حکایت عبرت آموز زیر در اینباره که چگونه بررسی رایانه ای مجموعه بزرگ اطلاعات می تواند ما را گمراه سازد، 50 سال قبل رخ داد. تقریبا در وسط فیلم مستند بیادماندنی لین نوویک و کن بیورن درباره جنگ ویتنام، گوینده حکایت لطیفه مانندی درباره تعامل بین نظامیان و رایانه ها در اواسط سالهای 60 قرن بیستم میلادی نقل می کند.
جیمز ویلبنکس از کرسی تاریخ نظامی کالج فرماندهی و ستاد ارتش امریکا می گوید: "نظامیان در سال 1967 در زمانی که رایانه ها بسیار بزرگ بودند و جاهای بزرگی را اشغال می کردند، به محل استقرار رایانه ها در زیر زمین های پنتاگون رفته و تمام اطلاعات خود از جمله تعداد ناوها، تانک ها، هواپیما ها، توپ ها، مسلسل های سنگین و مهمات را از طریق کارت های پانچ وارد کرده و از رایانه پرسیدند کی در ویتنام پیروز می شویم. این روز جمعه بود و رایانه تا روز دوشنبه در حال محاسبه بود. وقتی روز دوشنبه دوباره به نزد رایانه رفتند، کارت پانچ حاوی پاسخ را دیدند که روی آن فقط نوشته شده بود، شما در سال 1965 پیروز شدید".
البته این دردرجه اول جوک و لطیفه است اما با توجه به اینکه رابرت مکنامارا، وزیر دفاع وقت بر جمع بندی چنین اطلاعاتی تاکید کرده، به فکر این افتادم که آیا واقعا در آن سال های از نرم افزارهای رایانه ای برای محاسبه زمان دقیق پیروزی امریکا در جنگ استفاده می شد و آیا واقعا رایانه چنین جوابی را داده بود.
واضح ترین یادآوری حکایت فوق الذکر را می توان در اثر تحقیقی هری سامرس " American Strategy in Vietnam: A Critical Analysis " پیدا کرد. در آن گفته می شود چنین بررسی و تجزیه و تحلیل رایانه ای توسط دولت رئیس جمهور نیکسون و نه جانسون انجام شده است.
وی می نویسد:" در سال 1969 دولت نیکسون همه اطلاعات درباره ویتنام شمالی و آمریکا از جمله جمعیت، میزان تولید ناخالص ملی ، حجم تولید و تعداد تانک ها، ناوها، هواپیما ها و نیروهای مسلح را جمع بندی کرده و به رایانه ای در پنتاگون داد. سپس از رایانه پرسیدند" کی پیروز می شویم؟" و رایانه فورا پاسخ داد در سال 1964 پیروز می شوید".
سامرس ادعا می کنئد از این حکایت کوتاه تلخ در آخرین روزهای جنگ ویتنام اطلاع حاصل شد. وی خاطرنشان می سازد ابعاد جنگ حتی جنگ محدود، بزرگتر از اندازه گیری ساده، ارزیابی و محاسبه است. شکی نیست امکانات ویتنام با روش های دقیق تر نیز ارزیابی شد. ما کنامارا روش هایی را به کار برد که تاریخ دان امریکایی آنها را روش های رایانه ای کمی برای تجزیه و تحلیل و بررسی نامیده که تشریفات جدید و منصربفرد جمع آوری، تبدیل و بررسی اطلاعات نظامی را عرضه می کنند.
این در عمل به معنای جمع آوری مقادیر زیاد اطلاعات است که لازم بود به مراکز رایانه ای ارسال شده و با کمک کارت های پانچ وارد رایانه ها شوند. Hamlet Evaluation System ، یکی از نرم افزارهای رایانه ای بزرگ بود که تلاش می کرد چگونگی اجرای برنامه آمریکایی برقراری آرامش از طریق مراقبت بر 12 هزار روستا در ویتنام را از لحاظ کمی مورد ارزیابی قرار دهد. "این به معنای آن بود که طی چهار سال فعالیت این سیستم رایانه ای بیش از 4.3 میلیون صفحه اطلاعات بررسی شود".
افراد تصمیم گیر پس از انتخاب نقطه مبدأ می توانستند ناظر پیشرفت باشند و تمایل آنها به مشاهده پیشرفت بر کسانی که به جمع آوری اطلاعات و ایجاد منظره امید بخش و دلگرم کننده اشتغال داشتند، فشار وارد می کرد. عدم مطابقت با واقعیات و مدل واقعیت مبتی بر اطلاعات موجود یکی از موضوعات کلیدی در آن جنگ بود.
ریچارد گودوین، نویسنده متن سخنرانی های کندی و نیکسون نوشت:" مقاصد هانوی ، اراده ویت کنگ، وضعیت سیاست ویتنام جنوبی و میزان وفاداری کشاورزان به دولت همواره عوامل تعیین کننده در محاسبات بودند. نه فقط به خاطر بی اعتنایی ما به این عوامل بلکه همچنین به دلیل غیرممکن بودن تبدیل آنها به جدول ها و محاسبات، هیچگونه تلاش جدی برای بررسی آنها صورت نگرفت. حتی یک کارشناس در زمینه فرهنگ ویتنام در پشت میز نبود. ما با جدول های رایانه ای ارسالی از سوی پنتاگون بطور آشکار برمحاسبه چیزهای غیرقابل محاسبه تکیه داشتیم".
اما آیا واقعا در پنتاگون چنان رایانه ای وجود داشت که به محاسبات درباره زمان پیروزی در جنگ بپردازد؟
روزنامه "وال استریت ژورنال" روز 27 اکتبر 1967 در صفحه اول خود مقاله ای از دفتر این روزنامه در واشنگتن درباره "شاخص پیروزی" به چاپ رساند.
نظریه پردازان امریکایی در جستجوی "شاخص پیروزی" برای اندازه گیری پیشرفت حاصله در جنگ ویتنام هستند. آنها به نمودارهای نشان دهنده نفوذ دشمن، تلفات، میزان آرام شدن مردم و جاده های پاکسازی شده نیاز دارند. مقامات سرویس های اطلاعاتی مخفیانه به فکر آن هستند که چرا در تدوین این شاخص ها توفیق حاصل نمی شود. دستور داده شد که به کار در این راستا ادامه داده شود.
شاخص پیروزی نرم افزار رایانه ای نیست که از آن پرسیده شود"کی پیروز خواهیم شد؟" اما به آن بسیار نزدیک است. این جدول را می توان چاپ کرد. بر اساس نتایج جاری می توان کامیابی آتی را محاسبه کرد. حداقل اینکه می توان گفت مقامات آمریکا تلاش کردند چنان سیستمی را ایجاد کنند که بتواند هسته حقیقت در این حکایت باشد.
بعید نیست اشتباه مشخص رایانه که پیروزی را در تاریخ متعلق به گذشته و نه حال و آینده پیش بینی کرد ، واقعا رخ داده باشد چون سرویس های اطلاعاتی تلاش کرده بودند از مدل های گوناگونی برای معنا بخشیدن به اطلاعات خود استفاده کند و احتمالا تلاش هایی برای چنان بررسی رایانه ای صورت گرفت که نشان دهد پیروزی دیگر حاصل شده است.
این داستان درباره رایانه پنتاگون در جهان فعلی سرشار از اطلاعات یادآور آن است که مدل، دنیای واقعی نیست و بی اعتنایی به واقعیات عواقب وحشتناکی را به همراه خواهد داشت.