ایران و ترکیه (عثمانی) در طول تاریخ، روابط پرفراز و نشیبی را تجربه کردند و در عین حال، همواره به عنوان دو قدرت مهم منطقه قفقاز و آسیای میانه، تعاملات دیرینه با یکدیگر داشتند. البته مقصود در این مقاله بررسی تاریخی روابط دو کشور نیست. آنچه که در حال حاضر مهم و اساسی به نظر میرسد بررسی روابط اقتصادی، تجاری و سیاسی میان ایران و ترکیه در حال حاضر و گمانه زنی در مورد روابط دو کشور در آینده پیش رو است.
نقطه مشترک بین دو کشور همسایه که در چند ماه اخیر برجسته تر شده و نمود بیشتری پیدا کرده است، تشنج در روابط با آمریکا و یا واضح تر دولت دونالد ترامپ است. روابط ترکیه و ایالات متحده که به واسطه و یا به بهانه دستگیری اندرو برانسون، کشیش آمریکایی، به تیرگی گروید و به موجب آن ارزش لیر ترکیه در برابر دلار آمریکا سقوط کرد. از سوی دیگر ایران وایالات متحده پس از انقلاب اسلامی ایران، مناسبات رسمی با یکدیگر نداشتند. بالاترین سطح روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی ایران بر سر پرونده هستهای ایران و با به روی کار آمدن دولت یازدهم به ریاست حسن روحانی شکل گرفت که نتیجه آن انعقاد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود. با خروج یکطرفه ایالات متحده از برجام در ماه می 2018 و اعلام بازگشت تحریمها و اعمال تحریمهای بیشتر بر روی ایران، روابط میان دو کشور در عین عدم وجود به تیرگی بیشتر از پیش گروید.
این نقطه مشترک از یک سو و نقاط مشترک دیگر از قبیل همسویی در مسائل سوریه که در نشست مشترک سه جانبه تهران نمود پیدا کرد، از سوی دیگر، موجبات همکاری بیشتر سیاسی و اقتصادی دو کشور را فراهم آورده است؛ که البته ابعاد ذکر شده تنها محرک های سیاسی در جهت بهبود روابط ایران و ترکیه هستند.
از نقطه نظر طرف ترک شاید ابعاد غیر سیاسی، محرک های قویتری در این نزدیکی روابط با ایران محسوب شوند. شاید تامین منابع انرژی برای ترکیه به مراتب حیاتی تر از مسائلی مانند لفاظیها و تهدیدهای ترامپ باشد. کشوری که با کمبود منابع انرژی روبروست مسلما از یک منبع انرژی ارزان و در دسترس به راحتی نمیگذرد. منبع انرژی که با توجه به تحریمهای پیش رویش مطمئن است خریداری بهتر از ترکیه پیدا نمیکند و ترکیهای که با اذعان به تمامی مشکلات ایران از روی ترحم با ایران وارد معامله نخواهد شد.
تجارت سالانه میان ایران و ترکیه ۱۱ میلیارد دلار است و هدف دو کشور رسیدن به سطح تجارت دو جانبه ۳۰ میلیارد دلار است. اما رونق اقتصادی بین دو کشور نیازمند ارتقا و ترمیم بسیاری از المانهاست ، از جمله این المانها، مسائل مربوط به تبادل مالی بین دو کشور است. در این راستا چندی پیش دو کشور از توزیع کارت مشترک بانکی خبر داده بودند؛ محمدرضا حسینزاده مدیرعامل بانک ملی ایران در دیدار با مدیرعامل بانک "زراعت" ترکیه در این خصوص گفت: «سالیانه گردشگران زیادی از ایران و ترکیه به کشورهای یکدیگر سفر میکنند و استفاده از این کارتها میتواند موجب رونق صنعت گردشگری شود.»
اومیت کیلر، رییس نمایندگی شورای تجارت ایران-ترکیه در مقاله ای در روزنامه تریکی «دنیا» ترکیه نوشت:
ترکیه به دنبال ایجاد یک بانک مشترک با ایران برای کمک به تجارت دو کشور به ارزهای ملی در بحبوحه فشارهای ایالات متحده بمنظور محدود کردن دسترسی آنها به دلار است. تاسیس یک بانک مشترک که به واسطه آن تجارت دو جانبه و فعالیت تجاری بدون نیاز دلار آمریکا انجام می گیرد، گام نهایی برای توسعه روابط اقتصادی دو کشور است. ایده تاسیس بانک مشترک بین ایران و ترکیه باید جدی گرفته شود و چنین تصمیمی کمک می کند که از تحریم های آمریکا علیه ایران که به تجارت خارجی ترکیه آسیب می رساند، جلوگیری کند.
با توجه به اعلام رییس نمایندگی شورای تجارت ایران-ترکیه، یک هیئت تجاری از ترکیه برای بررسی این موضوع به ایران سفر خواهد کرد. هدف بر این است که توسط این بانک تسویه حساب های مالی به ارزهای ملی افزایش پیدا کند.
در این راستا تصمیم گرفتیم در خصوص عملی بودن ایجاد بانک مشترک با آقای فرزاد رمضانی بونش، کارشناس مستقل و تحلیل گر مسائل خاورمیانه، آسیای مرکزی و ترکیه هم صحبت شویم.
علل ایجاد بانک مشترک بین دو کشور و افزایش روابط اقتصادی آنها را چگونه ارزیابی میکنید؟
قرار به افزایش روابط اقتصادی ایران و ترکیه ، با اراده رهبران و مقامات دو کشور و خارج از بحث تحریم بوده است. آنچه که مشخص است دو کشور تحت تحریم های اقتصادی گوناگون ایالات متحده قرار دارند و با توجه به افت ارزش ریال و لیر و همچنین محدودیت ها در زمینه تجارت با دلار، مبادلات پایاپای و تجارت با لیر یا ریال میتواند مورد استفاده مقامات دو کشور در زمینه ارتقا سطح تجاری قرار بگیرد. بحث ایجاد بانک مشترک نیز برای رهایی از سلطه دلار در مبادلات دو کشور و همچنین تا حدودی اجتناب از مبادلات پایاپای است.
تاسیس بانک مشترک تا چه حدی عملی است؟
تاسیس این بانک بسته به اراده مقامات دو کشور در زمینه توسعه و تداوم روابط اقتصادی دارد، در صورت مصمم بودن طرفین ، این بانک به سر منزل مقصود خود خواهد رسید. اما در صورتی که مقامات دو کشور علی الخصوص مقامات ترکیه در راستای کاهش روابط تجاری خود گام بردارند این طرح عملا یک طرح بی سرانجام خواهد بود. اما به نظر بنده این طرح ، اجرایی است.
آیا ایالات متحده خللی در راستای عملی شدن ایجاد بانک مشترک بین دو کشور ایجاد نخواهد نمود؟
با توجه به تلاش ایالات متحده برای اعمال تحریم های هر چه بیشتر بر ایران و حتی قطع نمودن صادرات نفت این کشور، مسلما آمریکا به دنبال ابزار و اهرمی برای فشار بر روی کشورهایی است که قصد ادامه دادن به روابط اقتصادی خود با ایران را دارند. در مورد این موضوع نیز، تاسیس و یا عدم تاسیس بانک بسته به تصمیم رهبران ترکیه در خصوص مقاومت در برابر ایالات متحده ایست که خود ترک ها را نیز هدف تحریم قرار داده است. اما با توجه به موضع گیری های آقای اردوغان، به نظر نمیرسد که ترکیه به خواسته های حداکثری آمریکا برای اعمال فشار همه جانبه بر روی اقتصاد ایران جواب مثبت بدهد.