شرح حادثه تروریستی مصر از زبان شاهدان

این جوان به اسپوتنیک شرح داد: پدر با برادر کوچکم آدام قبل از من به مسجد وارد شدند. من با برادر دومم احمد رفتم اما نمی توانستم به پدرم برسم برای اینکه جمعیت زیاد بود. برای همین مجبور شدیم کنار در مسجد بمانیم. وقتی امام خطبه را خواند در خیابان صدای بلندی شنیده شد. ما نفهمیدیم این صدای انفجار بود یا تیراندازی. بعد ناگهان پشت هر در و پنجره افرادی با ماسک ظاهر شدند که به داخل مسجد شلیک می کردند. اما کارشان به همین جا ختم نشد. بخشی از تروریست ها به درون آمدند تا با شلیک به سر افراد آنها را بکشند. آنها با همدیگر مسابقه می دانند که ببینند چه کسی بیشتر می کشد. برخی از شبه نظامیان کنار در ایستاده بودند و به سمت افرادی که قصد فرارداشتند تیراندازی می کردند.
به گفته ی اسلام مهاجمان 20 نفر بودند. از صحبت ها و لهجه شان مشخص بود که مصری نیستند. آنها مردانی قوی بودند. لباس های یک شکل داشتند، شلوارهای سیاه ، تی شرت های خاکستری، جلیقه های مشکی و باند مشکی عزاداری به دستانشان بسته بودند.
اسلام شرح داد: " آنها به دقت سازمان دهی شده بودند. رئیسی داشتند که به آنها دستور می داد و مواضع هر کس را مشخص می کرد و گاهی فریاد می زد. وقتی افراد زیادی کشته شدند او گفت: " این مجازات توهین به مجاهدین و نقض فرمان های آنهاست." ماموفق شدیم با برادرم فرار کنیم و به دستشویی رفتیم تا همه چیز آرام شود. سپس به جستجوی پدرمان رفتیم و دیدیم که مادرمان کنار پدر روی زمین نشسته و گریه می کند. به سر و پاهای او شلیک کرده بودند. سپس به دنبال برادر کوچکمان گشتیم او فقط سه سال دارد. او زنده بود. گلوله به پاهایش اصابت کرده بود.
یک شاهد دیگر از محل حادثه در گفتگو با اسپوتنیک شرح داد: "موقع حمله به مسجد عموی من آنجا بود. او گفت که تروریست ها برنامه های مختلفی را در زمان حمله اجرا کردند. برخی از آنها در خیابان ماندند و بقیه به داخل رفتند. دو نفر از آنها به بالای مناره رفته و از آنجا به سمت مردم شلیک کردند.
همه ی خانواده های روستای ما کشته داده اند. یک خانواده 22 مرد از اعضای خود را از دست داده است وفقط زنان و یک پسر 12 ساله زنده مانده اند که زخمی شده و به بیمارستان منتقل شده است."