به گزارش اسپوتنیک، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در سال 2005 در یک ملاقات یک طنزی در مورد یک یهودی به این شکل تعریف کرد:
یک جوان یهود به یک روحانی مراجعه میکند ومیگوید: میخواستم بپرسم که یک دختری هست که من او را دوست دارم و او نیز مرا دوست دارد اما ما فقیر هستیم، هم من فقیر هستم. چگونه میتوانم با او ازدواج کنم؟ ما اینطور فقر را گسترش میدهیم، نه به شما میتوانیم کمک کنیم نه به هیچکس دیگری. چطور این کار را انجام دهم؟ یک دختری دیگر هست که او ثروتمند است، ولی من او را دوست ندارم ولی او مرا دوست دارد. ممکن است که با او ازدواج کنم؟ثروت زیادی خواهیم داشت و میتوانیم به همه کمک کنیم.
روحانی گفت: پس با دختر ثروتمند ازدواج کن!
جوان رفت و بعد از یک ماه برگشت و دوباره پرسید: روحانی عزیز من فکر کردم که اگر با ثروتمند ازدواج کنم ولی او را دوست نداشته باشم، ما رنج خواهیم برد.ممکن است با دختر فقیر ازدواج کنم و به سادگی و سعادت زندگی کنم و از زندگی لذت ببرم و بچه هایم را بزرگ کنم.
روحانی این بار گفت: باشد با دختر فقیر ازدواج کن.
جوان رفت و بعد از یک ماه دوباره برگشت، روحانی قبل از اینکه جوان وارد شود گفت ببینم پسر جان تابحال فکر کردی به دین ارتودکس روی بیاری؟