آیا قرار است جنگ شود؟
آیا قرار است شرایط اقتصادی ایران نا بسامان شود؟
آیا می توان روی کشورهای اروپایی حساب باز کرد؟
چین و روسیه چی؟
دلار قرار است چه قدر شود؟
و…
می توان گفت مهم ترین دلیل آقای ترامپ برای انتخاب این زمان جهت اعلام خروج ایالات متحده از توافق هسته ای تحت پوشش قراردادن انتقال سفارت ایالات متحده از تل آویو به قدس وسرپوش گذاشتن روی ناکامی های داخلی او می باشد.
وهیچ دلیل منطقی ای در مقابل ایران برای چنین تصمیمی وجود نداشت، بلکه حتی می توان گفت غیر منطقی ترین رفتار را انجام دادند.
امروزه آقای ترامپ رکورد زده و به عنوان منفور ترین رئیس جمهوری آمریکا در داخل و خارج این کشور شهرت یافته.
البته اگر قبلا برنامه های تلوزیونی وی را نیز مشاهده کرده باشید می بیند ایشان از همین شگرد در برنامه های تلوزیونی نیز استفاده می کرد و همیشه نقش شخص منفور را بازی می کرد.
حال اگر به موضوع خودمان برگردیم باید بگوییم ایالات متحده از ابتدا هم تصمیم نداشت که به تعهدات خود عمل کند و برجام را اجرا نماید چه در دوران آقای اوباما چه در دوران آقای ترامپ.
شواهد بسیاری وجود دارد که دولت گذشته آمریکا که توافق هسته ای را امضاء کرد خود عهد شکنی را شروع کرد.
نمی توان گفت شرایط اقتصادی ایران بهتر از قبل خواهد شد اما همچنین نمی توان گفت شرایط بد تر خواهد شد.
تحریم های آمریکا که قبل از توافق هسته ای برقرار بود هنوز هم پا برجا می باشد و علیرغم وعده وعید های بسیار برای برداشتن آن و یا همکاری اروپایی ها در این زمینه هنوز که هنوز است هیچ اتفاقی عملا پیش نیامده.
شرکت های بزرگ اروپایی قرارداد های کذایی با ایران به امضاء رسانده اند تا سهم خود از توافق هسته ای را حفظ کنند اما هیچ کدام هنوز اجرا نشده.
کافی است به قرارداد فروش 118 هواپیمای ایرباص فرانسوی به ایران بپردازیم که ظرف دو سال ونیم فقط 5 فروند آن تحویل ایران شد که می شود سالی دو هواپیما، یعنی با این روند اگر قرارداد بخواهد کاملا اجرا شود چیزی حدود شصت سال طول می کشد تا این هواپیماها تحویل ایران شود، دیگر بقیه اش را خودتان بخوانید.
قرارداد های کوچک هم که چه توافق هسته ای بود چه نبود اجرا می شد.
باور بر آن است که اعلام خروج ترامپ از توافق هسته ای در این برهه زمانی شاید حتی بسیار به نفع ایران است تا به ضرر ایران، چون کشورهای اروپایی تلاش داشتند وی را مجاب کنند چند ماهی در توافق هسته ای بماند و به آنها فرصت دهد ایران را قانع کند پای میز مذاکره بنشیند و نظر آمریکا را جلب کند و یا اینکه ایران را تهدید کنند همه با هم از توافق خارج خواهند شد.
شاید بتوان گفت در آن شرایط باز هم چند ماهی همه در ایران در شرایط سردرگم به سر می بردند و دولت ایران متحمل انواع و اقسام فشار های خارجی می شد تا به مذاکراتی تن دهد که مهال بود بتواند نظر طرف مقابل را در آن جلب کند، چون بحث تسلیحات دفاعی و همچنین ارتباطات ایران در منطقه مساله ای مرتبط با امنیت ملی است و تجربه تاریخی نشان داده که اگر کشوری در این موارد کوتاه بیاید حتما مورد حمله دشمن قرار خواهد گرفت.
صدها ملیارد دلار تسلیحاتی که آمریکا به عرستان سعودی و امارات می فروشد و به اسرائیل هدیه می کند برای این نیست که اینها با هم بجنگند بلکه برای این است که در زمان مناسب بتوانند به سمت ایران یورش ببرند.
اگر در حال حاضر اینها به ایران حمله نمی کنند به این دلیل است که می دانند بر عکس کشور دیگری که قبلا آمریکا و متحدانش به آن حمله کرده اند حمله به ایران می تواند کل منطقه خاورمیانه را به آتش بکشد وکاخ های شیشه ای آنها را در هم بریزد. چند روز پیش هم حمله به تپه های اشغالی جولان در سوریه نشان داد که گنبد آهنین توان حمایت از اسرائیل را ندارد، کما اینکه حمله های موشکی یمنی ها به شهر های عربستان نشان داده که سیستم های دفاعی آمریکایی توان محافظت از همپیمانان آمریکا را ندارند.
به این دلایل می توان گفت در صورتی که ایران از برنامه دفاعی خود دست بکشد و روابط خود با همپیمانان را قطع کند آنوقت قطعا یک جنگ تمام عیار بر علیه ایران در منطقه شروع خواهد شد و تا زمانی که این شرایط وجود دارد احتمال جنگ بسیار بعید است.
در زمینه اقتصادی می توان گفت با توجه به اینکه تحریم ها از بالا سر ایرانی ها پس از توافق هسته ای برداشته نشده بود پس از تصمیم آقای ترامپ نیز ایران با همان شرایط سابق مواجه خواهد بود.
قبلا هم به این نکته اشاره کرده ام، ایران کره شمالی نیست، ایران جزو معدود کشورهای جهان است که سرزمین آن هر آنچه ایرانی ها نیاز دارند را دارد و اگر مدیریت صحیح شود ایران هیچ نیازی به هیچ کالایی ، تکرار می کنم هیچ کالایی، از خارج ندارد.
بله ممکن است عطر های لوکس فرانسوی و یا کت شلوار های انگلیسی و یا ماشین آلمانی و یا گوشی ویا هواپیماهای مسافر بری آمریکایی به دست ایرانی ها نرسد اما قطعا ایرانی ها از گشنگی نخواهند مرد.
یکی از دوستان در این زمینه سوال می کرد چگونه می شود که با این شرایط ایران را اداره کرد، در پاسخ به او گفتم چین سی سال پیش همان چین امروزی است نه کشور عوض شده و نه مردم و نه رژیم فقط مدیریت عوض شده و چین امروزه به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل شده.
اگر شرایط چین سی یا چهل سال پیش را برآورد کنید می بینید چینی ها به چه شرایط سختی زندگی می کردند.
در مورد ایران هم می توان گفت تحریم های خارجی چیزی حدود سی درصد روی اقتصاد ایران تاثیر دارد بیش از هفتاد درصد مشکلات اقتصادی به سوء مدیریت های داخلی بر می گردد.
حال چه پیش از تصمیم ترامپ چه پس از تصمیم ترامپ شرایط اقتصادی ایران تفاوتی نخواهد کرد اما فضای روانی ممکن است منجر به التهاب در بازار گردد و فضای اقتصادی را متشنج نماید.
شاید برخی این صحبت بنده را قبول داشته باشند برخی هم قبول نداشته باشند اما گویند عدو شود سبب خیر، همین که قیمت ارز اینقدر سرسام آور بالا رفته و تحریم ها می خواهد شدید تر شود شاید منجر به آن شود که تولید داخلی رونق بگیرد و ایرانی ها مجبور شوند به تولیدات داخلی تکیه کنند.
البته مشروط بر اینکه تولید کنندگان داخلی هم از فرصت استفاده کنند و تولید داخلی انجام دهند نه سرهم بندی قطعات خارجی.
کشاورزی و دامداری که نیاز اصلی مملکت را تامین می کند نیز می تواند رونق بگیرد مشروط بر اینکه دولت جلوی صادرات آن را فعلا بگیرد و اجازه دهد نیاز داخلی تامین گردد.
تصمیم آقای ترامپ حد اقل تکلیف را روشن کرده که ما نمی توانیم روی مذاکره با طرف مقابل حساب باز کنیم و دشمنی طرف مقابل با ایرانی ها اقتضای طبیعت آن است ما باید فکری به حال خودمان کنیم.
قطعا در صورتی که ما شرایطی ایجاد کنیم که ایران هیچ نیازی به خارج نداشته باشد و خود هرآنچه نیاز دارد تولید کند آنوقت است که طرف مقابل مجبور می شود کوتاه بیاید تا وقتی که برخی با تفکر نیاز به خارج بخواهند تولید داخلی را اداره کنند قطعا ما به نتیجه نمی رسیم.
حال در مورد موضع کشورها از کشورهای اروپایی گرفته تا چین و روسیه و….
اول اینکه باید توجه داشته باشیم که در عالم سیاست هیچ کس عاشق چشم و ابروی دیگری نمی باشد و منافع در سیاست بین المللی حکم فرما است.
خوشبختانه رفتار های قلدر معابانه آقای ترامپ فعلا منجر به آن شده که بسیاری از کشورها از آمریکا دوری بجویند و حتی در مواردی در مقابل آن قرار گیرند وهیچ کشوری در این زمینه مستثنا نمی باشد.
ایران باید تلاش کند از این فرصت نهایت استفاده را انجام دهد اما نباید چشم امید به این داشته باشد که هیچ کدام از کشورها حاضر باشند منافع ملی خود را در مقابل ایالات متحده به خطر بیاندازند.
اینجا ایرانی ها باید توجه داشته باشند که همه در یک چاله قرار دارند و فرقی ندارد که یکی طرفدار نظام است و یا دیگری مخالف نظام، یکی موافق دولت و دیگری مخالف دولت، زن باشد یا مرد، پیر باشد یا جوان، خصومت و تحریم های آمریکا ملت ایران را نشانه گرفته اند وامروزه ایران به تنها چیزی که نیازمند است وحدت ملی است، باید همه با هم تلاش کنیم از هر آن چیزی که میان ایرانی ها تفرقه می اندازد و یا موجب کدورت خاطر گروهی از جامعه در مقابل گروهی دیگر می شود ویا تشنج می آفریند پرهیز کنیم وگذشت را پیشه خود نماییم.
مبنای فرهنگ وتمدن تاریخی ایران بر آن است که در مقابل دشمن همه با هم متحد شوند زمان شاید زمان آن رسیده باشد که ایرانی ها یکبار دیگر نشان دهند که چه قدر با همسایگان خود فرق می کنند.
بدیهی است اگر ایرانی ها چهار رکن اصلی یعنی:
1 — حفظ قدرت دفاعی و همپیمانی های بین المللی ومنطقه ای.
2 — تکیه بر تولید داخلی و قطع کردن وابستگی به کالای خارجی.
3 — خودداری از بزرگنمایی و امید زیاد به دیگر کشورها وبالا بردن انتظارها.
4 — مهم تر از همه، وحدت و همبستگی ملی.
را محور عملکرد آتی خود قرار دهیم هیچ مشکلی مواجه نخواهیم شد اما در صورتی که هر کدام از این چهار ستون نباشد قطعا بنیان ایران زمین خواهد لرزید و ممکن است فروبپاشد.
ودر پایان می توان گفت امروزه دشمن این چهار ستون را هدف قرار داده ووظیفه ما ایرانی ها است که از این چهار ستون حمایت کنیم.