"پسران زرتشت"
تا آغاز جنگ جهانی دوم رایش سوم در ایران مواضع محکمی داشت و ایران در حقیقت امر به پایگاه آلمان درخاور میانه تبدیل شد. برلین از سال 1933 به ارتقاء مناسبات با ایران تا سطح کیفیتا جدید پرداخت. رایش آلمان در توسعه دادن اقتصاد، زیربناها و اصلاحات نیروهای مسلح پادشاهی ایران شرکت فعالی داشت. جوانان و نظامیان ایرانی که تبلیغات گوبلس آنها را «پسران زراشت» اعلام کرد در آلمان آموزش می دیدند. ایدئولوژی آلمان ایرانیها را «آریااییهای خالص» اعلام کرد و آنها طبق فرمان ویژه، خارج از عمل کرد قوانین نژادی نورنبرگ شدند. در دسامبر 1937 از "بالدور فن شیراخ" رهبر سازمان جوانان هیتلری در ایران در محیط با شکوه استقبال شد. در مراسم شکوهمند با حضور وزیر روشنگری ایران برای این مهمان افتخاری در ورزشگاه های امجدیه و جلالیو رژه پیشاهنگ ها، دانشجویان و دانشاموزان ایرانی ترتیب داده شد. جوانان ایرانی در حین راهپیمایی نظامی به مهمان سلام نازی دادند. پیش از پایان این بازدید رهبر سازمان جوانان هیتلری به حضور رضا پهلوی شاهنشاه ایران رسید.
برلین امید تشکیل «آذربایجان بزرگ» را داشت
موقعیت پیرامون ایران در سال 1941 که به آلمان گرایش داشت برای مسکو و لندن طوری تکوین شد که آنها این خطر واقعی را احساس کردند که تأسیسات زیربنایی نفتی و ترابری ایران ساخته شده با پول انگلیس، بوسیله رایش سوم علیه اتحاد شوروی و بریتانیا بکار برده خواهد شد. گفتنی است که در 1940 تنها پالایشگاه آبادان 8 میلیون تن نفت را بعمل آورد. فقط پالایشگاه های باکو و آبادان در این منطقه سوخت هواپیماها را تولید می کردند. بعلاوه اگر نیروهای مسلح آلمان از آفریقای شمالی به فلسطین و سوریه رخنه کرده و یا در 1942 تا خط باکو — دربند — آستراخان می رسیدند ورود ترکیه و ایران به جنگ در طرف آلمان مساله حل شده میبود. جالب اینجا است که آلمانی ها در صورت مخالفت شاه رضا پهلوی آماده بودند با متحد کردن آذربایجان شمالی و جنوبی «آذربایجان بزرگ را» تشکیل دهند.
پس از حمله رایش سوم به اتحاد شوروی درتاریخ 22 ژوئن 1941 مسکو و لندن متفق شدند. آنها به قصد جلوگیری از رخنه آلمانی ها به ایران به مذاکره در باره اعمال مشترک پرداختند. 8 ژوئیه 1941 بخشنامه شماره 250/14190 وزارت کشور و وزارت امنیت دولتی شوروی «در باره اقدامها جهت جلوگیری از نفوذ ماموران جاسوسی آلمان از ایران به شوروی» صادر شد که درواقع نشانه تدارک عملیات درایران بود.
قرارداد 1941
در تاریخ 21 اوت 1941 فرماندهی کل نیروهای مسلح شوروی به طرف بریتانیایی اطلاع داد که برای انجام عملیات در ایران در تاریخ 25 اوت آماده است. 23 اوت ایران آغاز اخراج اتباع آلمانی از خاک خود را اعلام کرد. در تاریخ 25 اوت اتحاد شوروی آخرین یادداشت خود را به تهران مخابره کرد که در آن چنین گفته شده بود: مطابق بند های 5 و 6 قرارداد عامل مورخه 1921 (در این بندها ورود یگان های شوروی به ایران در صورت بروز خطر به مرزهای جنوبی روسیه شوروی درنظر گرفته شده بود) اتحاد شوروی «به قصد دفاع از خود» حق دارد نیروهای مسلح خود را وارد ایران کند. در همان روز ورود یگان های شوروی به ایران شروع شد. شاه ایران از آمریکا کمک خواست ولی روزولت این خواست را رد کرده اطمینان داد که اتحاد شوروی و انگلستان دعاوی ارضی به ایران را ندارند. ارتش ایران قادر نبود در مقابل ارتش های شوروی و بریتانیا مقاومت کند.
دالان پارسی
بنا به درخواست متفقین رضا شاه پهلوی از حکومت برکنارشد و ایران را ترک کرد (و در خراج درگذشت). محمد رضا پهلوی پسر او تاجگذاری شد. وی تا وقوع انقلاب اسلامی در ایران حکمرانی کرد. متفقین طلب کردند که برای تحویل جنگ افزار انگلیس و آمریکا از خاک ایرن به اتحاد شوروی دالان پارسی ایجاد شود. از 1941 الی 1945 از طریق دالان پارسی میلیونها تن محمولات جنگی متفقین از جمله 4900 هواپیما و 180000 کامیون به اتحاد شوروی حمل شد.
استالین در ایران باقی ماند
هنگام کنفرانس تهران درتاریخ اول دسامبر 1943 متفقین در باره چهره جهان پس از جنگ جهانی دوم به توافق رسیدند. دریکی از توافق ها گفته شده بود که ایران در ازای خروج کامل یگان های متفقین باید راهها و مواصلات خود را در اختیار متفقین بگذارد. درعین حال ایران موظف شد چنان سانسور مطبوعات را وضع کند تا جمعیت کشور هیچ اطلاعی راجعبه ایت دریافت نکند که ذخایر کشورشان در بهره برداری خارجی ها قرار گرفته است.
با وجود این توافق استالین تحت بهانههای گوناگون باز هم یگان های ارتش سرخ را در شمال غربی ایران نگه داشته و باگذشت بیش از یک سال در همانجا از جمهوری های دمکراتیک آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشه وری و جمهوری مهاباد دارای سمتگیری کمونیستی حمایت می کرد.
بازدید نخست وزیر ایران از اتحاد شوروی
قوام السلطانه پس از پایان جنگ نخست وزیر ایران شد. این چهارمین دوره نخست وزیری وی بود. ایران حتی در دوره قاجاریه مقام های دولتی بلند داشت و در دوران حکومت سه شاه زیست. مساله مربوط به استقرار یگانهای شوروی در شمال ایران روز بروز جنبه جدیتر بخود میگرفت و آمریکا و انگلیس که این وضعیت مورد پسندشان نبود به اتحاد شوروی فشار می کردند. در نتیجه در 1946 دیدار تاریخی قوام السلطانه با استالین و مولوتف برگزار شد. در آن توافقنامه شوروی و ایران به امضا رسید. مسکو موظف شد یگاه های خود را از ایران خارج کند و ایران وعده داد که مزایای نفتی در شمال ایران را در اختیار شوروی بگذارد. قوام السلطانه در مسکو گفت که مجلس ایران حتماً با واگذاری مزایا موافقت خواهد کرد. یگانهای شوروی در ماه مه ایران را ترک کردند و اما قوام السلطانه به قول خود وفاداری نکرد و مجلس از تصویب قرارداد با شوروی خودداری کرد. پس از این معمله قوام السبلطانه لقب روباه پیررا دریافت کرد و زندگی سیاسی او بدون افتخار پایان یافت. وی نه سال پس از امضای توافقنامه درگذشت. شاه محمد رضا پهلوی مخلوع شد و 33 سال بعد در تبعید درگذشت.