اینکه بسیاری از مقامات ایرانی هم وعده انتقام خون شهدای ایرانی در این حمله را داده اند بیم اسرائیلی ها را دو چندان می کند.
اما سوالی که اینجا مطرح است که آیا این یک بیم است و یا خواسته؟
تحلیل های مختلفی در مورد این ماجرا وجود دارد اما به نظر چند تای این تحلیل ها بیشتر منطقی به حساب نمی آید.
1 — به دلیل کشتار مسلمانان فلسطینی در غزه اسرائیلی ها تلاش داشتند دست به کاری بزنند تا همه توجه ها به آن جلب گردد وماجرای فلسطینی ها فراموش گردد.
2 — به ایرانی ها بگوید که حضور آنها در کنار خود را بر نخواهد تابید و اینکه هر روز چند هواپیمای بدون سرنشین ایرانی بر فراز سرزمین های اشغالی به پرواز در می آیند و برای اسرائیل خطر ایجاد می کنند را قبول ندارد.
3 — به سوری ها بگوید که علیرغم همه پیروزی های ارتش سوریه وهمپیمانانش باز هم اسرائیل دست بالا را دارد و هر وقت تصمیم بگیرد می تواند بدون اینکه نیاز داشته باشد به کسی جواب پس دهد به سوریه حمله کند.
4 — به تروریست های موجود در منطقه غوطه شرقی که در حال شکست بودند روحیه بدهد.
6 — ایران و حزب الله را وادار به واکنش نمایند تا بهانه ای برای ورود اسرائیل به جنگ سوریه و تغییر معادلات روی زمین گردد.
7 — در شرایطی که آقای نتانیاهو وخانواده اش با اتهامات مبنی بر اختلاس مواجه می باشند یک خطر خارجی را برای اسرائیلی ها علم کند و توجه ها را به خارج بکشاند.
به هر حال می توان گفت یک یا چند مورد از همه این موارد هدف حمله اسرائیل به پایگاه هوایی سوری بود ولی بحثی که اینجا مطرح است ایران چه واکنشی نشان خواهد داد؟
طی سالهای اخیر ایرانی ها نشان داده اند که با سیاست خونسرد خود آرام آرام پیش می روند و اجازه نمی دهند طرف مقابل آنها را به بازی بگیرد بلکه تلاش می کنند از شرایط پیش آمده نهایت استفاده را انجام دهند.
بودجه نظامی ایران ما بین 7 تا 10 ملیارد دلار بیش نیست در حالی که بودجه نظامی ایالات متحده بیش از 650 ملیارد دلار می باشد و اگر بودجه نظامی همپیمانان ایالات متحده در منطقه که در مقابل ایران ایستاده اند را اضافه کنیم می بینیم که بودجه نظامی آنها به بیش از یک هزار ملیارد دلار می رسد و بخش بزرگی از این بودجه فقط برای مقابله و مهار ایران هزینه می گردد، اما در نهایت در مکان هایی که به عنوان مناطق نفوذ ایران به حساب می آید این ایران و همپیمانانش هستند که دست بالا را روی زمین دارند.
همه این ماجرا به دلیل سیاست معروف به سیاست فرش بافی است که ایرانی ها توانسته اند بخوبی از آن بهره ببرند.
ایرانی ها بخوبی می دانند که یک سری اولویت در سوریه دارند که اگر نیمه کاره بماند قطعا در آینده به دردسر تبدیل خواهد شد، به عنوان مثال بحث باقی ماندن گروه هایی از تروریست ها در منطقه اردوگاه یرموک در جنوب دمشق، و اگر ایرانی ها در حال
پس بدیهی است ایرانی ها ترجیح می دهند تا طبق اولویت های خود پیش بروند نه طبق اولویت های مد نظر اسرائیل.
دوم اینکه اسرائیلی ها در حال حاضر در شرایط آمادگی کامل قرار دارند و منطقی نیست که در این شرایط ایرانی ها دست به کاری بزنند چون می دانند طرف مقابل آماده ومنتظر است، در واقع بهترین زمان برای حمله زمانی هاست که اینان به هیچ وجه انتظار واکنش را ندارند و قطعا ایرانی ها صبر خواهند کرد تا اسرائیلی ها منتظر واکنش ایران نباشند.
اینکه تصور کنیم ایرانی ها خود شهدای خود را فراموش می کنند ماجرایی کاملا اشتباه است و باید یادآوری کرد که حدود دو هفته پیش ایرانی ها موفق شدند انتقام خون شهید صیاد شیرازی را بگیرند و فردی که طراح عملیات ترور بود را بکشند.
در ضمن قطعا ایرانی ها تلاش خواهند داشت تا انتقامشان آنقدر به اسرائیلی ها آسیب برساند تا آنها از کرده خود پشیمان شوند.
به این دلایل می توان گفت ایرانی ها در حال حاضر احتمالا واکنش نشان نخواهند داد بلکه با آرامش معروف خود شرایط را بررسی خواهند کرد و در وقت مناسب واکنش نشان خواهند داد و أنهایی که فعلا منتظر پاسخ هستند بیهوده انتظار خواهند کشید ولی به هر حال این شرایط برای آنها از مرگ نیز سخت تر است.