آقای اعرجی به صراحت اظهار داشت:"شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد عربستان از وی خواسته با ایرانی ها صحبت کند و تلاش کند میانجی گری نماید و همچنین ملک سلمان از آقای عبادی نخست وزیر عراق نیز همین خواسته را داشته".
چند روز بعد آقای اعرجی صحبت های قبلی خود را تکذیب نکرد بلکه اظهار داشت عربستان از عراق تقاضای میانجی گری نکرده ، که در واقع نوعی بازی با کلمات به حساب می آید، هم به این معنا است که عربستان رسما از دولت عراق تقاضای میانجی گری نکرده و هم اینکه نفی نمی کند که شاهزاده محمد و یا ملک سلمان بصورت خصوصی از آقای اعرجی و یا عبادی تقاضای صحبت با ایرانی ها به نمایندگی از آنها را نکرده اند.
چهار روز پس از صحبت های آقای اعرجی خبرگزاری عربستان سعودی به نقل از منابع مطلع که نام آنها را اعلام نکرده به جای خبر بیانیه شدید اللحنی بر علیه ایران صادر کرده و اظهار داشته عربستان از عراق تقاضای میانجی گری نکرده، اما باز هم حرف های آقای اعرجی را تکذیب ننموده.
حال در طرف مقابل ایرانی ها از زبان سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرده که آماده گفتگو و حل اختلافات با همه همسایه ها است.
قطعا اگر پالس هایی از طرف مقابل دریافت نشده بود مقامات ایرانی چنین صحبت هایی را به میان نمی آوردند.
کنار قرار دادن همه این موارد مشخص می کند صحبت های آقای اعرجی خیلی هم بی راه نبوده و نوعی تقاضا در کار بوده حال شاید سعودی ها در این شرایط نمی خواستند این مساله علنی شود چون قطعا وقتی دیگر کشورهای عربی را به دلیل تماس و یا ارتباط با ایران به فلک کشیده اند قابل قبول نیست خود عربستان پشت پرده به دنبال رابطه با ایران باشد.
اگر شرایط منطقه وجهان را در نظر بگیری تنها رفتار منطقی برای عربستان سعودی این است که تلاش کند اختلافات خود با ایران را حل و فصل کند و خود را از مخمسه هایی که در آن گیر کرده نجات دهد.
1 — ماجراجویی عربستان سعودی در یمن به بن بست خورده.
2 — عربستان برای رویارویی با ایران روی رئیس جمهوری جدید ایالات متحده حساب باز کرده بود اما فعلا آقای ترامپ توانایی اینکه بخواهد از موقعیت خود در داخل آمریکا حمایت کند را ندارد حال چه برسد به حمایت از عربستان.
3 — ماجرای قطر منجر به آن شد وجهه عربستان سعودی در جهان آنچنان آسیب ببیند که این کشور سالها نیاز خواهد داشت تا این وجهه را ترمیم کند، دقیقا مشابه آن می ماند که یک قلدر گردن کلفت با شخص ضعیف و سر به زیری در یک محل درگیر شود و قلدر محل از شخصی که هیچوقت خودنمایی نمی کرد شکست بخورد.
تصور کنید این گردن کلفت چگونه می خواهد دیگر در محل رفت و آمد کند.
4 — تنها ائتلافی که عربستان سعودی می توانست روی آن حساب باز کند شورای همکاری کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بود که با اختلافاتی که امروزه میان اعضای آن پیش آمده دیگر عربستان نخواهد توانست روی آن حساب باز کند حال چه برسد به اتحادیه عرب و یا سازمان همکاری های اسلامی به کنار.
6 — هزینه های سرسام آور جنگ یمن و جنگ های دیگر که عربستان در آنها سرمایه گذاری کرده کمر اقتصاد این کشور را شکسته.
7 — شاهزاده محمد بن سلمان برای رسیدن به جانشینی پدر نیاز داشت چهره ای تندرو از خود نشان دهد اما امروزه دیگر نیاز ندارد چنین رفتاری داشته باشد و بر عکس نیاز دارد که آرامش را در کشور خود بر قرار کند تا نقل و انتقال قدرت به آرامی در کشورش انجام شود.
8 — تصور اینکه آقای عادل الجبیر وزیر امور خارجه عربستان سعودی به یکباره با آقای محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به صورت تصادفی در ترکیه رویا رو شد و با وی روبوسی و احوالپرسی نموده مقداری تصوری خام به نظر می آید.
با این شرایط مشخص است که به نفع عربستان سعودی است تا با ایران وارد گفتگو شود و مشکلات خود با ایران را حل کند.
با توجه به اینکه فعلا دولتی در ایران مستقر است که آغوش خود را باز کرده تا با عربستان گفتگو کند شاید بتوان گفت فرصت طلایی برای عربستان فراهم است و نباید این فرصت را از دست دهد.
وبه این دلایل می توان گفت صحبت های وزیر کشور عراق خیلی هم بیراهه نبوده اما ظاهرا فعلا سعودی ها ترجیح می دهند گفتگو ها پشت پرده ویا زیر میز انجام شود.
