طراحانی که از مرز ایران فراتر رفته و جهان مد و طراحی لباس را شیفته ی ایده های خود کرده اند.
طراحی مد متاثر از فرهنگ ها و آداب و رسوم جوامع مختلف بوده و به اندازه همین تفاوت ها هم تنوع بسیار بالایی دارد. طراحی مد و لباس که تاریخ آن به ابتدای قرن نوزدهم برمی گردد در سال های اخیر طرفداران و علاقه مندان بسیاری به خصوص در ایران یافته است. چه بسا که تنها علاقه شرط موفق بودن در رشته ای که فضای آنچنان بازی در کشور ندارد، کافی نیست. طرح های شما یا باید بدیع و نو بوده و یا اینکه با تغییر در طرح های موجود زمینه را برای رشد و پیشرفت تان فراهم کنید. شما باید رنگ ها و اشکال را به خوبی شناخته و از آخرین تحولات و تغییرات در دنیای مد اطلاع داشته باشید.
شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید طراحان مد و لباس ایرانی چطور کار خود را آغاز کرده و در فضای ایران رشد می کنند؟ و بسیاری سوال های دیگر که ما برای یافتن پاسخشان به سراغ یکی از موفق ترین این افراد رفته ایم.
فرناز عبدلی متولد شیراز است و در رشته ی طراحی گرافیک تحصیل کرده. در مورد او می نویسند که به خاطر ایجاد برند «پوش ما» و طراحی های غیر متعارفش ، آغاز گر سبک مدرن پوشش جوانان در ایران است. گفت و گوی صمیمی را با این طراح موفق انجام دادیم که در ادامه می خوانید:
قبل از هر چیز می خواستیم از خودتان بیشتر بدانیم، از اینکه چطور وارد این حرفه شدید؟ ایده ی این کار از کجا و چطور شروع شد؟
اگر بخواهم به اولش برگردم ، از سن خیلی پایین تئاتر کار می کردم. در واقع از تئاترهای مدرسه و غیره که بگذریم، در سن ۱۵ سالگی به یک گروه حرفه ای تئاتر وارد شدم و به واسطه اینکه مادرم یک خیاط حرفه ای بود، من و مادرم طراحی لباس یکی از تئاتر ها را انجام دادیم و شاید نقطه ی شروع از همان جا بود. یکی از کارهای همیشگی من ورق زدن مجلات مد قدیمی بود که مادرم در خانه داشت و البته این را هم اضافه کنم که همیشه خودم لباس هایم را روی کاغذ می کشیدم و به مادرم می دادم تا برایم بدوزد که بیشتر وقت ها کارمان به جر و بحث می کشید چون معمولا چیزی که من می خواستم از آب در نمی امد.
علی رغم مخالفت هایی که آن دوره برای خواندن رشته ی هنر وجود داشت من رشته ی گرافیک را انتخاب کردم چون چیزی به عنوان طراحی لباس وجود نداشت. بعد از تمام شدن دوره کارشناسی تصمیم گرفتم که برای دنبال کردن علاقه ام و تحصیل در رشته ی طراحی لباس و عکاسی فشن به میلان بروم که با چند برابر شدن قیمت ارز همراه شد و من ایران ماندم. در همین زمان بود که تصمیم گرفتم چند مجموعه لباس طراحی کرده و بتوانم از این طریق شانسم را امتحان کنم.
با توجه به اینکه گرافیک خوانده بودم توانستم یک برند برای خودم طراحی کنم با نام «پوش» و با سرمایه کمی که داشتم یک نمایشگاه برگزار کردم و اولین مجموعه ام را به نمایش گذاشتم که با استقبال زیادی همراه شد و اکثر کارهایم به فروش رفت که برای من امید بخش و دلگرم کننده بود.
در این زمان بود که علاقه شخصی من، جنبه ی عمومی گرفت و آغازگر راه من شد.
در مورد شما می نویسند که آغازگر سبک مدرن پوشش در ایران بودید و چه بسا در این مسیر پستی ها و بلندی های بسیاری داشته اید. از سختی های کارتان بگویید:
من بهترین سال های عمرم یعنی از ۲۲ تا ۲۸ سالگی ام را صرف این کار کردم و شبانه روز زحمت کشیدم. چون برخلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند من با یک بودجه کلان وارد این کار شدم ، اصلا اینطور نبوده و من گاهی روزی ۱۴ تا ۱۵ ساعت کار می کردم.
سختی های این مسیر خیلی بیشتر از اینکه همه تصور می کنند، بود. در این سالها با موانع زیادی روبرو شدیم. البته هیچ دلیل منطقی برای مانع تراشی ها وجود نداشت. اما می دانیم که همیشه یک کار خلاق و آغاز یک کار نو با این دردسرها همراه است. به طور مثال، یکی از مسائل مطرح شده این بود که ما در صدد تضعیف حجاب هستیم، در صورتی که فعالیت ما چون در ایران بود با رعایت کامل این مسائل انجام می شد. و در واقع باید بگویم که بسط و توسعه این کار با توجه به موانعی که ذکر کردم اصلا کار آسانی نبود.
توسعه و پیشرفت صنعت مد بدون در نظر گرفتن فرهنگ غربی و با توجه به تحریم ها در ایران را چطور می بینید؟ آیا رسانه های اجتماعی در این زمینه کمک رسان بوده اند ؟ آیا خود جامعه آماده پذیرش و توسعه ی این نوآوری هاست؟
در ایران صنعت مد را برگرفته از فرهنگ غربی می دانند و در خیلی از موارد از پیشرفت آن به دلایل گوناگون جلوگیری می کنند اما باید به این نکته توجه داشت که نمی توان یک جامعه را در یک روند یکنواخت نگه داشت. قطعا این تغییر به مرور در جامعه ایجاد می شود، چیزی که در چند سال اخیر به وضوح دیده می شود. شاید مشکلات فراوانی که من در این مسیر متحمل شدم به این دلیل بود که صنعت مد و طراحی لباس را نفوذ غربزدگی عنوان می کردند.
آیا در فستیوال ها و جشنواره های مد هفتگی در خارج از کشور به خصوص در کشورهای اسلامی حضور داشته اید؟ و آیا در ایران چنین مراسم هایی برپا می شود؟
از زمانی که توجه رسانه ها و مردم به این صنعت جلب شد، در ایران یک کارگروه توسط وزارت ارشاد تحت عنوان بنیاد ملی مد و لباس ایرانی اسلامی تشکیل شده که هر سال جشنواره مد و لباس فجر برگزار می کنند که کیفیت بالایی ندارد. اما یکی از دلایلی که باعث می شد علی رغم دعوت هایی که از ما برای جشنواره های مد در کشورهای دیگر صورت می گرفت، نبود سرمایه ی کافی و مناسب بود. البته در ایران هم در هتل ها و سالن های بزرگ فشن شو های خوبی برگزار می شد که به نظر می رسید، اتفاقات خوبی آغاز شده است، اما متاسفانه متوقف گردید. خوشبختانه در چند سال اخیر جوانان با استعداد و خلاقی به این عرصه وارد شده اند که اکثرا در کشورهای دیگر تحصیل کرده اند. اما هنوز فضای مناسب برای رشد و ترقی آنها وجود ندارد. مگر اینکه با یک سرمایه کلان بتوانند این کار را ادامه دهند.
خریداران و علاقه مندان به برند ها و طراحی های جدید لباس در ایران از چه قشری هستند؟ آیا در این طراحی ها فقط قشر مرفه جامعه در نظر گرفته می شود ؟
در ایران اکثر کسانی که کارهای خوبی انجام می دهند فقط برای قشر خاص و با محدودیت کار می کنند. و قیمت هایشان بسیار بالاست. چون کارشان هزینه ی زیادی دارد و نمی توانند آن را توسعه بدهند. برای همین مجموعه های محدود برای افراد محدود ارائه می دهند و برای همین است که روز به روز از کیفیت پوشش اکثریت جامعه کم می شود و لباس های باکیفیت در مغازه ها وجود ندارد. و البته باید به این نکته هم توجه کنیم که طراحان جوان باید سرمایه بسیار کلانی داشته باشند تا بتوانند محل فروشی در تهران تهیه کنند. متاسفانه در ایران ما هیچ برندی برای پوشاک زنان بر اساس معیارهای بین المللی نداریم.
چه توصیه ای برای کسانی دارید که گام های اولیه را در این زمینه برمی دارند؟
در درجه اول همه چیز به خود شخص، علاقه و پشتکارش برمی گردد. اگر در خودش این انرژی، عشق و انگیزه را می بیند که تمام وقتش را هزینه ی این کار کند و بتواند از عهده ی موانع و مشکلات هم برآید. هیچ اتفاقی در یک شب نمی افتد. خیلی از افراد به این صنعت کشیده می شوند فقط به این امید که می توانند خیلی سریع معروف و مشهور شوند ولی واقعیت این است که راهی بسیار طولانی و سخت و با موانع بسیار است. باید در تصمیم خود پابرجا بوده، انتخاب نموده و شروع کنند. هر سال ده ها و یا شاید بیشتر، افراد و برندهایی پیدا می شوند که مجموعه هایی را ارائه می دهند اما مانند حباب یکی پس از دیگری می ترکند و چیزی از آنها باقی نمی ماند. چون انتظار دارند خیلی زود به نتیجه برسند یا فکر می کنند که می توانند با تعقیب روند کاری دیگران به اندازه ی آنها موفق باشند. اما مسئله این است که برای موفقیت باید استایل و طرح خودشان را پیدا کنند. آنها اصل خلاقیت و در واقع خودشان را نادیده می گیرند و فقط از افرادی که به نظرشان موفقند کپی می کنند که اتفاق خوبی نیست. امیدوارم در سال های پیش رو اتفاق های بهتر و قشنگ تری در این زمینه در ایران بیافتد.