سیناریویی بسیار ضعیف و سوخته که ده ها سال است منسوخ شده.
چند ماه پیش هم عربستان ادعا کرد یمنی ها تلاش داشتند با موشک های ایرانی مکه و مدینه را هدف قرار دهند.
موشک هایی که از فاصله یکصد و پنجاه کیلومتری مکه به سمت جده حرکت کردند.
موشک های ایرانی که از کرمانشاه و کردستان ایران ساختمان های داعش در دیرالزور سوریه را با فاصله هفتصد کیلومتری هدف قرار دادند نشان دادند که این موشک ها اگر مربوط به ایران بودند حتما به هدف می خوردند.
مشخص است این روزها مقامات سعودی با کابوسی به نام ایران از خواب بر می خیزند و هر اتفاقی که در مملکتشان پیش می آید، البته اگر پیش آید، را به ایران ربط می دهند چون برای فرار به جلو نیاز دارند که یک دشمن داشته باشند.
آنها این روزها حتی اتفاقاتی که ممکن است و یا احتمال می دهند در عربستان سعودی پیش آید را به ایران ربط می دهند.
ظاهرا نوعی سادیسم به نام ایران پیدا کرده اند که قطعا آمریکایی ها و اسرائیلی ها در ایجاد آن بی نقش نبوده اند.
بسیاری از کشورها برای فرار از مشکلات داخلی خود به سمت دشمن خارجی روی می آورند تا بتوانند با تحریک احساس قومی داخلی وحدت و انسجام ایجاد کنند و کاری کنند تا مردم در داخل کشور به دشمن خارجی توجه کنند و از اتفاقاتی که در داخل پیش می آید غافل شوند.
علیرغم اینکه این سیاست بر بسیاری ملت ها عملی است و اجرا پذیر می باشد اما عموما ملت های عرب نشان داده اند که از این قاعده مستثنا می باشند و در مقابل دشمن خارجی از خود وادادگی نشان می دهند نه اتحاد.
همین نقطه ضعفی که چند قرن پیش توسط انگلیسی ها کشف و دلیل آن شد که دیگر کشورها بر اعراب تسلط پیدا کنند.
امروزه به جای اینکه سیاست ایجاد دشمن خارجی منجر به وحدت درون عربستان سعودی شود منجر به وابستگی بیشتر مقامات این کشور به ایالات متحده وامیدواری آنها به یاری اسرائیل شده.
خودشان دروغ خودشان را بیش از مردمانشان پذیرفته اند.
البته اصل ماجرا این است که اینان به جای وابستگی به مردم خود به خارجی وابسته هستند.
درون جامعه عربستان سعودی این روزها درگیری های گروهی و جناحی به حدی افزایش یافته که اصلا نیاز نیست ایران یا کشور دیگری بخواهد در این ماجراها دخالت کند فقط کافی است بنشینند و تماشا کنند.
عربستان سعودی با گسل های قومی قبیله ای و مذهبی شدید مواجه است که حتی شاید گفت کشورهای همجوار مانند ایران واهمه دارند مبادا این گسل ها منجر به شرایط ناگوار تر از سوریه و عراق شود و امنیت ملی ایران را مورد تهدید قرار دهد.
مساله ای که شاید هنوز سعودی ها نتوانسته اند درک کنند این است که علیرغم همه اختلافاتی که ایران با عربستان سعودی دارد اما ایران ترجیح می دهد یک کشور با ثبات در همسایگی اش قرار داشته باشد تا کشوری که درگیر جنگ های داخلی می باشد و امنیت همسایگانش را تهدید می کند.
حدود یک سوم عربستان را شیعیان تشکیل می دهند که امروزه به دلیل مشکلاتی که با حکومت مرکزی دارند با توپ و تانک و هواپیما با آنها برخورد می شود، مجامع بین المللی هم حق سکوت را دریافت می کنند و چشم های خود را می بندند.
بدیهی است که دیر یا زود اینان ممکن است بر علیه حکومت مرکزی شورش کنند، با توجه به اینکه عمده منابع نفتی عربستان سعودی در مناطق مربوط به این اقلیت اجتماعی قرار دارد بدیهی است که امنیت اقتصادی عربستان در صورت درگیری با اینان به خطر خواهد افتاد.
از سوی دیگر گروه های سلفی وهابی از یک سو و گروه های اخوان المسلمین از سوی دیگر درون جامعه عربستان سعودی ریشه های بسیار قدرتمندی را دوانده اند و اینان رضایت چندانی از شرایط حکومتی ندارند و علیرغم اینکه حکومت سعودی تلاش دارد با استناد به مراجع سلفی وهابی در قبال گروه های اخوان المسلمین ایستادگی کند اما نفوذ این گروه دوم در تشکیلات حکومتی و نظامی و انتظامی و امنیتی وحتی خانواده سلطنتی به قدری بالا است که ممکن است روزی صبح بیدار شویم و بشنویم که در عربستان کودتا شده و اینان حکومت را در اختیار گرفته اند.
بخش دیگری که امروزه در عربستان رشد چشمگیری داشته اند همان جوانانی هستند که تا چند صباح پیش مجبور بودند در چادر های قبایل خود زندگی کنند اما پس از خروج از چادرها به خارج سفر و تحصیل کردند و امروزه با جهان و اینترنت آشنایی دارند و دیگر شرایط حکومتی سابق که هیچ ارزشی برای رای آنها قایل نیست را پذیرا نمی باشند.
حال به همه این موارد اختلافات درون خاندان سعودی بر سر قدرت را اضافه کنید تا متوجه شوید این کشور با چه شرایطی درون خود مواجه است.
انتصاب امیر محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان گو اینکه به ظاهر خیلی آرام انجام شد اما آتشی است زیر خاکستر، به هر حال همه شاهزادگان و فرزندان و نوادگان ملک عبد العزیز و ملک سعود بزرگ امروزه خود را برای رسیدن به کرسی پادشاهی و قدرت محق می دانند و با قطع راه رسیدن آنها به کرسی پادشاهی توسط ملک سلمان و پرزیدنت ترامپ اینان همه به معارضینی تبدیل شده اند که ظاهر را حفظ می کنند اما منتظر فرصت هستند تا همه چیز را بر هم بریزند.
با این شرایط شاید بتوان گفت اظهارات مقامات عربستانی حال چه این اظهارات جدید چه اظهارات قبلی آنها در مورد تهدید ایران برای عربستان یک جوک بیشتر نباشد و آخرین تهدیدی که عربستان سعودی با آن مواجه است تهدید ایران به حساب می آید.