قسمت اول
وضعیت اجتماعی زنان در ایران در طول دورههای مختلف تاریخی و فرهنگی متفاوت بوده است. مثلا حمله عربها به ایران موجب پذیرش ارزشهای عربی — اسلامی در میان ایرانیان شد. حمله مغولها به ایران نیز تأثیر زیادی بر فرهنگ و جامعه ایران گذاشت. این تغییرات به طور مستقیم بر وضعیت زنان ایرانی تأثیرگذار بود و میزان برابری زنان در جامعه و میزان پذیرش آنان در جامعه را مورد تأثیر قرار داد.
در زمان هخامنشیان، زنان حق ارث و مالکیت داشتند و از واژه شاهزاده برای اشاره به زنان دربار هخامنشی استفاده شده است.
پوراندخت در زمان ساسانی زنی بود که به نقلی بر بیش از 10 کشور آسیایی امروز پادشاهی کرد.
تاریخچه فمنیسم در دنیا به بیش از 150 سال نمیرسد، اما «پوران دخت»، پادشاه ایرانی دوره ساسانی 1400 سال پیش اولین سخن «فمنیستی» ایرانی را بیان کرد. «پادشاه چه زن باشد چه مرد باید سرزمینش را نگاه دارد و با عدل و انصاف رفتار کند».
Kraliçe Puran Dokht pic.twitter.com/xlGROAztb1
— Hatice Özler Şahin (@HaticeSahin12) 22 мая 2015 г.
در دوران قاجار زنان در جایگاه پایینتری نسبت به مردان قرار داشتند در این دوره در خانهها و خیابانها جدایی جنسیتی وجود داشت که تا دوره پهلوی نیز ادامه یافت. در خیابانهای پرجمعیت در ساعتهای پرجمعیت عصر، زنان باید از یک پیادهرو عبور میکردند و مردان از پیادهرویی دیگر. زنانی که میخواستند برای کاری به سمت دیگر خیابان بروند باید از پاسبان اجازه میگرفتند و تحت نظر او به سرعت حرکت میکردند. زنان و مردان حق نداشتند باهم در یک درشکه بنشینند، حتی اگر مادر و پسر یا خواهر و برادر بودند. در این دوره ازدواج کودکان و ازدواج اجباری دختران بسیار رایج بود. طلاق نیز برای مردان بسیار آسان بود و چندزنی مجاز بود.
نگرش زنان به وضعیت خود پذیرش سرنوشت و تسلیم بود. زنان در جامعه ایران در معرض آسیبپذیریهای بیشتری قرار دارند. بار بسیاری از نارساییها و تنگناهای جامعه در زمینههای گوناگون، بر دوش زنان قرار میگیرد و آنان در قبال فقر، نابرابری و فساد آسیبپذیرتر از مرداناند. تبعیض و ستم مضاعف بر زنان در فرهنگ مردسالار بدیهی به نظر میرسد، اما باید به این واقعیت نیز توجه کرد که زن در جامعه امروز ایران، از تحرک و مشارکت اجتماعی، فرهنگی، هنری، علمی، سیاسی و حتی اقتصادی بالایی بهرهمند شده است. عرصههای تازهای برای افزایش توانمندیها و بروز شایستگیهای زنان فراهم آمده است، اما هنوز هم زنان بیش از مردان از تبعیض، تحقیرشدگی، خشونت، تجاوز جنسی، فقر، کمسوادی و احساس ناامنی در رنجاند، در حالی که الگوی «توسعه جامعه» بر پایه هر نظام عقیدتی که شکل گرفته باشد، رعایت حقوق انسانها و رفع محرومیت از افراد آسیبپذیر باید از جمله اهداف یا نتایج مورد انتظار آن باشد.
#vintage #Women Parliamentarians of Iran in front of the gate of the Iranian Parliament, mid 1970s #retropics # vi… https://t.co/WAeq7RCmJG pic.twitter.com/bcHaqiIbZO
— History Timelines (@histo_lines) 22 июля 2017 г.
از اینرو پیشنهاد ایجاد شهرک بازتوانی زنان آسیب دیده را باید گام مهمی در رعایت حقوق زنان و رفع محرومیت از زنان آسیب پذیر ایران دانست. ایجاد شهرک می تواند به نوعی منبع بازیافت انرژی، اعتماد به نفس و امید به زندگی بهتر مبدل شود. در کشورهای مختلف دنیا برای رفع محرومیت از زنان، تبعیض، تحقیرشدگی و خشونت و تجاوز جنسی مراکز ویژه ای دایر شده اند و قوانینی به تصویب می رسند تا مطابق با آن ها بتوان از زنان در کشورهای مختلف جهان حمایت کرد.
کشورهای جهان از جمله افغانستان، آلبانی، الجزیره، استرالیا، آرژانتین، اطریش، بلاروسی، کانادا،برزیل و بسیاری از کشورهای دیگر متعهد به اجرای قوانین و مسئولیت پذیری مقامات دولتی برای پایان دادن به خشونت علیه زنان و تبعیض و تحقیر زنان شده اند.
به عنوان مثال، دولت برزیل متعهد می شود تا قانون ماریا پائنا را درباره خشونت خانوادگی اجرا کند که خواستار ایجاد دادگاه های ویژه و احکام سخت تر برای مجرمان و همچنین پناهگاه هایی برای زنان آسیب دیده است.
بدین ترتیب مشخص است که قوانین و مراکز ویژه برای کمک به زنان آسیب دیده در کشورهای مختلف جهان وجود دارد و نشانه جدا سازی آن ها از جامعه نبوده بلکه دادن فرصتی دیگر به زنان برای بازیافت «توانایی های خود» است.
گفتگویی با کارشناسان محترم ایرانی در این خصوص داشتیم. خانم فاطمه ثنایی نسب حقوقدان و پژوهشگر حوزه زنان و کارشناس ارشد حقوق بین الملل و حقوق خانواده وزارت دادگستری جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به سوال ما که چرا ساخت چنین شهرکی مطرح شد وعمدتا چه نوع زنانی را دربرمی گیرد و آیا شامل حال کودکان آنها نیز می شود،گفت: این طرح در جهت توانمند سازی زنان آسیب دیده و یا در معرض آسیب توسط کارگروه تخصصی امور بانوان و خانواده استانداری استان تهران در دست اجراست تا با ایجاد مراکزی؛ شرایط پایدار و امکانات مناسبی برای این دسته از زنان ایجاد شود. از آنجا که این مجموعه به صورت شهرک خواهد بود
و ظرفیتها در آن متمرکز می باشد، در این مرکز زنان آسیب دیده و در معرض آسیب از نظر روانی و پزشکی مورد بررسی و مشاوره قرار میگیرند، سپس امکانات تفریحی، آموزشی، برای آنان مهیا میشود تا پس از بازتوانی نسبی و کسب مهارت به مراکز آموزشی بازار محور معرفی میشوند و پس از کسب تواناییهای لازم برای ورود به جامعه آماده میشوند.
این طرح شامل زنان آسیب دیده و یا در معرض آسیب می شود نظیر زنان آزاد شده از زندان، زنان و دختران طرد شده از خانواده، زنان مطلقه بی پناه هر چند باید گفت این تعمیم ها به صورت عمومی است و گروه های زیادی را در بر میگیرد و قطعا پس از بررسی های دقیق تر توسط کارشناسان این طرح پاسخ کاملتری به این سوال داده خواهد شد. اما در ارتباط با بخش دوم سوال و کودکان این زنان باید گفت بله از جمله ویژگی های این طرح پیش بینی فضایی جهت آموزش و آسایش فرزندان این گروه از زنان است تا این زنان با آرامش خاطر بیشتری به استقلال و توانمندی برسند و حتی به کاهش کودکان کار نیز کمک خواهد شد.
در رابطه با حمایت مردم از این طرح، زمانی می توان به این سوال پاسخ قطعی داد که این طرح به مرحله اجرای کامل درآمده و گروهی از زنان بواسطه این طرح به استقلال و توانمندی رسیده باشند. و باید خاطر نشان کرد زنان ریشه های یک جامعه هستند چرا که وظیفه خطیر مادری و پرورش نسل های آینده یک جامعه را عهده دار هستند و هر چه این ریشه ها توانمند تر و سالم تر باشند ما شاهد آینده درخشان تری برای آن جامعه خواهیم بود. و لذا در صورت موفقیت قطعا حمایت مردمی را خواهد داشت.
جناب دکتر امیرحسین نوربخش حقوق دان و پژوهشگر نیز در این خصوص اظهار نظر نمودند:
با تند شدن شیب تحولات اجتماعی در جامعه ی ایران و رو به رویی این اجتماع نسبتا سنتی و ملهم از عرف با خرده فرهنگ و نیز تبلیغات رسانه هایی با فرهنگ متفاوت برای شهروندانی که از صنعت فرهنگ استفاده می کنند، میزان آسیب های اجتماعی در ایران نیز مانند بسیاری از جوامع در حال گذار افزایش یافته است که شامل اسیب به نهاد خانواده، اعتیاد، فحشا و پدیده ی زنان بی سرپرست می گردد. مباحثی که تا کنون نیز در توده های ایرانی تابو بوده و کم و بیش ان پرداخته نشده است. فی الواقع سبک زندگی ایرانیان دچار تغییراتی شده که پیش تر مطرح نبوده است. لذا به نظر می رسید که نهاد دولت به عنوان یک برنامه ریز اجتماعی می تواند راهکار های مناسبی را برای پیش گیری یا کنترل این سندروم ها انجام دهد. جدا سازی افراد از جامعه به صورت موقت و با هدف اماده سازی مجدد و بازگشت دوباره به آن یکی از این طرق است. نیز از گذشته های دور فلاسفه همیشه در ارزوی تاسیس نوعی ارمان و اوتوپیا شهر بوده اند. نی زدر طی قرن های متمادی برخی ناراضیان سیاسی و اقوام خاص، دست به ساخت شهرهایی متفاوت با الیت های جامعه زده اند که مفهوم "کمون" یکی از نمونه های این موضوع است. که با دید مطالعات تطبیقی امور زنان پیش تر نیز به شکل محدود و با عناوین: شهرک صنعتی زنان-پارک زنان-محل های گردشگری زنان انجام شده است. نیز در ادبیات جهان نمونه هایی از داستان ها و مثل های تاریخی از مفهومی به نام "شهر زنان" خصوصا در ایران باستان دیده می شود. اما موضوع ایجاد شهرک زنان ویژه و آسیب دیده موضوعی کاملا متفاوت است.
این طرح شامل دختران فراری از منزل و بی سرپناه- دخترانی که به ازدواج های سفید تن داده اند-دخترانی که دچار بارداری ناخواسته شده اند-زنانی که بی سرپرست می باشند-زنان سرپرست خانوار که از انجام وظایفشان درمانده اند-زنان معتاد-زنان خیابانی و روسپی-در وهله ی اول شامل کودکان نخواهد بود اما ممکن است خردسالان همراه آنان را نیز که حضانتشان با این زنان است، در بربگیرد. باید توجه داشت که حضور در این شهرک ها موقتی بوده و به محض گذراندن برنامه های بازتوانی و توانخواهی مجدد در این نیمه ی دیگر مهم اجتماع پایان یافته و افراد برای بازگشت به جامعه اماده می شوند. برخی نهادهای دیگر در داخل دولت نیز نقد هایی بر اجرای این طرح دارند که باید به شکل تخصصی بررسی گردد.
چرا که در بسیاری از کشورهای جهان جداسازی زنان از کولونی با اهداف سو استفاده ی راحت تر جنسی از آنان بوده است! لذا ممکن است افکار عمومی خیلی با این موضوع اشنایی و همراهی لازم را نداشته و نیاز باشد که تعمق بیشتری در این خصوص برای آگاهی بخشی اجتماعی صورت گیرد. چرا که در این صورت با اقبال اجتماعی بیشتری مواجه خواهد شد. اما ان چه مسلم است ، این که خانواده ها از خطر جدی فروپاشی بنیان های خود که ریشه های عمیقی در تمدن و فرهنگ ایرانی دارد، اگاه شده و به تکاپو و ترس افتاده اند. بنابراین انجام این طرح اگر به صورت کارشناسی و به دور از شتاب زدگی و با هماهنگی همگی سازمان های متولی امور جامعه در ایران صورت گیرد، می تواند تاثیرات مثبتی در طولانی مدتبا هدف توانمند سازی زنان داشته باشد. از این گذشته جامعه ی مدنی و تشکل های مردم نهاد ایرانی نیز در این خصوص نظر واحدی ندارند و یک صدا نیستند. لذا شاهد یک گفتگوی اجتماعی پیرامون این موضوع در ایران مدنی تر امروز هستیم.
در قسمت دوم این مبحث شما را با نظر یکی دیگر از کارشناسان ایرانی در این خصوص آشنا خواهیم کرد.