به گزارش اسپوتنيک به نقل از مقامات ایران، چنانچه دریاچه ارومیه احیا نشود، بیش از ۱۴ میلیون نفر جانشان در خطر خواهد بود و انواع بیماری ها آنها را تهدید می کند. مسئله محیط زیست فراتر از یک منطقه، شهر، کشور است بلکه تمامی ساکنان کره زمین را در بر می گیرد. سالهاست که دریاچه ارومیه با خشک سالی دست و پنجه نرم می زند، اما اکنون باید به دنبال راه حل مناسب نجات جان این حوزه آبخیز بود. وزگاری دریاچه ارومیه، طغیان می کرد و شاید هیچ کس باور نمی کرد که روزی ۹۵ دریاچه ارومیه خشک شود. در مقاله زیر به بررسی راهکارهای بازگردان دوران غرور و طغیان به دریاچه ارومیه پرداخته شده است.
جناب آقای محمد درویش، مدیر کل مشارکت های مردمی سازمان محیط زیست در ایران در صحبت های خود با خبر نگار اسپوتنیک، به طور تخصصی به بررسی همه جانبه ابعاد خشک شدن دریاچه ارومیه، راه کارها و کمک های جهانی می پردازد. به عقیده ایشان آگاهی دادن به مردم منطقه جهت کاهش وابستگی به اراضی کشاورزی و تامین معیشیتی خود از آب و خاک این دریاچه امر حیاتی است، این امر تنها با کمک مردم و یاری دولت ایران و در سطحی بالاتر کمک های جهانی امکان پذیر است.
خشک شدن دریاچه ارومیه باعث ایجاد خطر معیشتی برای 14 میلیون نفر می گردد، راه کار مناسب چیست؟
یکی از مهم ترین دلایلی که سبب شده است بحران دریاچه ارومیه بوجود بیاید، افزایش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه بوده است. ما در طول چند دهه اخیر، وسعت اراضی کشاورزی را از 320 هزار هکتار به میزان 680 هزار هکتار افزایش داده ایم. با توجه به اینکه هر هکتار از اراضی کشاورزی به طور متوسط به میزان ده هزار متر مکعب آب مصرف می کند، در واقع ما به میزان 3.6 میلیادر متر مکعب آب بر حوزه تحمیل کردیم، در حوزه ای که مازاد آب نداشتیم. و مجبور شدیم از 3.1 ملیارد متر مکعب آب بگذریم و برای جبران مقدار 500 میلیون متر مکعب ما بقی اجازه حفر چاه دادیم.
ما در طول این سالها 72 سد بر روی 14 رودخانه منتهی به دریاچه ارومیه زدیم و اجازه دادیم فرایند آبزدایی از بالادست سد ها تسهیل شود. و بسیاری از اراضی شیب دار که زمانی جز مراتع بسیار مرغوب منطقه بود تبدیل به اراضی با کشت آبی تبدیل شد.
همه این موارد سبب شد که ما با یک بحران جدی در دریاچه رو به رو شویم. این بحران سبب شد که تا ظرفیت گرمایی ویژه منطقه کاهش پیدا کند، تفاوت دمای شب و روز بسیار شود. این موارد باعث می شود که تا ما میانگین دما در منطقه تا 1.5 تا دو درجه افزایش یابد. سهم بزرگی از ریزش های آسمانی در دریاچه ارومیه از برف به باران تبدیل شده است. این موارد به همراه توسعه بی رویه باغ های سیب که 5 برابر تاکستان آب مصرف می کنند، سبب شد که دریاچه ارومیه به کویر تبدیل شود.
اکنون حدود 1.5 میلیارد متر مکعب آب هنوز در دریاچه در سطح 2 هزار کیلومتر مربعی وجود دارد. یعنی دو پنجم دریاچه دارای آب با سطح و عمق بسیار کم است، یعنی سطح تبخیر دریاچه ارومیه بسیار شده است. در واقع امروز سطح تراز دریاچه 1270.46 است که از کمترین میزان آن در مهرماه 1393 یعنی 1270.04 هنوز به میزان 40 سانتی متر بیشتر است، این مسئله به رغم این اتفاق افتاده است که ما امسال با یک خشکسالی بسیار شدید رو به رو بوده ایم. یعنی 32 درصد ریزش های آسمانی از میانگین 48 درصد متوسط کمتر بوده است. اما به دلیل فشار بر سدها که حفاری خود را به سمت دریاچه رها کرده اند، به دلیل پلمپ برخی از چاه های کشاورزی غیرمجاز در منطقه، به دلیل تشویق مردم به کاهش کشت سیب ما هم اکنون به موفقیت هایی دست یافته ایم. اما این موفقیت ها کافی نیست.
اگر ما بخواهیم جان دریاچه ارومیه را نجات دهیم، باید تمامی اراضی را که به صورت نابخردانه تبدیل به اراضی کشاورزی نموده ایم را در یک دوره 10 ساله بار دیگر به مراتع تبدیل کنیم. بدین ترتیب 300 هزار هکتار آزاد می شود. ما باید تلاش کنیم تا صنعت گیاهان دارویی را در منطقه جایگزین نماییم. ما باید از انرژی های نو استفاده کنیم. همچنین باید از مزیت بازرگانی حوزه دریاچه ارومیه با کشورهای آذربایجان، نخجوان، ارمنستان، ترکیه و عراق استفاده نماییم. اگر منطقه آزادی به نام دریاچه ارومیه ایجاد شود و مردم بتوانند از این امکانات بهره ببرند، در آن صورت دولت می تواند از آنها بخواهد تا منابع معیشتی خود را از منابع آب و خاک دریاچه ارومیه تامین ننمایند. ما نباید بگذاریم چغندر قند در این حوزه کاشته شود. این موارد به همراه مدیریت دام در منطقه می تواند باعث احیای دریاچه ارومیه شود.
برخی از ستاره های سرشناس من جمله لئوناردو دی کاپریو و برخی کشورها من جمله ژاپن خواستار کمک به ایران در حل بحران دریاچه ارومیه هستند؟ این افراد و کشورها چه اقداماتی می توانند در این زمینه بردارند؟
دنیا چند سال است تا با افزایش آگاهی مردم منطقه آنها را نسبت به تخریب موقعیت محیط زیستی خود هشدار دهند. دنیا سعی دارد به آنها تکنیک های جدیدی را آموزش دهد تا مردم از معیشت های پایدار برخوردار شوند. دنیا قصد دارد روش های کشاورزی جدیدی را به آنها آموزش دهد. بیش از 500 گروه در روستاهای کوچک حوزه آبخیز دریاچه ارومیه به آموزش مردم این منطقه می پردازد. ستارگان بزرگ جهانی و ایرانی نسبت به این مسئله واکنش و حساسیت نشان داده اند، تمامی این موارد کمک می کند تا توجه جامعه جهانی به موضوع نجات جان دریاچه ارومیه بیشتر شود.
جناب آقای مسعود باقرزاده کریمی، معاون دفتر زیستگاه ها و امور مناطق سازمان حفاظت محیط زیست و همچنین کارشناس عضو کارگروه احیای دریاچه ارومیه در مصاحبه با خبرنگار اسپوتنیک به عنوان یک فرد و مقام مسئول ایرانی در حوزه تصمیم گیری برای نجات جان دریاچه، به راه حل های کلیدی سیاست ایران می پردازد.
خشک شدن دریاچه ارومیه باعث ایجاد خطر معیشتی برای 14 میلیون نفر می گردد، راه کار مناسب برای بازسازی این دریاچه چیست؟
دریاچه ارومیه در شمال غرب ایران واقع شده است که کل حوزه آبخیز آن در ایران قرار گرفته است، این امر به لحاظ مدیریتی یک مزیت برای کشور ما محسوب می شود تا بتوانیم تمام منابع، مصارف این حوزه را مدیریت کنیم. زیرا در برخی مواقع بسیاری از حوزه های آبریز رودخانه ها بین کشورهای مختلف مشترک است. اما این نکته حسن است که تمامی حوزه در داخل کشور قراردارد و تمامی مساحت حدود 5.2 میلیون هکتار مساحت حوزه این دریاچه و خود دریاچه حدود 500 هزار هکتار در ایران است. بنابراین سیاست اصلی دولت در این است که آب دریاچه را از داخل خود حوزه تامین نمایید، زیرا ما به انتقال بین حوزه ای اعتقادی نداریم. زیرا این حوزه یک حوزه کم آب در کشور ما محسوب نمی گردد، شاید این حوزه در مقایسه با مقیاس جهانی به عنوان یک حوزه کم آب محسوب نگردد. اما ایران از جمله کشورهای خشک دنیا است. در واقع بعد از حوزه خزری، دومین حوزه پرآب کشور دریاچه ارومیه است. حوزه خزر با 800 میلیمتر بارندگی در سال به عنوان پرآب ترین حوزه آبی ایران و سپس حوزه دریاچه ارومیه با 350 میلیمتر بارندگی در سال در جایگاه دوم قرار دارد. دیگر حوزه های آبی کشور دارای بارش های زیر 150 میلیمتر بارندگی هستند.
اولین سیاست دولت در این است که در کل حوزه آبریز مدیریت کند، دومین سیاست دولت در این است که مصارف را در همه بخش ها کاهش بدهد. یکی از دلایل عمده خشک شدن دریاچه ارومیه — مصرف بیش از اندازه منابع بالادست این حوزه است: توسعه کشاورزی، یا استفاده از آب در سایر بخش ها همانند شهرها و صنعت، تمامی این موارد باعث شده است که ما با بیش از حد مجاز مصرف در حوزه رو به رو شویم. حد مجاز جهانی در این است که حداقل باید حدود 40 تا 60 درصد از آب در حوزه و اکوسیستم باقی بماند. ما بیش از اینها مصرف کرده ایم، بنابراین ما باید راه معکوسی که در گذشته طی کرده ایم را پیش ببریم. در واقع سیاست ما باید به این طریق باشد که اگر توسعه کمی کشاورزی داریم، باید آن را متوقف سازیم. اگر بهره بری کشاورزی ما پایین بود، باید میزان آن را بالا ببریم. و آبی را که از ارتقای بهره بری حفظ می کنیم نباید آن آب را مجددا صرف توسعه کشاورزی نماییم، بلکه این آب را صرف تامین آب دریاچه نماییم. برداشت های غیر مجاز از آب ها را مهار کنیم. این برنامه جامع به مدت ده سال از سال 1392 تا سال 1402 تعریف شده است. این برنامه با تدوین دولت و همکاری بقیه بخش ها همانند دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و حتی کمک سایر کشورها امکان پذیر است. بدین ترتیب در طی ده سال می توان روند خشکی دریاچه را به روند احیا تبدیل کنیم.
برخی از ستاره های سرشناس سینما و برخی کشورها من جمله ژاپن خواستار کمک به ایران در حل بحران دریاچه ارومیه هستند؟ این افراد و کشورها چه اقداماتی می توانند در این زمینه بردارند؟
مسئله محیط زیست یک مسئله سراسر زمینی و جهانی است. این امر درست است که کل حوزه آبخیز دریاچه ارومیه در داخل کشور ایران قرار دارد. اما اثرات و تبعات خشک شدن دریاچه کل منطقه را با خطر مواجه می کند. دریاچه آرام که خشک شده حالا طوفان های گرد و غبار دریاچه آرام تا استان گلستان و شهر گرگان نیز می رسد. بدین ترتیب ما از مشارکت سایر کشورها استقبال می کنیم، اتفاقا کشور ژاپن همکاری های خود را اغاز نموده، استرالیا در صدد آغاز همکاری است. ما با برخی کشورها من جمله آلمان، متخصصین در کشور هلند و ترکیه در حال مشورت گیری هستیم. این دوستان برای تبادل نظر با ایران در رفت و امد هستند.
علاوه بر کشورها ما با کنوانسیون های مسئول حفاظت از تالاب ها من جمله کنوانسیون رامسر، یا کنوانسیون تنوع زیستی، سازمان ملل، و همچنین انجمن یونس با ما در این زمینه شور و مشورت دارند. ما استقبال می کنیم. این افراد یاری رسان یا باید در زمینه محیط زیست تخصص داشته باشند، یا از نظر مالی بتوانند به ایران کمک کنند، اما این کمک ها باید در چارچوب مقررات و ضوابط بین المللی باشد. به عقیده بنده کشور ایران نیز از این مسئله استقبال خواهد کرد.
در نتیجه می توان گفت، سیاست ها و مدیریت داخلی مقامات ایرانی، کمک های ساکنان و مردم منطقه ارومیه، مدیریت یافتن راه های معیشتی دیگر برای ساکنان این حوزه، مدیریت دامداری در منطقه، کمک های بین المللی، پیش گرفتن راه معکوس 10 ساله — تمامی این موارد می تواند امید را به دریاچه ارومیه بازگرداند.