خبرگزاری اسپوتنیک- فاطمه افتخاری تنها بانوی ایرانی است که در رقابتهای بین المللی حضور یافته و سهمیه حضور در جام جهانی را به دست می آورد. وی در رقابتهای بین المللی پاراگلایدر قزاقستان موفق به کسب مدال برنز شد، اگرچه برای فاطمه دیگر رکوردها و مدال ها مهم نیستند. او عاشق پریدن است و با پرواز زندگی می کند. در ادامه گفت و گو خبرگزاری اسپوتنیک با فاطمه افتخاری و تجارب شنیدی ایشان درباره ورزشهای هوایی ارائه می گردد.
رویای پرواز من را به اینجا کشاند!
من در خانواده ای پرورش یافتم که در آن سابقه فعالیتهای ورزشی وجود داشت، پدر و مادرم هر دو ورزشکار هستند البته به صورت تفریحی و من شنا را از سن 4 سالگی و زیر نظر مادرم آموزش دیدم. اما پرواز همیشه رویای من بود و همین علاقه شدید باعث شد که من سراغ سوارکاری بروم، چون تاختن با اسب حسی شبیه پرواز را در من ایجاد میکرد یا مثلا حالت معلق و بی وزنی در استخر باعث می شد تا تصور پرواز در آسمان را داشته باشم. این علاقه به پرواز تاجایی بود که حتی وقتی خواب میدیدم هم در حال پرواز بودم و همیشه ماجراهای خوابم در آسمان اتفاق میافتاد.
مجذوب پرواز شدم
سال 86 و بعد از کنکور خیلی اتفاقی یک آگهی پرواز با پاراگلایدر در اصفهان دیدم، تا آن زمانی تصوری از این وسیله نداشتم و فقط همان کلمه پرواز نظر من را جلب کرد، با پدر و برادرم به باشگاه رفتیم تا این وسیله را بررسی کنیم، اما در راه بازگشت به خانه هم من و هم برادرم ثبت نام شده بودیم. من هجده سال داشتم و برادرم چهارده ساله بود واینطور شد که دوره آموزشی پرواز با پاراگلایدر را پشت سر گذاشتیم. علاقه به پرواز تمام زندگی من را تحت الشعاع خود قرار داد، تاجائیکه تمام رشته های ورزشی که تا آن روز به آنها مشغول بودم تا مدتهای طولانی به حاشیه رانده شدند و تا امروز ده سال است که به این رشته مشغول هستم.
اولین تجربه پرواز فراموش نمی شود
بی شک تجربه اولین پرواز هیچگاه از یادم نخواهد رفت و این پرواز همیشه در میان ده پرش مورد علاقه من است. اما با گذشت زمان و جایگزین شدن تجارب جدید و ورود به دنیای پروازهای حرفه ای ابعاد زیباتری از این عرصه نمایان خواهد شد، تاجائیکه با شیرینی اولین تجربه که توام با آموزش و به صورت غیرحرفه ای بوده جایگزین می شود.
آسمان آبی می تواند خطرناک باشد
پاراگلایدر دنیایی از خطر دارد و ضعفهای تکنیکی و آموزشی نیز درصد خطرات این ورزش را بالاتر می برد. حدود دو سال پس از آغاز این ورزش بصورت عینی دریافتم که خطر در این ورزش تا چه اندازه جدی است، چراکه تا پیش از این روحیه جسور و هیجان طلب من ابعاد حقیقی آن را در نظرم پنهان می نمود، البته شانس خوبی هم داشتم و گاهی نیز خطر از سرم گذشته بود. در آن زمان برای اولین بار شاهد یک سانحه از نزدیک بودم و برای اولین بار دریافتم به فعالیتی اشتغال دارم که واقعا پرخطر است و هر اندازه تمرینات و آموزشهای من حرفه ای تر شد، درک من از خطرات این ورزش نیز بیشتر شد. اما بحرانی ترین نقطه برای یک خلبان زمانیست که توهم آگاهی دارد، بعبارتی هنوز تبحر و آگاهی کافی برای یک پرواز امن را ندارد، اما فکر می کند که دانش او کافیست و در این نقطه اغلب حوادث رخ می دهند. البته اکنون در ایران سبک آموزشها حرفه ای تر شده و افراد آگاه تری اطراف یک فرد تازه کار وجود دارند.
برادرم در یکی از پروازها دچار حادثه شد و شکستگی استخوان پا داشت، بعد از این نگرانی خانواده ام بیشتر شد. اما این نگرانی مانع فعالیت من نشد و در عوض با حمایت خانوده مثل خرید تجهیزات مدرن و ایمن تر و گذراندن دوره ایمنی پرواز در ترکیه تلاش کرند تا بستر مناسبی برای افزایش ایمنی من در این ورزش فراهم نمایند.
در این میان من و همسرم که ایشان نیز خلبان پاراگلایدر هستند آشنا شدیم، حالا دیگر حمایت، همفکری، همراهی و پشتیبانی همسرم همیشه همراه من است و این اتفاق را یکی از زیباترین بخش های زندگی پروازی خود می دانم.
جامعه پروازی بانوان ایران
از اولین روزی که وارد دوره های مختلف پروازی شدم تاکنون همواره می دیدم که بانوان نیز در این دوره ها حضور دارند منتها هم تعدادشان نسبت به آقایان کمتر است و هم نسبتا تعداد کمی از آنها پرواز را تا سطوح بالا ادامه می دهند. خوب طبیعتا این ورزش موانع و مشکلات خود را دارد و مسئله مادی نیز از اهمیت کمی برخوردار نیست. اگرچه اغلب بانوان فعال در این عرصه مستقل، توانمند و تحصیلکرده هستند اما بعد از یک مدتی شمار فعالان در این ورزش دچار ریزش می شود و من خیلی تلاش کردم تا آن را ریشه یابی نموده و برای افزایش حضور بانوان در این ورزش بسیار پیگیری نمودم و تاجاییکه در توان داشتم از حقوق آنها دفاع کرده ام. به این ترتیب یک جامعه پروازی بانوان پاراگلایدر ایران بوجود آمد تا از این طریق درک بهتری از سطح تواناییهای بانوان حاصل شود و بر بهبود آن تمرکز صورت پذیرد. از این گروه هم انصافا حمایتهای خوبی شد و اینجا متوجه شدم که علی رغم اینکه دخترها خیلی بیشتر سانسور می شود، اما چقدر میل به دیده شدن تواناییهای آنها زیاد است. به این ترتیب یک وبسایت طراحی شد وحدود 100 بانوی خلبان حرفه ای از گوشه و کنار ایران شناسایی شدند که حتی از وجود یکدیگر بی خبر بودند.
خود من در زمان آغاز آموزشهایی که می دیدم به دلیل خانم بودن و علیرغم روحیه جسور و شجاعی که داشتم اغلب جدی گرفته نمی شدم، تا زمانیکه اولین مربی که من را جدی گرفته و باور داشت و زمینه شکوفایی من را ایجاد کرد، به همین دلیل هم با خودم عهد بستم که تاجایی که امکان داشته باشد همان فرد حمایت کننده از بانوان باشم.
آقای «محمد سمنانی» پایه گذار یک سیستم آموزشی نوین در پرواز مسافت پاراگلایدر ایران هستند و از مربیان خوب من که پارسال به کمک ایشان یک دوره آموشی مسافت برای دختران برگزار کردیم و جای دارد از ایشان و تمامی اساتیدی که حمایت کننده پیشرفت و جسارت یافتن دختران هستند قدردانی نمایم.
من آینده جامعه پروازی بانوان ایران را خیلی روشن و مملو از درخشش می بینم همینطور که در مقایسه با سال قبل دستاوردهای خیلی زیادی داشتیم.
باید عاشق پرواز بود
اگر کسی بخواهد سراغ ورزش یا تفریحات هوایی برود تنها توصیه ام این است که اگر عاشق پرواز هستند، این ورزش را آغاز نمایند. چراکه هیجان طلبی، خاص بودن، میل به تفاوت و یا بعبارتی باکلاس بودن دلیل قانع کننده ای نیست و این افراد در این عرصه باقی نمی مانند.
اکنون با مبلغی خدود بیست میلیون تومان می شود یک ست تجهیزات پروازی کامل و خوب خریداری نمود و حتی دوره آموزش اولیه را گذراند. هر فردی که سلامت و آمادگی جسمی خوبی داشته باشد بدون محدودیت سنی خاصی می تواند این ورزش را انجام دهد. منتها مثل هر ورزش دیگری دوره های آموزشی کامل و زمان زیاد برای تمرین لازم دارد.
مسابقات و رقابتهای پاراگلایدر به این صورت است که مسابقاتی به عنوان انتخابی جام جهانی در کشورهای مختلف انجام می شود و خلبانها بر اساس رتبه ای که سالانه با حضور در این رقابتها کسب می کنند، سهیمه ورود به جام جهانی و پس از آن سوپرفینال را بدست می آورند. همچنین مسابقات قهرمانی هر کشور نیز سهمیه ای برای ورود به جام جهانی در اختیار خلبانها قرار می دهد.