در اینروزها، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا، رکس تیلرسون ، وزیر خارجه آمریکا را برکنار کرد. علت اصلی برکناری او از سمت وزیر خارجه آمریکا، به گفته خود دونالد ترامپ، اختلاف نظر با رئیس جمهور در خصوص معامله هسته ای با ایران بود. منظور در خصوص سرنوشت برنامه جامع اقدام مشترک است.
برکناری تیلرسون به معنای آن است که رئیس جمهور ترامپ در باره خروج از «برجام» تصمیم گرفته است و برای اجرایی کردن تصمیم خود فقط نیاز به دیپلمات بی پروایی دارد که قادر باشد این روند را به بهترین وجه برای رئیس جمهور آمریکا سازماندهی کند.
دونالد ترامپ در زمان کمپین ماقبل انتخاباتی اعلام نمود که «برجام» برای آمریکا سودمند نیست. او مدت طولانی بدنبال عیوب آن گشت و آن ها را پیدا کرد:فقدان امکان برای بازرسان بین المللی جهت کنترل تمام تأسیسات از جمله نظامی، فقدان تضمین آنکه ایران هرگز نتواند سلاح هسته ای دریافت کند، محدود بودن مدت اعتبار برجام در دوره زمانی 15-10 سال،فقدان ممنوعیت ساخت موشک های بالستیکی برای ایران مه قادر به حمل کلاهک هسته ای باشند.
ترامپ عیوب «برجام» را در این 4 نکته مشاهده کرد که می خواهد با توافق های مکمل ضمیمه «برنامه جامع اقدام مشترک» آن ها را جبران کند و یا تغییر «برجام» با سند دیگری.
در اروپا و ایران معتقدند که ادعاهای ترامپ نسبت به «برجام» بی معناست. به عنوان مثال عباس عراقچی معاون وزیر خارجه ایران به نکته مهمی توجه نموده گفت:«شرایط «برجام» در خصوص آنکه ایران نباید به طراحی سلاح هسته ای بپردازد، از جنبه دائمی برخوردارست». آنچه به برنامه موشکی ایران مربوط می شود، آقای عراقچی توضیح داد که مسأله هسته ای جمهوری اسلامی ایران را نباید با مسائل دیگر قاطی کرد:«اگر معامله هسته ای با برنامه موشک های بالستیکی ایران و یا فعالیت منطقه ای ایران مرتبط شود، ابرقدرت های جهان نه تنها « برجام» را از دست خواهند داد، بلکه امکان حل و فصل دیگر مسائل مهم نیز از دست خواهد رفت. اگر « برجام» از بین برود، ما با یک بحران هسته ای دیگر روبرو خواهیم شد».
بریتانیا، فرانسه و آلمان- سه کشور اروپایی گروه «1+5» که مذاکرات دشواری با ایران داشتند و توانستند به موفقیت بزرگی دست یابد، خواهان حفظ « برجام» هستند.
رئیس جمهور ترامپ این سه کشور را تحت فشار زیادی قرار می دهد تا آن ها دستورات واشینگتن را اجرا کنند: یا تغییر برجام و یا خروج از آن. دو دور نشست مشورتی در پاریس و لندن تحت فشار آمریکا برگزار شد که دیپلمات های عالیرتبه هر 4 کشور در آن شرکت داشتند. مذاکرات دیگری نیز باید برگزار شوند. اما به عقیده ترامپ فعلا اروپائیان فقط «اقدامات ظاهری» را پیشنهاد می کنند. اما ترامپ خواهان «تغییرات اساسی» این «کاغذ»، آنطور که وی «برجام» را می نامد، است و نه اینکه «توافققنامه دیگری بین آمریکا و کشورهای اروپایی ضمیمه «برجام» بشود.
آشکارا مخالفت لندن، پاریس و برلین با سیاست آمریکا در رابطه با «برجام» و ایران، یکی از دلایل برکناری رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا توسط ترامپ بوده است. رئیس جمهور آمریکا تیلرسون را با مایک پومپئو عوض کرد. زیرا مایک پومپئو به عنوان سیاستمداری معروف است که از روحیات ستیزه جویانه نسبت به جمهوری اسلامی برخوردار است و برای سخت تر کردن موضع واشینگتن در رابطه با ایران و « فشار بیشتر» بر اروپائیان آماده است.
اگر آمریکایی ها بتوانند با «فشار زیاد» بریتانیا، فرانسه و آلمان را به زانو درآورند، «برجام» از هم فرو خواهد پاشید. از آنجا که ایران مخالف هرگونه تغییر در این سند و هر گونه مذاکرات جدید در باره برنامه هسته ای خود است، گزینه تصویب اسناد جدید در نظر گرفته نمی شوند که به معنای « فروپاشی برجام» خواهد بود. اما امید آن هست (البته خیلی کم) که «فشار» بر اروپائیان بیفایده باشد و فقط آمریکا از «برجام» خارج شود که در اینصورت می توان آن را حفظ کرد، زیرا ایران در صورتی که باقی شرکت کنندگان این معامله به غیر از آمریکایی ها آن را رعایت کنند، برای اجرای تمام تعهدات خود ابراز آمادگی کرده است. هر چند در ایران در رابطه با این موضوع توافق یکسان وجود ندارد و کارمندان عالیرتبه عقاید گوناگونی از جمله در خصوص خروج از برجام در صورتی خروج آمریکا از این معامله، ابراز می کنند.
از بین رفتن این معامله، عواقب منفی جهانی، سیاسی و حقوقی و اقتصادی و نظامی زیادی درپی خواهد داشت. نابودی «برجام»- ضربه به سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل است. زیرا تمام اعضای آن به اتفاق آراء قطعنامه شماره 2231 به تاریخ 20 ژوئیه 2015 را به تصویب رساندند و شورای امنیت سازمان ملل متحد «برنامه جامع اقدام مشترک» را به تصویب رساند، زیرا اجرای کامل آن به صلح و امنیت جهانی کمک خواهد کرد. در این سند قید شده است که اعضای سازمان ملل باید مطابق با ماده 25 فصل V اساسنامه سازمان ملل «قبول تصمیمات شورای امنیت و اجرای آن ها» آن را رعایت کنند.
فروپاشی «برجام»-ضربه ای به رژیم عدم گسترش سلاح هسته ای است. برجام- پیمانی مهم و می توان گفت دومین سند مهم پس از پیمان عدم گسترش سلاح هسته ای است که در عمل سهم بسزایی در امر عدم گسترش ایفا کرده است. این سند در عمل ثابت کرد که می توان مانع از بلندپروازی های هسته ای بعضی از کشورها شد. اگر «برجام» از بین برود، امکانی برای تقریبا 30 کشور باصطلاح « مرزی» ایجاد می شود که برای ساخت سلاح هسته ای خود آماده هستند. بعید است در صورت بروز چنین تغییری، کره شمالی به حرف آمریکا باور کند و قبول هر نوع تعهدی در خصوص محدود کردن برنامه هسته ای و موشکی خود را قبول کند.
فروپاشی « برجام»- ضربه ای به اقتصاد اتحادیه اروپاست. اتحادیه اروپا پس از لغو تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران بطور فعال برای خود جایی در بازار ایران دست و پا می کند. در سال 2017، گردش کالا بین ایران و اتحادیه اروپا دوبرابر شد و از 5 میلیارد دلار به تقریبا 10 میلیارد دلار رسید. این نکته گویای ذینفعی شرکت های اروپایی نسبت به بازار ایران است. اتحادیه اروپا برنامه های بزرگ مقیاسی در رابطه با جمهوری اسلامی ایران دارد.
فروپاشی « برجام» — ضربه به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران است. برجام — پیروزی بزرگ رئیس جمهور ایران و اساس و مضمون سیاست وی است. روحانی — شخصیتی است که قادر به مذاکرات است، شخصیتی است که توانست ایران را بروی جهانیان بگشاید.
روحانی مخالفان سیاسی زیادی در ایران دارد که خیلی قدرتمند هستند و از همان ابتدا مخالف توافقنامه هسته ای و حتی مذاکرات در خصوص برنامه هسته ای ایران بودند. از اینرو از بین رفتن این معامله ممکن است به بحران در دولت روحانی منجر شود که به جهت گیری مجدد خط مشی سیاست داخلی و خارجی روحانی فرا خواهد روئید و مسائیل بزرگی ببار خواهد آورد که به ضرر منطقه خاور میانه و کل جهان تمام خواهد شد.
فروپاشی برجام- هدیه ای برای نیروهای محافظه کار بنیادگرای رادیکال ایران خواهد بود. آنها از امکان واقعی تحت فشار قراردادن تیم رئیس جمهور روحانی و 15-10 سال عقب رفتن به دوره مقابله شدید با کل جهان و در وهله اول غرب، احیای برنامه هسته ای ایران، آنهم با اهداف جدید سیاسی — ایدئولوژیکی —ساخت سلاح هسته ای بدون کنترل آژانس بین المللی انرژی اتمی و بدون توجه به هرگونه مذاکراتی برخوردار خواهند شد.
نکته شگفت آور، آن است که رئیس جمهور ترامپ و دیپلماسی وی همانا به نفع این نیروهای رادیکال عمل می کند.
فروپاشی برجام — راه بسوی تشدید تشنج در منطقه خاورمیانه و کل جهان است. ایران با خروج از «برجام» و احیای برنامه هسته ای خود به «دیوی وحشتناک» برای آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی و دیگر مخالفان ایران مبدل خواهد شد.این امر به مرحله جدید مقابله ایران با جهان مبدل خواهد شد که نه تنها ضررهای اقتصادی بلکه درگیری واقعی نظامی را در بر خواهد داشت که می تواند به یک جنگ بزرگ مقیاس مبدل شود.
امروز، دو ماه تا روز X- لحظه تصویب تصمیم نهایی رئیس جمهور ترامپ در خصوص سیاست آمریکا در رابطه با برنامه جامع اقدام مشترک — اوضاع پیرامون معامله هسته ای داغ تر می شود.