به قلم حسن شمشادی
زلزله 2/5 ریشتری هفته گذشته در تهران، اگرچه باعث رعب و وحشت میلیون ها ایرانی ساکن در استان های تهران، البرز و قم شد، و به نوعی یک چهارم جمعیت ایران را هراسان از خانه هایشان خارج کرد، اما از نگاهی دیگرهم می توان وجود چنین زمین لرزه ای را، امتحانی نسبتا سخت و مانوری حقیقی برای نشان دادن میزان آمادگی مردم و مسئولان در برابر زلزله ای شدید تر و قوی تر در پایتخت ایران دانست.
در حالیکه این زلزله کمترین خسارت و تلفات را آنهم تنها در ملارد داشت، اما دامنه هراس انگیز آن باعث شد تا بیشتر مردم تهران از ترس تکرار آن، ساعتها خارج از خانه هایشان، در فضاهای سبز، ورزشگاه ها یا درون خودروهایشان شب را به صبح برسانند.
فضای مجازی و بروز شایعات هم در این میان بی تاثیر نبود، از شایعاتی مبنی بر قریب الوقوع بودن زلزله ای بزرگ تر در ساعت های آینده تا اشاره غیر واقعی به گسل های فعال در جای جای تهران بزرگ.
این در حالیست که همه کارشناسان پیش بینی احتمال وقوع زلزله را در کوتاه مدت، امکان ناپذیر و غیر قابل باور می دانند.
دکتر بهرام عکاشه، پدر علم زلزله شناسی ایران در این باره می گوید: پیش بینی ها و پیش گویی های صورت گرفته درباره زمان وقوع زلزله دروغگویی محض است و هیچ پایه و اساس علمی ندارد و تنها کار افرادی سودجوست که برای سوء استفاده از فضای روانی موجود در جامعه دست به چنین اقداماتی می زنند.
او با بیان اینکه تهران روی گسل های بسیاری قرار دارد افزود: تاکنون هیچ کس نتوانسته است که زلزله را در کوتاه مدت پیش بینی کند، هرچند که در دراز مدت، این کار امکان پذیراست به این معنی که اگر در منطقه ای زلزله ای روی داده باشد، می شود پیش بینی کرد که حتما در آن منطقه زلزله دیگری رخ خواهد داد.
پدر علم زلزله شناسی ایران از زلزله ای می گوید که 185 سال پیش، با قدرت بیش از هفت ریشتر در شرق تهران به وقع پیوست که بر اثر آن علاوه بر ویراانی های وسیع ، از جمعیت چند صدهزارنفره آن موقع، حدود 45 هزار نفر کشته شدند.
دکتر عکاشه می افزاید: حال در نظر بگیرید اگرچنین زلزله ای با همین قدرت در تهران امروزی به وقوع بپیوندد، در شهری با جمعیت دوازده تا چهارده میلیون نفر شمار تلفات چقدر خواهد بود؟
او می گوید بر اساس پیش بینی های علمی مثلا هر دویست سال یکبار زلزله ای مشابه در همان منطقه زلزله قبل بوقوع خواهد پیوست، که بر این اساس باید گفت که زلزله مهیب در تهران پانزده سال دیگر رخ می دهد، نه الان، اما باید به صراحت اعلام کرد که فعل و انفعالات زمین به هیچ وجه قابل محاسبه نیست و نمی توان به طور دقیق گفت که این زلزله چه زمانی و به چه قدرتی رخ خواهد داد.
#مرکز_لرزه_نگاری:
— پايگاه خبری انتخاب (@Entekhab_News) 24 декабря 2017 г.
🔹زلزله #ملارد در مرز استانهای #تهران و #البرز تا کنون 20 #پس_لرزه داشته است pic.twitter.com/eo9urHfy0P
پدر علم زلزله شناسی ایران از قرار گرفتن هشتاد درصد کشور بر روی گسل های زلزله خبر می دهد و می گوید: مناطق مرکزی ایران از جمله اصفهان زلزله خیز نیستند، به همین خاطر 25 سال قبل، پیشنهاد کردم که پایتخت را از تهران به اصفهان منتقل کنند که از نظر عملی امکان پذیر نبود و این اتفاق نیفتاد.
دکتر عکاشه زلزله خیزی کرج و شمال تهران را همچون یکدیگر و مشابه زلزله خیزی قزوین، زنجان و حتی تبریز می داند و خاطر نشان می کند:
همه این مناطق قابلیت وقوع زلزله به قدرت بیش از هفت ریشتر را دارند.
او با انتقاد از کسانی که از فعال شدن گسل تهران خبر می دهند می گوید: گسل تهران همیشه فعال بوده اما مشخص نیست که این گسل چه زمانی فعالیت اصلی خودش را نشان خواهد داد.
پدر علم زلزله شناسی ایران پاسخی هم به کسانی که زلزله های اخیر در ایران را مرتبط با پدیده هایی همچون هارپ می دانند می دهد و می گوید: تاکید بر نقش فناوری هارپ یا عوامل فرا زمینی در وقوع زلزله ها، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد، البته نمی توان به صورت صد درصد آنها را نادیده گرفت، اما در نهایت شاید بتوان نقش یک درصدی برای این پدیده ها در بروز زلزله در نظر داشت.
او تاکید می کند که بهترین راه در برابر وقوع زلزله مقاوم سازی ساختمانها، آموزش عمومی و کسب آمادگی های صددرصد است تا بتوان با تکیه بر آنها خسارات و تلفات را به حداقل رساند.
دکتر مهدی زارع استاد پژوهشگاه زلزله هم در زمینه احتمال نقش داشتن فناوری هارپ در زلزله های اخیر ایران می گوید: زلزله های چند ماه اخیر همگی در عمق هفت هشت تا بیست و سه کیلومتری زمین به وقوع پیوسته است که ریشه در فعل و انفعالات درونی زمین دارد.
او می افزاید: اگر حتی در منطقه ای از بمب هم استفاده شود، و زلزله های القایی را که بدست بشر رخ می دهد، شاهد باشیم، نهایت تاثیرش در عمق هفتصد تا یک هزار متری زمین است نه کیلومترها در اعماق زمین.
دکتر زارع گفت: این برداشت به هیچ وجه پایه علمی و فیزیکی ندارد و نادرست است.
با این حال همه مسئولان ذیربط معتقدند که نه تنها زیرساخت ها و ساختمان های تهران آمادگی صددرصدی برای مقابله با زلزله های قوی تر و احتمالی پیش رو را ندارند، بلکه مردم هم آموزش های لازم را برای مقابله با زلزله های قوی در پایتخت و چگونگی برخورد با آن، بمنظور کاهش تلفات و خسارات ناشی از این زمین لرزه ها را ندیده اند.
مقیمی استاندار تهران می گوید: از نظر تجهیزات امداد و نجات، برای زلزله های احتمالی در تهران، با بیست درصد کمبود مواجه هستیم.
در حالیکه عمده خیابان ها و معابرتهران در زلزله هفته پیش پایتخت، مملو از تهرانی هایی شد که سوار بر خودروهایشان این سو و آن سو می رفتند تا به جای امنی برسند، و در نیمه های شب ترافیکی همچون ترافیک ساعات اول هر روز کاری در بزرگراه های شهر دیده می شد، محمد علی نجفی شهردار تهران گفته تهران برای بحران باید آماده تر باشد.
محسن هاشمی رییس شورای اسلامی شهر تهران هم زلزله اخیر تهران را تذکری برای تهران می داند و می گوید: این زلزله تذکر ویژه ای از طرف مادر زمین به تهرانی ها بود.
با این حال با گذشت چند روز از وقوع زمین لرزه در نزدیکی های تهران، همچنان نگرانی های بسیاری در مردم و مسئولان وجود دارد.
شاید بتوان این نگرانی را وقتی بیشتر حس کرد که دانست علی مرادی رییس مرکز لرزه نگاری موسسه ژیوفیزیک هم دل نگران است آنجا که در تلوزیون ایران گفت: پس از زلزله 2/5 ریشتری، ما انتظار پس لرزه هایی با همین قدرت را داشتیم که تاکنون بوقوع نپیوسته است و از این رو در منطقه همچنان استعداد وقوع زمین لرزه هایی به این قدرت وجود دارد.
در این میان اسماعیل نجار رییس ستاد مدیریت بحران ایران هم اذعان دارد که اگر زلزله ای قوی تر در تهران رخ می داد، شاهد بروز فاجعه در پایتخت ایران بودیم.
این نگرانی برای کسی نخستین شخص در مدیریت بحران کشور شناخته می شود هم بی علت نیست آنگاه که رسانه ها به نقل از مهدی زارع، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله اعلام می کنند:
اگر گسلهای مجاور گسل جنوب کرج گسیخته شوند، احتمال وقوع زلزله ٧.٥ ریشتری از دو تا ١٦هفته پیشِرو وجود دارد.
به هر حال زلزله هفته پیش تهران هرچه که بود، زنگ خطری اساسی و تذکری جدی است به همه پایتخت نشینان و مسئولان تهران و ایران تا خود را هرچه سریعتر برای وقوع زمین لرزه هایی با قدرت بیشتر که بدون شک تلفات و خسارات سنگینی بر جای خواهد گذاشت، آماده کنند.
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با سیاست های اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.