اسرائیل و ایالات متحده وبرخی کشورهای اروپایی این سلاح ها را در اختیار عربستان قرار داده بودند و با فاش شدن این ماجرا همه آنها زیر سوال می رفتند و به همین دلیل تصمیم بر کشتن خاشقجی گرفته شد.
احتمالا نقشه بر این اساس نبوده که قتل خاشقجی در کنسولگری پیش آید و هدف چیز دیگری بوده ولی به هر حال اتفاقات پیش بینی نشده ای پیش آمده تا خاشقجی به این شکل کشته شود و یا اینکه آمریکایی ها باور نداشتند که ماجرا اینقدر بزرگ شود.
به هر حال در صورتی که این ماجرا صحت داشته باشد ممکن است خاشقجی این مستندات را در جایی پنهان کرده باشد تا در صورتی که اتفاقی برای او پیش آید منتشر گردند.
اما اگر به ماجرای تحریم های آتی آمریکا بر علیه ایران روی بیاوریم می توانیم بگوییم از همین الآن مشخص است که این تحریم ها با شکست مواجه است مگر اینکه آمریکا بتواند طی چند روز ویا چند هفته آتی کاری انجام دهد که از قبل پیش بینی نشده بود.
اكثر کشورهای جهان از همراهی با ایالات متحده و توقف خرید نفت ایران خودداری کرده اند و با توجه به اینکه کاسته شدن نفت ایران می تواند کل بازارهای جهانی را به هم بریزد آمریکایی ها بسیار به افزایش تولید نفت عربستان و امارات در این زمینه نیازمند است.
اگر جنگ یمن ادامه یابد قطعا یمنی ها بهانه خواهند داشت تا چاه های نفت عربستان سعودی و امارات را هدف قرار دهند و چند ماه گذشته نشان داده که موشک ها و هواپیماهای بدون سرنشین یمنی ها می تواند از سیستم های دفاعی آمریکایی عبور کند و به هر نقطه در عربستان و یا امارات بخواهد برسد.
كافى است که یمنی ها چند تا چاه نفت در عربستان سعودی و یا امارات را هدف قرار دهند تا قیمت نفت در جهان شعله ور شود.
به همین دلیل می توان گفت آمریکایی ها نیاز دارند هر چه سریعتر یک آتش بس اعلام شود و تهدید یمن را از بالاسر خود بردارند.
و به همین دلیل هم هست که در پیشنهاد خود آنها تاکید کرده اند که حمله های موشکی ارتش ومقاومت یمن بر علیه عربستان و امارات باید متوقف گردد.
در چند روز اخیر صحبت های زیادی از ناکارآمد بودن و یا ناتوان بودن شاهزاده محمد بن سلمان برای اداره عربستان سعودی به گوش می رسد و بسیاری شایعات مبنی بر اینکه کمیته بیعت چند جلسه تشکیل داده اند تا به دنبال جانشین باشند و اینکه آمریکایی ها برادر سلمان بن عبد العزیز احمد بن عبد العزیز (عموی محمد بن سلمان) که طبق وصیت موسس پادشاهی سعودی باید بعد از ملک سلمان بر کرسی پادشاهی بنشیند را به عربستان سعودی بازگردانده اند و وی را آماده می کنند تا ولیعهدی را به عهده گیرد.
در صورتی که این ماجرا صحت داشته باشد قطعا آمریکایی ها نیاز خواهند داشت یک آرامش نسبی سیاسی در سطح بین المللی برای عربستان سعودی ایجاد کنند تا امور داخلی این کشور بپردازند و احتمالا دستور دیگر آنها مبنی بر اینکه عربستان سعودی و قطر باید اختلافات شان را حل و فصل کنند نیز به همین دلیل بوده.
اگر مشکلات بین المللی عربستان ادامه داشته باشد و جنگ یمن هم به همین منوال ادامه یابد ایجاد تغییرات داخلی ممکن است منجر به جنگ و درگیری میان صدها شاهزاده سعودی که همه گی مدعی احقیت در رسیدن به کرسی پادشاهی هستند بیانجامد.
دستور آقای جیمس ماتیس خود نشان می دهد که همه کاره جنگ یمن و این ماجراها در خاورمیانه خود ایالات متحده است وهمانگونه که دستور شروع این جنگ را داده امروزه دستور پایان آن را صادر کرده.
با توجه به اینکه آمریکا در این ماجرا برای شورای امنیت سازمان ملل پشیزی ارزش قایل نشده می توان گفت کلید دورزدن سازمان ملل و شورای امنیت از زمان به قدرت رسیدن آقای ترامپ زده شده و از این پس ایالات متحده فقط در جاهایی که منافع اش اقتضا می کند (البته قبلا هم همین بود) از ابزار شورای امنیت و سازمان ملل استفاده می کند، در غیر این صورت دیگر در فرهنگ سیاسی ایالات متحده چیزی به نام قوانین و مقررات بین المللی وجود ندارد.
امرى که متاسفانه ما را به یاد دوره های ما قبل جنگ جهانی اول و دوم باز می گرداند، زمانی که برخی کشورها مانند آلمان همین کار را کردند و در نهایت جنگ های جهانی شروع شدند.
به هر حال هر هدفی که آمریکایی ها از مطرح کردن این ماجرا داشته باشند نمی توان انکار کرد که هدف اصلی شان خارج کردن عربستان سعودی از منجلابی است که امروزه در آن گیر کرده وشن های روان صحرا روز به روز این کشور را بیشتر در این منجلاب فرو می برند.