پیمان منع موشک های هسته ای میان برد سال 1987 بین واشنگتن و مسکو (INF) امضا شد. این پیمان همه موشک های دارای بُرد پانصد تا پنج هزار و پانصد کیلومتر را منع میکند و شامل موشکهایی زمین پایهای است که قادر به حمل کلاهک هستهای و متعارف هستند.
دکتر فواد ایزدی، تحصیل کرده در آمریکا، کارشناس مسایل آمریکا، عضو هیئت علمی دانشکده مطالعات جهان و دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در این رابطه به اسپوتنیک به گفتگو نشست.
این کارشناس ایرانی با بیان اینکه خروج ترامپ از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد سبک سیاست خارجی دولت ترامپ است گفت که این امر باعث منزوی شدن ایالات متحده در صحنه بینالمللی میشود:
"این توافق دوجانبه بین آمریکا و روسیه بود که از این توافق سالها استفاده شده بود تا موقعی که ترامپ خروج از آن را اعلام کرد. توازن منطقی در سیاست خارجی دولت ترامپ وجود ندارد. سبک آقای ترامپ خروج از قراردادهای دولتهای پیشین است چه توافقات دوجانبه مثل توافقات با روسیه، چه توافقات چند جانبه مثل برجام، چه توافقات بینالمللی. برای سیاست خارجی ترامپ فرق نمیکند چه روسیه، چه ایران یا مجمع عمومی سازمان ملل باشد. این روحیه استکباری است که در سیاست خارجی دولت آمریکا هست که در ریاست ترامپ افزایش پیده کرده است. هم ایران، هم روسیه، هم کشور دیگری کاری نمیتوانند بکنند و نگاه تقابل و غیرسالم ترامپ را عوض بکنند.
در نتیجه تقابلی که آمریکا در سطح بینالمللی ایجاد میکند کشورها در مقابل آمریکا همسو و هماهنگ و همپیمان میشوند و آمریکا منزوی میشود.
وی ادامه داد:
"اولا تولید سلاح هستهای بدون مسدود نقض معاهده NPT بر اساس بند 6 این پیمان است. آمریکا نمیتواند با ایران وارد درگیری نظامی جدی بشود چون ایران هم در این حوزه توانمندیهایی بسیار گستردهای دارد. اگر ترامپ میخواهد با این کار تاثیر منفی بر امنیت و وضیعت ایران بگذارد این امر بیشتر تاثیر منفی بر امنیت آمریکا و سیاست دولت ترامپ خواهد کرد. کشور ایران مثل گذشته از خودش دفاع خواهد کرد".
سید عبدالمجید زواری، مدیر اندیشکده روابط بین الملل در این خصوص به اسپوتنیک گفت:
پیشینه پیمان منع موشک های هسته ای میان برد به دوران جنگ سرد و نگرانی از رقابت های تسلیحاتی دو ابرقدرت آمریکا و شوروری باز می گرد که بر اساس آن دو کشور متعهد شدند موشک های با برد 300 تا 3400 کیلومتر خود را از بین ببرند. در آن مقطع هدف از این اقدام تقویت صلح و ثبات در اروپا به عنوان متحد استراتژیک اروپا تلقی میشد که گام رو به جلویی برای پیشگیری از گسترش سلاح های هسته ای و رویارویی دو ابرقدرت در این زمینه بود.
در شرایط فعلی نیز اعلام خروج ترامپ از این پیمان بدین معنی است که با پایان جنگ سرد و تغییر معادلات نظام بین الملل، این پیمان دیگر منافع آمریکا را تامین نمی کند و باید به شیوه های دیگری منافع خود را دنبال کنیم. هر چند توجیه ترامپ در ظاهر عدم پایبندی روسیه به تعهدات خود را دلیل این تصمیم عنوان می کند اما مرور سوابق وی در خروج از معاهدات و سازمان های بین المللی نشان می دهد که آمریکا با تقویت رویکرد یکجانبه گرایی در نظام بین الملل و تجاری سازی امنیت به دنبال معرفی خود به عنوان قدرت بلامنازع جهانی است و سایر کشورها ناگزیر باید به نظم مطلوب آمریکا تن در دهند.
در شرایط فعلی هم هرچند با خروج آمریکا از این پیمان و تشدید رقابت های نظامی در جهان، غرب آسیا و ایران نیز از آن متاثر خواهند شد، اما به نظر بنده بیش از ایران این اروپاست که از پیامدهای آن زیان خواهد دید و در حقیقت آمریکا با برداشتن چتر امنیتی خود از اروپا و تشدید نگرانی های امنیتی در این منطقه به دنبال افزایش فروش سلاح به کشورهای این منطقه است تا با این ترفند بحران های اقتصادی خود را به تعویق بیاندازد.
البته بالتبع همانطور که پیشتر اشاره شد منطقه غرب آسیا نیز از پیامدهای این تصمیم مصون نخواهد بود و قطعا با تحریک اعراب به خرید تسلیحات بیشتر رقابت های نظامی امنیتی منطقه تشدید خواهد شد، اما با توجه به ملاحظاتی که نسبت به حفظ فاصله تسلیحاتی اعراب با اسراییل باید رعایت شود، بعید است آمریکایی ها، روس ها یا دیگر دارندگان این نوع تسلیحات، حاضر باشند این سلاح ها را در اختیار کشورهای عربی منطقه قرار دهند. بنابراین همانطور که گفتم پیامدهای خروج آمریکا از این پیمان بیش از همه متوجه طرفین اروپایی است و آمریکا از این طریق قصد دارد با وابسته کردن بیش از پیش طرفین اروپایی به خود، امکان هر گونه حرکت مستقل و خلاف منافع آمریکا را از آنها بگیرد