قرار است در سال آینده از طریق این خط تحویل گاز روسی به آلمان شروع شود. تیلو ویلاند عضو هیات مدیره شرکت وینترس هال که در این پروژه سهیم است چندی پیش این را در واشنگتن اعلام کرده افزود که موعد راه اندازی این پزوژه رعایت خواهد شد.
این یک بیانیه خوش بینانه بود. از آنجا که پوشش گسترده پروژه Nord Stream-2 در رسانه ها این واقعیت را نفی نمی کند که برای رهبری آمریکا این طرح مانند خار در چشم است. در عین حال، نه تنها رئیس جمهور دونالد ترامپ از آن انتقاد می کند.
در کاخ سفید این یک سنت واقعی است. در سال 1982، رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا پس از راه اندازی خط لوله گازی برای انتقال "سوخت آبی" از شبه جزیره یامال واقع در شمال اقصی روسیه، تحریم هایی را علیه شرکت هایی که در ساخت آن خط لوله گازی سهیم بودند، اعمال کرد. این اختلاف تنها زمانی حل شد که اروپا به آمریکا اطمینان داد که بیش از یک سوم نیازهای خود را به حساب روسیه تأمین نخواهد کرد.
تمام دولت های بعدی ایالات متحده نیز با این واقعیت مخالفت کردند که اروپای شرقی و غربی گاز را از روسیه وارد کند. بنابراین در این رابطه، ترامپ را نمیتوان یک استثنا نامید. با این حال، وی بر خلاف پیشینیانش، بارها نشان داده است که آماده است برای تحقق بخشیدن به منافع ایالات متحده علاقمندی های دوستان و دشمنان کشورش را نادیده بگیرد.
پس از گزارش اخیر مجله "فارین پالیسی" با اشاره به منابع در کاخ سفید در این باره که دولت ترامپ آماده اعمال تحریم ها علیه شرکت هایی است که در ساخت "North Stream-2" قرار دارند، محافل دولتی و تجاری اروپا دچار نگرانی شده اند. یک نماینده عالی رتبه وزارت خارجه در همایش "گازی" در واشنگتن تایید کرد که دولت چند درخواست برای تحریم شرکت های دخیل در پروژه های مربوطه را دریافت کرده است.
پس از اینکه ایالات متحده از "معامله هسته ای" با ایران خارج شد و به دنبال آن تحریم های جدیدی وضع کرد، برای بسیاری روشن شد که آمریکایی ها روحیه قاطعی دارند: شرکت هایی که به تجارت خود در ایالات متحده ارزش می نهند، مجبورند گوش به فرمان دستورالعمل های واشنگتن باشند.
از جمله، تحریم ها ممکن است شامل وینترس هال
(Wintershall) و Uniper آلمان شود. آنها همراه با پنج شرکت بزرگ اروپایی، بعلاوه غول پیکر روسی گازپروم، ساخت Nord Stream-2 را تأمین می کنند. همچنینن، OMV (اتریش)، Royal Dutch Shell (هلند) و Engie (فرانسه) در این پروژه شرکت می کنند.
بسیاری در اروپا فکر می کنند که آمریکایی ها، که بر لغو این پروژه اروپایی ها اصرار دارند، به دنبال گسترش تحویل گاز مایع به اروپا هستند. برِندا شافِر از موسسه تحقیقات شورای آتلانتیک این سوء ظن های اشتباهی را رد کرده اشاره می کند که هر دولت آمریکایی شروع از دوره ریاست جمهوری ریگان با ساخت خطوط لوله گازی روسیه مخالف بود. به گفته وی، ما فقط در مورد خطر وابستگی بیش از حد اروپا به روسیه در صنعت مهمی مانند انرژی صحبت می کنیم. با این حال، او معتقد است که جاه طلبی های شرکت های انرژی نزدیک به ترامپ در واقع می تواند نقش خاصی را در پشتکار در "پیشرفت" منافع خود بازی کنند.
در حقیقت، عامل تجاری نیز علیه چنین سوء ظن هایی سخن می گوید. اگر چه در اروپا، در سال های اخیر، ترمینال های قبول گاز مایع از آمریکا ساخته شده است — تا حدودی با بودجه اتحادیه اروپا — آنها در حال حاضر با قدرت کامل کار نمی کنند.
ویلاند عضو هیات مدیره Wintershall می گوید: گاز مایع از آمریکا در حال حاضر در مقایسه با گاز خط لوله روسی فاقد قدرت رقابتی است. به گفته وی، آمریکایی ها یک ذره هم در فکر امنیت انرژی اروپا نیستند، اما فقط تلاش دارند جیب های خود را با پول اضافی پر کنند.
ویلاند در ادامه گفت که مطالعات تایید می کنند که روسیه و نروژ تامین کننده اصلی گاز به اروپا و آلمان هستند. روسیه آن را به اروپا در طول جنگ سرد و در ماه مارس سال جاری، زمانی که سرما به طور غیر منتظره به اروپا آمد، و اروپاییان به فوریت نیاز به گاز اضافی پیدا کردند، به فوریت گاز تحویل کرد. روسیه تنها کشوری بود که توانست به سرعت حجم تحویل "سوخت آبی" را افزایش دهد.
راستش، آمریکایی ها تنها کسانی نیستند که مخالف ساختن خط لوله گاز جدید هستند. لهستان به این خاطر ناراضی است، که "Nord Stream —2" از طریق دریای بالتیک به طور مستقیم به آلمان میرود و از سرزمین آن دور می زند. و اوکراین در خط لوله گازی جدید تهدیدی به بودجه خود می بیند، زیرا در این صورت درآمد حاصل از ترانزیت گاز روسی به اروپای غربی را از دست خواهد داد. هر دو کشور واشنگتن را به سوی خود می کشانند و در این زمینه از حمایت کنگره آمریکا برخوردارند.