علیرغم همه تلاش های نتانیاهو ولابی ها و رسانه های وابسته به اسرائیل برای ایجاد نوعی واهمه در مورد ایران در روسیه اما پاسخ پرزیدنت پوتین به نتانیاهو بسیار روشن و واضح بود، اسرائیل یک کشور دوست برای روسیه به حساب می آید اما ایران یک شریک استراتژیک برای روسیه در منطقه است.
بیش از یک سوم جمعیت اسرائیل را یهودی های روس تبار تشکیل می دهند و بدیهی است که با وجود این تعداد روس تبار روسیه و اسرائیل مجبور هستند روابط دوستانه ای داشته باشند اما به هر حال منافع استراتژیک کشورها با رابطه دوستانه فرق می کند.
اسرائیل منافع استراتژیک خود را به غرب و ایالات متحده گره زده و با این شرایط بدیهی است که در بسیاری از موارد منافع استراتژیک آن با روسیه در تضاد خواهد بود.
کما اینکه در اکراین علیرغم حقانیت روس تبارها که بر اساس قانون اساسی و انتخابات سالم رئیس جمهوری از میان آنها انتخاب شده بود، شاهد آن بودیم که اسرائیل از موضع مخالف روسیه و کودتا بر علیه رئیس جمهوری روسی تبار منتخب پشتیبانی کرد و منافع استراتژیک خود با غرب را بر روابط دوستانه با روسیه ترجیح داد.
برخی در ایران در مورد موضع روسیه در سوریه و ائتلاف ایران و روسیه شبهه افکنی می کردند اما موضع اخیر پرزیدنت پوتین نه فقط پاسخی به آقای نتانیاهو بود بلکه پاسخی به آنهایی بود که دائم در مورد این رابطه شبهه پردازی می کنند.
پاسخ آقای پوتین بسیار واضح بود، علیرغم اینکه روسیه پذیرفته برای کم کردن تنش در سوریه مناطق امن ایجاد شود اما این به این معنا نیست که اجازه می دهد اسرائیل به تعدی بر علیه همپیمانانش بپردازد و از خط قرمز ها عبور کند و اسرائیل باید از تهدید هایش دست بردارد.
شاید آقای نتانیاهو بتواند دست به هر اقدامی که می خواهد بر علیه مردم مظلوم فلسطین در غره بزند اما این به این معنا نیست که اسرائیل می تواند همین رفتار را نسبت به ایران و سوریه و یا حزب الله داشته باشد و توقع داشته باشد روسیه از همپیمانانش بخواهد واکنشی نشان ندهند.
اسرائیل منافع استراتژیک خود را به غرب و ایالات متحده گره زده و با این شرایط بدیهی است که در بسیاری از موارد منافع استراتژیک آن با روسیه در تضاد خواهد بود.
کما اینکه در اکراین علیرغم حقانیت روس تبارها که بر اساس قانون اساسی و انتخابات سالم رئیس جمهوری از میان آنها انتخاب شده بود، شاهد آن بودیم که اسرائیل از موضع مخالف روسیه و کودتا بر علیه رئیس جمهوری روسی تبار منتخب پشتیبانی کرد و منافع استراتژیک خود با غرب را بر روابط دوستانه با روسیه ترجیح داد.
برخی در ایران در مورد موضع روسیه در سوریه و ائتلاف ایران و روسیه شبهه افکنی می کردند اما موضع اخیر پرزیدنت پوتین نه فقط پاسخی به آقای نتانیاهو بود بلکه پاسخی به آنهایی بود که دائم در مورد این رابطه شبهه پردازی می کنند.
پاسخ آقای پوتین بسیار واضح بود، علیرغم اینکه روسیه پذیرفته برای کم کردن تنش در سوریه مناطق امن ایجاد شود اما این به این معنا نیست که اجازه می دهد اسرائیل به تعدی بر علیه همپیمانانش بپردازد و از خط قرمز ها عبور کند و اسرائیل باید از تهدید هایش دست بردارد.
شاید آقای نتانیاهو بتواند دست به هر اقدامی که می خواهد بر علیه مردم مظلوم فلسطین در غره بزند اما این به این معنا نیست که اسرائیل می تواند همین رفتار را نسبت به ایران و سوریه و یا حزب الله داشته باشد و توقع داشته باشد روسیه از همپیمانانش بخواهد واکنشی نشان ندهند.
امروزه مشخص است که دولت و ارتش سوریه و همپیمانانشان در آخرین مراحل هستند و دیر یا زود کار تروریست ها در این کشور تمام می شود.
اسرائیل هم دلواپس است خواب خوشی را که چند سالی است به دلیل درگیری دشمنانش با تروریست ها داشت برهم خورد و پس از پایان کار تروریست ها خواب های خوش اسرائیل دیگر آشفته شود.
نیروهای مقاومت که قبلا تشکلات نظامی پارتیزانی به حساب می آمدند پس از این جنگ ها دیگر ارتش منظمی به حساب می آیند که هم با جنگ های پارتیزانی نا منظم آشنا هستند و هم با تاکتیک های جنگ های منظم ارتش های بزرگ جهان و امکانات نیروی زمینی و هوایی و دریایی و موشکی مجهز هستند.
این نتیجه قطعا برای اسرائیل بسیار نتیجه سنگینی به حساب می آید چرا که اسرائیل امیدوار بود جنگ نیروهای مقاومت با تروریست ها منجر به نابودی فرسایشی طرفین گردد و حتی در موارد بسیاری به گروه های تروریستی مانند القاعده و داعش کمک های لژستیکی و نظامی کرد تا در جنگ با نیروهای مقاومت کم نیارند ولی در نهایت ماجرا بر عکس تصورها رقم خورد.
با این شرایط می توان گفت آقای نتانیاهو دو ضربه بسیار سنگین استراتژیک را دریافت کرده ، هم اینکه نتوانسته روسیه را از جبهه ایران و روسیه جدا کند و هم اینکه امروزه نیروهای مقاومت بسیار قویتر و مجرب تر از گذشته شده اند و نیروهایی که قبلا فقط از استراتژی و تاکتیک های دفاعی برخوردار بودند وارتش اسرائیل نتوانسته بود شکست دهد، امروزه از توان تهاجمی و عملیاتی ای برخوردار هستند که تهدیدی بسیار بزرگتر برای ارتش اسرائیل به حساب می آیند.
آقای پوتین هم با پاسخ خود به نتایاهو ثابت کرد که روسیه شریکی قابل اطمینان در جنگ بر علیه تروریسم در منطقه به حساب می آید و همه شایعه پراکنی ها در مورد موضع روسیه فقط با هدف ایجاد تفرقه در جبهه مقابله با تروریسم به حساب می آید.
اسرائیل هم دلواپس است خواب خوشی را که چند سالی است به دلیل درگیری دشمنانش با تروریست ها داشت برهم خورد و پس از پایان کار تروریست ها خواب های خوش اسرائیل دیگر آشفته شود.
نیروهای مقاومت که قبلا تشکلات نظامی پارتیزانی به حساب می آمدند پس از این جنگ ها دیگر ارتش منظمی به حساب می آیند که هم با جنگ های پارتیزانی نا منظم آشنا هستند و هم با تاکتیک های جنگ های منظم ارتش های بزرگ جهان و امکانات نیروی زمینی و هوایی و دریایی و موشکی مجهز هستند.
این نتیجه قطعا برای اسرائیل بسیار نتیجه سنگینی به حساب می آید چرا که اسرائیل امیدوار بود جنگ نیروهای مقاومت با تروریست ها منجر به نابودی فرسایشی طرفین گردد و حتی در موارد بسیاری به گروه های تروریستی مانند القاعده و داعش کمک های لژستیکی و نظامی کرد تا در جنگ با نیروهای مقاومت کم نیارند ولی در نهایت ماجرا بر عکس تصورها رقم خورد.
با این شرایط می توان گفت آقای نتانیاهو دو ضربه بسیار سنگین استراتژیک را دریافت کرده ، هم اینکه نتوانسته روسیه را از جبهه ایران و روسیه جدا کند و هم اینکه امروزه نیروهای مقاومت بسیار قویتر و مجرب تر از گذشته شده اند و نیروهایی که قبلا فقط از استراتژی و تاکتیک های دفاعی برخوردار بودند وارتش اسرائیل نتوانسته بود شکست دهد، امروزه از توان تهاجمی و عملیاتی ای برخوردار هستند که تهدیدی بسیار بزرگتر برای ارتش اسرائیل به حساب می آیند.
آقای پوتین هم با پاسخ خود به نتایاهو ثابت کرد که روسیه شریکی قابل اطمینان در جنگ بر علیه تروریسم در منطقه به حساب می آید و همه شایعه پراکنی ها در مورد موضع روسیه فقط با هدف ایجاد تفرقه در جبهه مقابله با تروریسم به حساب می آید.
