ولی هم اینک شاهد هستیم که اختلاف سوریه دارد وارد فاز جدید سیاسی — دیپلماتیک با هدف مبارزه به خاطر آینده این کشور می شود.
پیشتر مسکو و تهران سعی کردند در دفاع و حمایت از نهاد های دولتی سوریه بطور مشترک عمل کنند. ولی حالا آنها در باره آینده سوریه و نقش هر طرف درگیر در اختلاف این کشور دیدگاه های متفاوتی دارند.
مواضع مسکو و تهران از نظر تاکتیکی یکی است ولی از نظر استراتژیک با همدیگر فرق دارد.
روسیه خواهان آن است که سوریه، لاییک و دارای برابری کل مذاهب و ملت ها باشد. هدف تهران تشکیل چنان رژیمی در دمشق است که به آن امکان بدهد در سیاست سوریه "پاکت کنترلی" داشته باشد تا بتواند به راه حل های مفید برای خود دست یابد. تهران می خواهد قوس شیعه ایران — عراق- سوریه — لبنان را حفظ و تحکیم کند. کریدور زمینی لجستیکی آن به ایران امکان تدارکات نظامی — فنی و تامین پولی در چارچوب این قوس را هموار می کند. منظور گروه مسلح حزب الله لبنان است. هر چند که این گروه تلفات زیادی در سوریه متحمل شده باز هم حربه اصلی تهران برای تحکیم این قوس است.
از 2016 حزب الله اغلب مخالف توافق ها در باره برقراری آتشبس بود. کار حتی تا زد و خورد های آشکار با نیرو های دولتی می رسید، بویژه در عملیات حلب که بایستی بصورت مشترک انجام می شد. نیروه هوا- فضای روسیه حتی مجبور شد مواضع رزمندگان شیعه را تخریب کند هنگامی که این نیروهای هواخواه ایران مزاحم تخلیه افراد غیر نظامی به نواحی امن شدند.
مسکو بارها پیشنهاد کرده نیروهای متعدد شیعه با واحد های دولتی همگرا شوند و زیر یک فرماندهی واحد اقدام کند ولی ایران مایل نبود از این وسیله تاثیرگذاری شدید بر دمشق را از دست بدهد و می خواهد این حربه فشارشدید بر سوریه و منطقه در دستش باقی بماند.
اسرائیل مخالف اصلی نظامی — سیاسی و عقیدتی ایران در خاور میانه و اعمال تهران در سوریه را تهدید مستقیم برای خود می داند. در اسرائیل می گویند که هدف ایران در سوریه نه تنها دفع تشکیلات تروریستی و مخالفان مسلح بلکه در واقع اشغال سرزمین های سوریه و تحکیم موضع خود در منطقه است.
روسیه، ترکیه و ایران در مذاکرات آستانه برای ایجاد مناطق تشنج زدایی به توافق رسیدند. قرار بود در چهار منطقه — استان ادلب، حمص، غوطه شرقی و جنوب غربی سوریه چهار حوزه این نوع تشکیل شود. ولی متاسفانه مرزهای آنها بین مسکو، تهران و آنکارا هماهنگ نشده است. ولی روسیه و آمریکا موفق شدند در باره ایجاد مناطق تشنج زدایی در جنوب غربی سوریه و در غوطه شرقی و رعایت آتش بس در آنجا به توافق برسند.
جالب اینجا است که مساله تشکیل این دو منطقه پس از مشورت ها با اسرائیل حل شد. ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه در کنفرانس خبری در هامبورگ در چارچوب همایش سران کشور های گروه بیست به این امر اشاره کرده افزود که روسیه باز هم در آینده نزدیکی همین کاررا خواهد کرد. 17 ژوئیه سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه و آمریکا در حین ایجاد منطقه تشنج زدایی در جنوب سوریه برای احتساب منافع و امنیت اسرائیل تمام هم خود را بکار برند.
تصادفی نیست که اقدام های عملی جهت ایجاد حوزه تشنج زدایی جنوب غربی و غوطه شرقی سوریه و چگونگی کار آنها و تامین کنترل و امنیت بدون حضور نمایندگان ایران انجام شدند و بعید است که در این حوزه بتوانند گروه های ایرانی یا طرفدار ایران مستقر شده یا از آنها رد شوند.
منافع روسیه در خاور میانه و سوریه چند بعدی است. روسیه با همه کشورهای خاور میانه از جمله با عربستان سعودی و اسرائیل — مخالفان ایران رواط عادی دارد.
در این رابطه باید گفت که مسکو فعالیت تهران در سوریه را بطور یک معنا ارزیابی نمی کند. ایران می خواهد حمایت خود را به دمشق تحمیل کند و یک پایگاه سیاسی — ایدئولوژیک و شاید نظامی برای گسترش نفوذ شیعه و ایرانی در سوریه و منطقه را ایجاد کند. این کار می تواند منطقه را بی ثبات کرده و ممکن است به بروز وخامت اوضاع و رویارویی انفجاری بین ایران و اسرائیل و عربستان و اسرائیل منجر شود. این گونه سیر حوادث به هیچ وجه به نفع روسیه نیست. به عقیده یک تعداد تحلیلگران، مخصوصا اینجا علت رقابت میان مسکو و تهران در سوریه قرار دارد.
با در نظر داشت همه نکات مثبتی که هنگام مشارکت روسیه و ایران در سوریه جمع شده می شود گفت که "ازدواج مصلحتی" روسیه و ایران در سوریه می نواند موجب آن شود که از حدت مسایل کاسته شود ولی مساله را بطور کامل حل نخواهد کرد. با گذشت زمان این مساله با تمام قوا دوباره ظاهر خواهد شد. حالا مساله آینده سوریه با حدت تمام مطرح شده است.