زمانی که حزب الله لبنان پرچم مبارزه با اسرائیل و بیرون راندن ارتش آن از سرزمین های اشغال شده لبنان را بلند کرد بسیاری باور نداشتند که این گروه کوچک می تواند از پس آن ارتش تا دندان مسلح بر آید.
اینکه ارتش های همه کشورهای عربی در چندین جنگ با ارتش اسرائیل شکست خورده بودند خود دلیلی بر آن بود که بسیاری حتی این هدف حزب الله را به سخره بگیرند.
من شخصا زمانی که حزب الله تشکیل می شد در لبنان بودم و به یاد دارم چگونه بسیاری از سیاستمداران و گروه های سیاسی در این کشور ایده تعدادی جوانان که تلاش می کردند حزب الله را تشکیل دهند تا اسرائیل را از کشور خود اخراج کنند خنده دار توصیف می کردند و باور داشتند که این جوانان چیزی بارشان نیست اما امروزه می توان گفت حزب الله ثابت کرد که آن جوانان خیلی بارشان بود و آن سیاست مداران بودند که چیزی بارشان نبود.
وقتی حزب الله لبنان موفق شد ارتش اسرائیل را وادار کند از سرزمین های لبنان خارج شود غرور ملی در میان لبنانی ها غوغا می کرد و در کل جهان عرب حزب الله و رهبر آن به نماد جوانان عرب و مسلمان تبدیل شدند.
وقتی که حزب الله تصمیم گرفت در جنگ سوریه در مقابل گروه های تروریستی مانند داعش و جبهه النصره بجنگد بسیاری از آنهایی که حامی این گروه های تندرو بودند در لبنان در مقابل حزب الله جبهه گیری کردند. در واقع اینان از موفقیت حزب الله در مقابل اسرائیل و محبوبیتی که در میان مردم به دست آورده بود ناراحت بودند و می خواستند به هر ترتیبی شده این موفقیت را از دست حزب الله سلب کنند چون خود نمی توانستند به چنین موفقیتی دست یابند.
حضور حزب الله در سوریه ثابت کرد که این حزب یک خطر خیلی بزرگ را از سر همه لبنانی ها مسلمان و مسیحی و… باز کرده و اگر حضور رزمندگان این حزب در سوریه نبود چه بسا لبنان دچار شرایطی می شد که مناطق ایزدی نشین عراق به حالشان گریه می کردند.
علیرغم اینکه حزب الله توانست خطر گروه های تروریستی را از لبنان دفع کند اما به دلیل هم مرزی با سوریه بسیاری از اینان چه به عنوان پناهنده چه به عناوین دیگر به داخل لبنان نفوذ کردند و در مناطق صعب العبور آن جای گرفتند.
البته نمی توان انکار کرد که بخشی از جامعه پذیرنده اهل تسنن در لبنان هم نقش بسزایی در ریشه دواندن این گروه ها در لبنان داشتند و برخی از اهل تسنن در لبنان باور داشتند که با وجود القاعده و داعش در لبنان خواهند توانست به امتیاز های سیاسی دست یابند اما در نهایت مشخص شد که حضور القاعده و داعش در لبنان حتی به ضرر اهل تسنن نیز هست چون تروریسم مسلمان و مسیحی و یا شیعه و یا سنی و یا دروزی نمی شناست و وقتی که یک تروریست بمبی را در جایی از لبنان منفجر می کند بمب همه را از هر دین و مذهب و طایفه ای بودند می کشد.
وقتی که حزب الله تصمیم گرفت در جنگ سوریه در مقابل گروه های تروریستی مانند داعش و جبهه النصره بجنگد بسیاری از آنهایی که حامی این گروه های تندرو بودند در لبنان در مقابل حزب الله جبهه گیری کردند. در واقع اینان از موفقیت حزب الله در مقابل اسرائیل و محبوبیتی که در میان مردم به دست آورده بود ناراحت بودند و می خواستند به هر ترتیبی شده این موفقیت را از دست حزب الله سلب کنند چون خود نمی توانستند به چنین موفقیتی دست یابند.
حضور حزب الله در سوریه ثابت کرد که این حزب یک خطر خیلی بزرگ را از سر همه لبنانی ها مسلمان و مسیحی و… باز کرده و اگر حضور رزمندگان این حزب در سوریه نبود چه بسا لبنان دچار شرایطی می شد که مناطق ایزدی نشین عراق به حالشان گریه می کردند.
علیرغم اینکه حزب الله توانست خطر گروه های تروریستی را از لبنان دفع کند اما به دلیل هم مرزی با سوریه بسیاری از اینان چه به عنوان پناهنده چه به عناوین دیگر به داخل لبنان نفوذ کردند و در مناطق صعب العبور آن جای گرفتند.
البته نمی توان انکار کرد که بخشی از جامعه پذیرنده اهل تسنن در لبنان هم نقش بسزایی در ریشه دواندن این گروه ها در لبنان داشتند و برخی از اهل تسنن در لبنان باور داشتند که با وجود القاعده و داعش در لبنان خواهند توانست به امتیاز های سیاسی دست یابند اما در نهایت مشخص شد که حضور القاعده و داعش در لبنان حتی به ضرر اهل تسنن نیز هست چون تروریسم مسلمان و مسیحی و یا شیعه و یا سنی و یا دروزی نمی شناست و وقتی که یک تروریست بمبی را در جایی از لبنان منفجر می کند بمب همه را از هر دین و مذهب و طایفه ای بودند می کشد.
اما جالب تر اینکه به دلیل شرایط فرهنگی خاص لبنان گروه های القاعده و داعش هیچ وقت نتوانستند حمایت اکثریت اهل تسنن این کشور را کسب کنند و همیشه بخش کوچکی از اهل تسنن از آنها حمایت می کردند.
تعلل دو ساله در انتخاب رئیس جمهوری و تشکیل کابینه در لبنان بهانه دیگری بود تا این گروه های تروریستی فرصتی برای جا باز کردن در لبنان پیدا کنند چون همه تشکیلات نظامی و امنیتی در لبنان درگیر مشکلات مرتبط با اختلافات سیاسی فیما بین سیاستمداران بودند و پوشش سیاسی لازم برای برخورد با این گروه های تروریستی وجود نداشت.
حزب الله هم برای اینکه به یک درگیری محلی مذهبی ورود نکند ترجیح می داد که منتظر بماند ارتش و نیروهای امنیتی لبنان خود دست به کار شوند و حزب الله پشت جبهه به حمایت از آنها بپردازد.
پس از اینکه دولت جدید لبنان تشکیل شد تصمیم برخورد با گروه های تروریستی مجددا در چرخه اختلاف های سیاسی گیر کرد و با توجه به اینکه برخی کشورهای حامی تروریست ها بر اعضای دولت لبنان تاثیر گذار بودند در واقع اخراج تروریست ها از لبنان به عنوان یک امر محال تبدیل شد.
در نهایت حزب الله مجبور شد خود تصمیم بگیرد برای نجات لبنان دست به کار شود و گروه های تروریستی را از لبنان بیرون براند وهمین تصمیم حزب الله نیز هم با مخالفت برخی حامیان گروه های تروریستی در دولت لبنان برخورد کرد و هم اینکه برخی باور داشتند که حزب الله با ورود به این جنگ وارد یک جنگ فرسایشی خواهد شد و امکان ندارد بتواند کار ترویست ها را به سرعت یک سره کند.
اما حزب الله دست به کار شد و با سرعت بی نظیری کار گروه جبهه النصره در عرسال را تمام کرد.
تعلل دو ساله در انتخاب رئیس جمهوری و تشکیل کابینه در لبنان بهانه دیگری بود تا این گروه های تروریستی فرصتی برای جا باز کردن در لبنان پیدا کنند چون همه تشکیلات نظامی و امنیتی در لبنان درگیر مشکلات مرتبط با اختلافات سیاسی فیما بین سیاستمداران بودند و پوشش سیاسی لازم برای برخورد با این گروه های تروریستی وجود نداشت.
حزب الله هم برای اینکه به یک درگیری محلی مذهبی ورود نکند ترجیح می داد که منتظر بماند ارتش و نیروهای امنیتی لبنان خود دست به کار شوند و حزب الله پشت جبهه به حمایت از آنها بپردازد.
پس از اینکه دولت جدید لبنان تشکیل شد تصمیم برخورد با گروه های تروریستی مجددا در چرخه اختلاف های سیاسی گیر کرد و با توجه به اینکه برخی کشورهای حامی تروریست ها بر اعضای دولت لبنان تاثیر گذار بودند در واقع اخراج تروریست ها از لبنان به عنوان یک امر محال تبدیل شد.
در نهایت حزب الله مجبور شد خود تصمیم بگیرد برای نجات لبنان دست به کار شود و گروه های تروریستی را از لبنان بیرون براند وهمین تصمیم حزب الله نیز هم با مخالفت برخی حامیان گروه های تروریستی در دولت لبنان برخورد کرد و هم اینکه برخی باور داشتند که حزب الله با ورود به این جنگ وارد یک جنگ فرسایشی خواهد شد و امکان ندارد بتواند کار ترویست ها را به سرعت یک سره کند.
اما حزب الله دست به کار شد و با سرعت بی نظیری کار گروه جبهه النصره در عرسال را تمام کرد.
همین ماجرا منجر شد که ارتش لبنان نیز مجبور شود خودی نشان دهد و برای مبارزه با داعش پیش قدم شود و علیرغم اینکه همه می دانند حزب الله لبنان کار را تمام کرد ولی در سخنرانی سید حسن نصر الله مشاهده کردیم که وی تلاش کرد امتیاز زیادی را به ارتش لبنان بدهد تا بگوید این لبنانی ها بودند که کار گروه های تروریستی در لبنان را تمام کردند.
پیروزی برق آسای لبنانی ها بر علیه گروه های تروریستی را باید به عنوان یک رکورد در مجامع بین المللی به ثبت رساند چون سابقه نداشته که اهالی هیچ کشوری به این سرعت بتوانند تروریست ها را از مملکت خود بیرون برانند.
برای جاروب کردن آنها نیز به وقت بیشتری نیاز بود.
در این راستا نمی توان اقتدار و توانمندی های جدید حزب الله در ترسیم و پیاده سازی عملیات هجومی بسیار پیچیده نظامی آن هم در مناطق صعب العبور را نادیده گرفت و باید توجه داشت که خود همین ماجرا نشان می دهد که لبنانی ها توانسته اند از نظر نظامی به جایگاه خیلی بالایی برسند جایگاهی که بسیاری از ارتش های دیگر کشورهای عربی از آن برخوردار نمی باشند.
این پیروزی را می توان کنار پیروزی های سابق حزب الله لبنان بر علیه اسرائیل قرار داد تا متوجه شد چرا در لبنان اکثریت مردم لبنان ونه فقط شیعیان طرفدار حزب الله هستند و چرا در مراسم سخنرانی سید حسن نصر الله از افرادی با تیپ حزب اللهی گرفته تا افردی که به هیچ وجه ظاهری حتی نزدیک به تیپ حزب اللهی ندارند را می توانیم مشاهده کنیم و متوجه باشیم که حزب الله لبنان امروزه خود به یک نماد والگو تعامل سازنده میان ادیان و مذاهب و تفکر های مختلف اجتماعی تبدیل شده.
پیروزی برق آسای لبنانی ها بر علیه گروه های تروریستی را باید به عنوان یک رکورد در مجامع بین المللی به ثبت رساند چون سابقه نداشته که اهالی هیچ کشوری به این سرعت بتوانند تروریست ها را از مملکت خود بیرون برانند.
برای جاروب کردن آنها نیز به وقت بیشتری نیاز بود.
در این راستا نمی توان اقتدار و توانمندی های جدید حزب الله در ترسیم و پیاده سازی عملیات هجومی بسیار پیچیده نظامی آن هم در مناطق صعب العبور را نادیده گرفت و باید توجه داشت که خود همین ماجرا نشان می دهد که لبنانی ها توانسته اند از نظر نظامی به جایگاه خیلی بالایی برسند جایگاهی که بسیاری از ارتش های دیگر کشورهای عربی از آن برخوردار نمی باشند.
این پیروزی را می توان کنار پیروزی های سابق حزب الله لبنان بر علیه اسرائیل قرار داد تا متوجه شد چرا در لبنان اکثریت مردم لبنان ونه فقط شیعیان طرفدار حزب الله هستند و چرا در مراسم سخنرانی سید حسن نصر الله از افرادی با تیپ حزب اللهی گرفته تا افردی که به هیچ وجه ظاهری حتی نزدیک به تیپ حزب اللهی ندارند را می توانیم مشاهده کنیم و متوجه باشیم که حزب الله لبنان امروزه خود به یک نماد والگو تعامل سازنده میان ادیان و مذاهب و تفکر های مختلف اجتماعی تبدیل شده.