تلاش های وزیر امور خارجه ایران دکتر محمد جواد ظریف را نیز می توان در همین راستا ارزیابی کرد.
در جبهه مقابل آقای ترامپ همه کشورهای جهان، البته به جز تعداد انگشت شماری که در فلک آقای ترامپ می چرخند و تعدادشان به تعداد انگشت یک دست هم نمی رسد، باور دارند که برجام توافقی می باشد که می تواند امنیت منطقه و جهان را تضمین کند و زیرپا گذاشتن آن می تواند امنیت منطقه و جهان را به خطر بیاندازد.
البته دیدگاه این کشورها در مقابل خودخواهی یا خودبینی آقای ترامپ هم بی دلیل نیست.
در صورتی که برجام به صورت موفقیت آمیز اجرا می شد قطعا دیگر کشورها تشویق می شدند اختلافات خود را به صورت دیپلماتیک و مسالمت آمیز چه با ایالات متحده و چه با دیگر کشورها حل و فصل کنند و این ماجرا می توانست یک الگوی مسالمت آمیز برای جلوگیری از جنگ باشد.
امروزه با توجه به اینکه ایالات متحده پیمان شکنی کرده دیگر کشوری حاضر نخواهد بود مشکلات خود را با مذاکره حل کند.
در ایالات متحده و جاهای دیگر برخی ماجرای ایران را با کره شمالی مقایسه می کنند.
اولا که ایران با کره شمالی قابل مقایسه نیست چون کره شمالی تسلیحات هسته ای دارد و ایران ندارد و در مقابل امکانات اقتصادی و خدادادی ایران به مراتب فراتر از کره شمالی است که مردم آن با قحطی دست و پنجه نرم می کنند.
از سوی دیگر شاید هم عهد شکنی ایالات متحده در برجام بهانه ای باشد برای کره شمالی تا وارد مذاکراتی صوری با ایالات متحده شود و بخواهد مانند ایران به جهان ثابت کند ایالات متحده کشوری نیست که قابل اطمینان باشد و به تعهدات خود عمل کند.
شاید برخی هنوز به یاد داشته باشند که کره شمالی چند سال پیش توافقی را با ایالات متحده به امضاء رساند و فیلم منجر کردن برجک های خنک کننده تاسیسات هسته ای کره شمالی در همه جای دنیا پخش شد اما ایالات متحده از انجام تعهدات خود سر باز زد و کره شمالی به جای بمب هسته ای بمب هیدروژنی امتحان کرد و برد موشک هایش را از 1200 کیلومتر به شش هزار کیلومتر رساند و الان در شرایطی قرار است پای میز مذاکره با آمریکا بنشیند که ترامپ همین چند ماه پیش رهبر آن را "مرد موشکی" خطاب می کرد و رهبر کره شمالی در پاسخ ترامپ را "پیر فرتوت" و "خل مشنگ" و "کاکل زری"خطاب می کرد و حتی برخی پیش بینی جنگ هسته ای در شبه جزیره کره می کردند و آمریکا قطعات زیادی از ناوهای جنگی خود را به این منطقه اعزام کرد.
البته نمی داند دو ماجرای ایران و کره شمالی را بی تاثیر از یکدیگر دانست اما قطعا ایالات متحده مجبور خواهد بود برای رسیدن به هرگونه توافق ای با کره شمالی تضمین هایی را تقدیم کند که کره شمالی را متقاعد کند اتفاق ایران برایش پیش نخواهد آمد.
بسیاری بعید می دانند تلاش های آقای ظریف ویا مقامات اروپایی برای نجات برجام بتواند به نتیجه برسد چون با شناختی که از آقای ترامپ وجود دارد وی شخصی نیست که بخواهد نظرات خود را تغییر دهد، البته خوب این ماجرا اقتضای شخصیت و سن و سال او نیز می باشد. آیا تا به حال تلاش کرده ای نظر یک پیرمرد 70 ساله را تغییر دهید و آن هم پیرمردی که خودشیفته است؟
خوب پس چرا آقای ظریف زحمت می کشد؟
در واقع هدف از تلاش های آقای ظریف را شاید بتوان "اتمام حجت" نامید.
حال که ایالات متحده از برجام خارج شده ایران می خواهد با همه اتمام حجت کند که به تعهدات خود پایبند بوده و طرف مقابل عهد شکنی کرده و به این دلیل ایران حق دارد به برنامه هسته ای خود برگردد و هرگونه تصمیمی بخواهد در مورد برنامه موشکی خود و غیره اتخاذ نماید.
در حال حاضر خطی در ایران در حال قدرت گرفتن است که باور دارد ایالات متحده به جز زبان زور هیچ زبانی را متوجه نمی شود.
بدیهی است با شرایط فعلی که برای ایران بوجود آمده این خط قدرتمند تر خواهد شد و به این دلیل پیش بینی می شود در صورت ناکامی آقای ظریف در اخذ ضمانت ها مبنی بر عمل کردن دیگر کشورها به برجام دولت جمهوری اسلامی مجبور خواهد بود سکان را به خط دوم بسپارد.
این خط باور دارد دلیل اصلی نشستن اروپایی ها و آمریکایی ها پای میز مذاکره با ایران این بود که ایران برگه های زیادی از جمله غنی سازی 20 درصد را در اختیار داشت و شرایط به جایی رسیده بود که یا جنگ و یا صلح باید برقرار می شد و طرف مقابل مجبور شد راه صلح را پیش بگیرد.
می توان گفت که دیدگاه این خط دوم هم بی پایه واساس نمی باشد و در واقع فعلا تنها راه موجود در مقابل ایران است.
ایران در مرحله آتی و در صورتی که دیگر کشورها به تعهدات خود عمل نکنند مجبور خواهد بود سطح چالش ها را آنقدر بالا ببرد تا طرف مقابل مجبور شود به خواسته های ایران تن دهد.
یاد آوری می کنم که حدود پانزده سال پیش ایران توافقی را به سه کشور اروپایی امضا کرد و بر اساس آن همه برنامه هسته ای خود را تعطیل نمود اما در آن زمان هم آمریکا کاری کرد که این توافق به هم بخورد و پس از چند سال آمریکایی ها مجبور شدند التماس کنند با ایران پای میز مذاکره بنشینند و اینبار از ایران تقاضا کنند فقط تا حد 3.67 درصد غنی سازی داشته باشد.
آمریکایی ها در آن زمان هم به دنبال سرنگونی نظام در ایران بودند ولی با امضای توافق هسته ای به صورت غیر مستقیم نظام در ایران را به عنوان طرف خود برای چندین دهه به رسمیت شناختند و از برنامه سرنگونی نظام هم منصرف شدند.
حال مجددا شخصی مانند آقای بولتون مشاور عالی امنیت ملی آمریکا شده که باور دارد می تواند نظام را در ایران سرنگون کند و شخصی مانند ترامپ رئیس جمهوری شده که باور دارد می تواند از ایران امتیازاتی را بگیرد که پیرو آن ایران را خلع سلاح کند وبعد به ایران حمله کنند.
بدیهی است سفر آقای ظریف می تواند بهانه های زیادی را از دست دولت آمریکا خارج کند و جامعه جهانی را زیر فشار سیاسی قرار دهد تا در مقابل قلدری های آمریکا بایستد.
همچنین بدیهی است اگر اینبار توافق هسته ای شکست بخورد و ایران مجددا به سمت غنی سازی اورانیوم روی ببرد کشورهای دیگر منطقه هم با سرعت برنامه های هسته ای خود را راه اندازی خواهد کرد و کافی است یکی از آنها تجربه هسته ای انجام دهد تا همه کشورهای منطقه خود را به تسلیحات هسته ای مجهز کنند و آنوقت دیگر نوه و نتیجه های آقای ترامپ هم نخواهند توانست به توافقی که منطقه خاورمیانه را از سلاح های کشتار جمعی دور کند دست یابند.