گزارش و تحلیل

شصت سال گذشت، سیا به کودتای ننگین در ایران اعتراف کرد

© AP Photo / Carolyn Kasterسازمان سیا آمریکا
سازمان سیا آمریکا - اسپوتنیک ایران
اشتراک
جزئیات عملیات محرمانه سازمان اطلاعات آمریکا در ایران برای جهانیان آشکار شد.

سازمان «سیا» مجموعه کامل اسناد مربوط به شرکت خود در کودتای دولتی سال 1953 میلادی را  منتشر کرد. در آن زمان سازمان سیا فقط 6 سال داشت- یک سن کوکانه! با وجوداین،عملیات ایران به نوعی فن کار در تغییر رژیم های نامناسب برای واشنگتن تبدیل شد.

آلن دالس رئیس سازمان اطلاعات برای نخستین بار در سال 1963 میلادی از شرکت آمریکایی ها در کودتای ایران در کتاب«هنر سازمان اطلاعات» سخن گفت.در سال 1976 میلادی این موضوع از سوی کمیسیون مجلس سنا تأیید شد و سه سال پیش، اوباما با سخنرانی در قاهره اعتراف کرد که کودتا در ایران توسط مأموران سازمان سیا انجام شد.

اما 15 ژوئن اولین بار بود که سازمان«سیا»علاوه بر تأیید دست داشتن خود در کودتای ایران، مجموعه اسناد مربوط به آن را نیز از سریت خارج کرد.

تا اوایل دهه 1950،ایران نقش خاصی نه تنها در صحنه جهانی، بلکه حتی در سیاست منطقه نداشت. نفوذ بریتانیا در ایران فوق العاده زیاد بود. تمام درآمد نفت آن زمان به شرکت مشترک نفت انگلیس-ایران می رسید که اینک شرکت«بریتیش پترولیوم» نام دارد. در آن زمان تمام درآمد نفتی ایران به عنوان چهارمین کشور از نظر تولید نفت در جهان،به جیب انگلیسی ها ریخته می شد. مشاوران انگلیسی و آمریکایی شاه ایران را احاطه کرده بودند و آنقدر زیاد بودند که بدشواری می شد ایران را یک کشور مستقل نامید.

© AP Photo / LM Oteroمعدن نفت
معدن نفت - اسپوتنیک ایران
معدن نفت

در سال 1951 میلادی، جبهه ملی ایران با ائتلاف طیف گسترده‌ای از نیروهای سیاسی تأسیس شد. محمد مصدق ستون اصلی این جبهه بود. مصدق با آنچه بریتانیا منافع خود در ایران می‌دانست، به مخالفت پرداخت. ظهور مصدق در عرصهٔ سیاست ایران تنها پس از برکناری رضا شاه از سلطنت ممکن شد. در نخستین انتخابات پس از رضا شاه، مصدق بیشترین رأی را در تهران کسب کرد و با تلاش او طرحی در مجلس تصویب شد که به دولت اجازه نمی‌داد بدون اجازه مجلس درباره نفت با خارجی‌ها مذاکره شود.

 

© AP Photoمحمد مصدق
محمد مصدق - اسپوتنیک ایران
محمد مصدق

طبق قرارداد ۱۹۳۳ شرکت نفت ایران و انگلیس، نفت ایران را در دست خود داشت. اما شرکت های نفت آمریکا نیز منتظر بودند که امکانی برای ورود به عرصه نفت ایران پیدا کنند.

در تحولات تاریخی آتی ایران، دولتهای بریتانیا و سپس آمریکا نقش بسیار مهم ولی متفاوتی بازی کردند. بزرگ‌ترین مشکل برای بریتانیا در ایران، منافع مالی-منابع نفتی بود که با گره خوردن به منافع لایه های سیاسی ایران نمی بایست به خطر بیفتد.

اما از آنجا که آمریکایی ها تازه به ایران توجه نشان می دادند و نفت ایران  برای آمریکا حیاتی نبود، تا سال 1953 از ملی شدن نفت ایران طرفداری کردند. آمریکا در دوران نخست وزیری  مصدق، کمک های مالی زیادی به ایران رساند.

اما در پی ملی شدن صنعت نفت در ایران و تضعیف نفوذ انگلستان در رشته نفت و بی‌نتیجه ماندن مذاکرات، انگلیس سرنگونی دولت مصدق را تنها راه بازگشت به وضعیت گذشته و احیای نفوذ خود در ایران می دانست.

دخالت آمریکا در سیاست جهانی - اسپوتنیک ایران
داده نمایی
دخالت آمریکا در سیاست جهانی
از اینرو کریستوفر وودهاوس، طراح اولیه نقشه کودتا، به نمایندگی از کشور خود، در سال 1952 با دولت ایران و وزارت امورخارجه آمریکا در واشنگتن مذاکراتی به انجام رساند.

از سوی آمریکا کرمیت روزولت (نوه‌ی تئودور روزولت، رئیسجمهور اسبق آمریکا) حضور داشت. آمریکایی ها ابتدا چون درصدد کسب سهمی از نفت ایران برای خود بودند، با طرح های انگلیس موافق نبودند و انگلستان که موفقیت طرح کودتا را تنها با مشارکت آمریکا ممکن می‌دانست، به‌منظور جلب توجه آمریکاییان، مکرر خطر کمونیزم در ایران را گوشزد می‌نمود.

وودهاوس ‌گفت: چون نمی‌خواستم متهم به بذل و بخشش از جیب آمریکایی ها برای نجات منافع انگلستان بشوم، به‌جای مطرح کردن قصد اولیه- پس گرفتن کنترل صنعت نفت ایران- تصمیم گرفتم بر خطر کمونیسم در ایران پافشاری کنم.

ولی آمریکایی ها با شروع ریاست جمهوری آیزنهاور در ژانویه 1953 و دریافت پیشنهاد سهم چهل درصدی نفت ایران، بتدریج این طرح را مناسب با منافع خود دانستند.

پیروزی آیزنهاور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باعث تغییرات عمده‌ای در سیاست خارجی آمریکا شد. کرمیت روزولت رییس اداره خاور نزدیک سازمان سیا فرمانده عملیات شد و آمریکا و انگلیس، با تشکیل ستاد مشترکی در قبرس عملیات کودتا را طرح‌ریزی کردند.

به سرانجام رسیدن طرح کودتا، سرلشکر فضل‌الله زاهدی مجری آن را به مسند نخست‌وزیری نشاند و رضا پهلوی شاه طرفدار غرب، دوباره به حکومت رسید و رشته نفت تحت کنترل آمریکا و بریتانیا قرار گرفت. در این زمان بود که آمریکایی ها به فکر تشکیل پلیس ویژه برای ایران افتادند.متخصصان آمریکایی در تشکیل پلیس مخفی«ساواک» به شاه ایران کمک کردند که روزنامه نگاران غربی آن را«گشتاپو ایرانی» می نامیدند. اما تمام این تلاش ها نتوانست برای همیشه جیب انگلیسی ها و آمریکایی ها را از درآمدهای نفتی ایران پر کند و شکم آنها راهمیشه سیر نگه دارد. در سال 1979 میلادی رهبران دینی تصمیم گرفتند شاه را که مثل عروسک خیمه شب بازی در دست غرب بود سرنگون کنند و راه دیگری در مقابل ایران بگشایند.

© AP Photo / Aziz Rashkiمحمدرضا پهلوی
محمدرضا پهلوی - اسپوتنیک ایران
محمدرضا پهلوی

 

ایران ضد غربی کنونی پیامد مستقیم  کودتای 60 سال پیش است. این موضوع بخودی خود گویای آن است که چرا آمریکا تا این حد از جمهوری اسلامی ایران متنفر است.

متأسفانه کودتای ایران اولین تجربه موفق سازمان سیا در سرنگونی حاکمان نامناسب برای واشنگتن بود. در قرن 21 نیز از همین شیوه برای برکنار کردن رهبران کشورها استفاده می شود- طوری صحنه سازی می شود که گویا مردم خشمگین که به خیابان ها ریخته اند خواهان برکناری رهبران نفرت انگیز هستند.

آری، انقلاب های رنگین در کشورهای دیگر مثلا صربستان و حتی در خاک اتحاد شوروی سابق را می توان«نوه»های کودتای ایران دانست. اما نمونه های مصر و سوریه نشانگر آن است که تغییر رژیم های نامناسب در شرق ممکن است باعث به قدرت رسیدن رهبران مذهبی نیز بشود.

این نوشتار را با گفتگویی که با آقای سید مجتبی جلال زاده کارشناس در مسایل بین الملل، سیاست آمریکا و تعامل با ایران  داشتیم به پایان می بریم.

آقای جلال زاده در پاسخ به این سوال که آیاهم اکنون احتمال وقوع اتفاق مشابهی وجود دارد؟ گفت:

پاسخ منفی است و این به دو دلیل عمده است؛ اول اینکه طی سالیان گذشته و از سال ۱۳۳۲ تا کنون روند دموکراسی و گسترش فعالیت مدنی جامعه در بدنه سیاست روبه گسترش بوده است. در حال حاضر و با تغییر رژیم از سلطنت به جمهوری در سال ۱۹۷۹، پایه های دموکراسی در ایران مستحکم تر و آگاهی و حمایت سیاسی مردم بیشتر شده است. به این معنا که دیگر مردم تنها کارگزاران را انتخاب نمی کنند بلکه در دو جنبه مطالبه گری و حمایت گری نیز نقشی فعال دارند  ؛ پس بروز کودتا در جامعه ای که دموکراسی و مولفه های آن رشد داشته و در بسیاری از حوادث مردم صحنه گردان اصلی بوده اند؛ دور از انتظار به نظر می رسد

مورد بعدی رابطه ایران با آمریکاست؛ در جریان کودتا علیه دولت دکتر مصدق دو جریان دربار و برخی از جریان های اجتماعی نیز جریان ضد مصدق را همراهی و خواست آمریکایی ها را عملیاتی کردند. اما امروز کمترین ارتباط میان سیاستمداران ایران و امریکایی است؛ پس با توجه به عدم دسترسی و عدم حضور امریکا در سیاست ایران، انتظار چنین عملی حداقل از سوی این کشور منتفی است؛ از یاد نبریم که کودتای ۲۸ مرداد، صرفا در راستای اهداف و خواست امریکایی ها نبود بلکه کشورهای دیگر و همچنین جریان هایی در داخل از آن حمایت میکردند

 پرسش: چرا آمریکا همیشه از یک سناریو استفاده می کند؟

پاسخ:سناریونویسی یکی از شیوه های متداول اعمال سیاست و تحمیل خواست و اراده بر دیگری در عرصه سیاسی است. این شیوه هم اکنون نیز در ساحت علم به عنوان روشی علمی که دارای متد مشخصی است، پذیرفته شده است؛ اساسا در سناریونویسی یک خط و روند اعمال سیاست ترسیم و بر اساس منابع و وسیله های در دسترس آینده های ممکن، محتمل و مطلوب پیرامون آن ترسیم و در فرایندهای بالاتر سناریو، سناریوهای بدیل و جایگزین یز در چارچوب منطق اصلی سناریو ترسیم میشود. طبیعی است که ایالات متحده امریکا هم مانند هر کشوری در پی دست یابی به منافع خود در سراسر جهان باشد‌و بهترین راه حصول را ترسیم سناریو بداند.

 

  • سخن پایانی و جمع بندی اینکه

 

کودتای علیه دکتر مصدق آخرین سناریوی امریکا علیه دموکراسی و ملت ایران نبوده است؛ همانطور که پیشتر خانم مادلین آلبرایت (وزیر امور خارجه اسبق امریکا) اعلام کرد، این کشور بر اساس یک سناریو که نتیجه آن عدم پیروزی و برتری هر یک از طرفهای درگیر در جنگ ایران و عراق بود، وارد این جنگ شده اند. همچنین سیاست امریکا در نظام بین الملل کنونی، کودتا و براندازی علیه رقیبان نیست؛ بلکه حمایت از دوستان و فربه کردن آنان در مقابل رقیب و همچنین اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی در چارچوب طرح های تحریمی جایگزین سیاست براندازی گذشته ایالات متحده شده است.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала