به گزارش اسپوتنیک، او در حال حاضر می تواند به زبان های فارسی و انگلیسی و عربی به صورت کاملا مسلط بخواند و بنویسد. این کودک شیرین، همچنین فیزیک و شیمی می داند. جدول مندلیف را کاملا حفظ است و عناصر آن را می شناسد. بسیاری از فرمول های فیزیک را درک کرده و از بر است. باورکردنی نیست که این کودک ۵ ساله ایرانی، مفاهیم پایه ریاضی را کاملا می داند و فهم مناسبی از تقسیم و ضرب و جذر اعداد دارد. او براحتی قادر به انجام محاسبات ریاضی است.
پدر این کودک نابغه ایرانی در مصاحبه ای با گزارشگر اسپوتنیک، جزئیات جالبی از زندگی او را به تصویر می کشد.
لطفا یک بیوگرافی از کودک نابغه خود بگوئید و اینکه از چه سنی و چطور متوجه استعداد ذاتی او شدید؟
"آرش آمرزش" متولد سال ۹۱ است و به تازگی وارد ۵ سالگی شده است. او از ۷ یا ۸ ماهگی رنگ ها و اشکال را کاملا می شناخت. اینکه می گویم رنگ ها منظورم فقط رنگ های معمولی نیست. او می توانست حتی رنگ خاکستری را تشخیص دهد و اشکال هندسی مانند ذوزنقه را کاملا می شناخت. از همان سن ۸ ماهگی من و مادر آرش متوجه استعداد خاص او شدیم. بنابراین تشویق شدیم تا با او بیشتر کار کنیم. به این دلیل که مادر آرش معلم زبان انگلیسی هست و با کودکان بسیاری سر و کار داشته است شروع به کار کردن با او کرد. او در همان سن ۸ ماهگی می توانست کلمات را تشخیص دهد. به عنوان مثال قادر به تشخیص اسم آرش بود.
کم کم متوجه شدیم آرش با کودکان هم سن و سال خود تفاوت هایی دارد چرا که وقتی مادر او در مدت کوتاهی با او الفبا فارسی را کار کرد او توانست الفبا را یاد بگیرد. آرش در سن ۲ سالگی کاملا می توانست مانند یک کودک ۷ ساله که اول ابتدایی خود را تمام کرده بخواند و بنویسد. اصل پیشرفت آرش از این سن شروع شد و ما هم کم کم باور کردیم که او توانایی های خاصی دارد. او در سن ۲.۵ سالگی کتاب های فارسی را کاملا روان مانند یک کودک ۹ ساله می خواند و از این سن به بعد کنجکاوی او باعث شد تا کشش بیشتری نسبت به کتاب های مختلف پیدا کند. همه چیز از زیرنویس تلویزیون تا نوشته های در و دیوار توجه او را جلب می کرد. پس از آن مادر آرش تلاش کرد تا زبان انگلیسی را به او یاد دهد تا متوجه شود آیا این زبان را هم مانند فارسی خوب یاد می گیرد یا نه. که در سن ۳ سالگی آرش بدون اشکال زبان انگلیسی را یاد گرفت و کم کم به زبان عربی هم رو آورد. او در این سن می توانست مانند یک کودک ۱۱ ساله به زبان انگلیسی بخواند و بنویسد. در مورد زبان عربی هم همین اتفاق افتاد. پس از آن من و مادر آرش برای او همه کتاب های اول ابتدایی را مانند ریاضیات، فارسی و علوم گرفتیم و از آن جا با اعداد و عملیات ریاضی آشنا شد.
او در سن ۴ سالگی با علاقه خودش کاملا جدول ضرب را یاد گرفت و می توانست ضرب اعداد را انجام دهد. من به عنوان پدر آرش همیشه معتقد بودم که کودک باید کودکی کند و فشاری روی او نباشد اما او با کنجکاوی خودش شروع به یادگیری کرد و دیگر او بود که جلو می رفت و ما را به دنبال خودش می کشید. مثلا به کتابخانه می رفت و کتاب فیزیک را انتخاب می کرد. پس از آن ما کتاب های دوره های بالاتر را برای او گرفتیم و او شروع به خواندن کرد.
کم کم من و مادر آرش کمی نگران او شدیم که با این شرایط خاص آرش او نباید مانند کودکان معمولی به کلاس اول برود و تلاش کردیم تا استعداد او را در جهت درست هدایت کنیم. بنابراین او را در سن ۴ سالگی به مدرسه تیزهوشان بردیم و با دکتر "تورج منتظری" آشنا شدیم. او پس از ما بیشترین تلاش را برای آرش انجام داده است. او به مدت ۱ هفته با آرش فیزیک کار کرد و آرش توانست بیش از ۱۰ فرمول فیزیک را با فهم مفاهیم آن حفظ کند و مسئله حل کند. پس از این دوره دیگر ما قادر به جوابگویی سوالات تخصصی آرش نبودیم بنابراین او را به دانشگاه های مختلف از جمله دانشگاه "شریف" بردیم. بعضی از اساتید با او کار کردند و گاهی هم او را سر کلاس های خود می بردند. بیشتر هدف ما گرفتن راهکاری برای هدایت آرش توسط اساتید مطرح بوده است.
هنوز رابطه ما با اساتید دانشگاه برقرار است و گاهی آرش را پیش آنها می بریم و با آرش کار می کنند. این به این معنی نیست که آرش دانشجو شده اما گاهی پیش اساتید مختلف برده می شود تا به سوال های او جواب داده شود. همچنین به طور اتفاقی با زبان فرانسه آشنا شده است و یادگیری این زبان را شروع کرده است.
در راه پرورش این نابغه چه مشکلاتی بر سر راه شما بوده و یا شاید هست؟
مشکل اصلی ما عدم درک مسئولین از توانایی های آرش است. ما آرش را برای برنامه ریزی و هدایت استعداد او در راه صحیح به خیلی جاها برده ایم اما دریغ از حتی یک کمک کوچک. مثلا در آموزش و پرورش به دلیل اینکه بسیاری از مسئولین او را رقیب کودکان خود میبینند سعی دارند که او را عادی جلوه دهند. بزرگترین مشکلی که ما داشته ایم و داریم این است که از آرش نه تنها حمایتی صورت نگرفته است بلکه بر سر راه او سنگ می اندازند. بسیاری از مسئولین فقط با آرش عکس می اندازند و فیلم می گیرند اما کمک خاصی در جهت هدایت استعداد او نمی کنند. دغدغه اصلی ما در حال حاضر بحث مدرسه او هست. مسئولین آموزش و پرورش معتقدند که کودک در هر سطح هوشی هم که باشد باید دوره اول ابتدایی را طی کند که از نظر ما به دلیل اینکه آرش همه مفاهیم را بلد است این مسئله فقط سرخوردگی برای او به وجود خواهد آورد.
حقیقتا ما برنامه خاصی برای ادامه راه او نداریم چون نمی دانیم چطور باید ادامه دهد تا استعداد او به هدر نرود. در بسیاری از کشورهای پیشرفته برای هر کدام از توانایی هایی که کودکانی مانند آرش دارند حمایت صورت می گیرد اما اینجا متاسفانه حتی کسی آرش را نمی شناسد و او را باور ندارند. اگر شرایطی پیش بیاید و کسانی در خارج از کشور از او حمایت کنند حتما برای ادامه راه به کشورهای دیگر می رویم. ضریب هوشی آرش ۱۴۰ است و مانند کودکان دیگر نباید تحت آموزش قرار بگیرد. ما دو کودک دیگر کوچکتر از آرش هم داریم که همانند آرش در سنین پایین قادر به خواندن و نوشتن هستند اما حمایتی از خانواده ما صورت نمیگیرد و برنامه ای برای ادامه راه آنها وجود ندارد.
چه صحبتی برای پدر و مادرها برای یافتن و پرورش استعداد کودکان خود دارید؟
من به همه پدر و مادرها توصیه می کنم که برای کودک خود وقت بگذارند و سئوال های آنها را با دقت جواب دهند. همه کودکان استعدادهایی دارند که فقط با دقت در رفتار آنها قابل کشف است و باید با پرورش کودک خود در مسیر صحیح و گذراندن وقت با آنها، آن استعدادها را پرورش دهند و بالفعل کنند.
آرش با لحن کودکانه و شیرین خود می گوید: من آرش هستم و آرزو دارم در آینده شیمیدان بزرگی شوم و عنصری به نام "آرشیم" کشف کنم.
پدر آرش می گوید: ما آرزوی خوشبختی کودکمان را دارم و امیدوارم در مسیر صحیح از استعداد او برای پیشرفت کشور استفاده شود. آرزو داریم که شرایطی پیش نیاید که هم سطح بقیه شود و یا خدایی ناکرده به عقب برگردد.
در پایان اگر صحبت ویژه ای دارید بفرمایید؟
در آخر از همه کسایی که آرش را باور کردنو و از او حمایت کردند تشکر میکنم. همچنین یک تشکر ویژه از همسر گلم دارم که آرش را همه جوره حمایت کرد و پشت او بوده است.
