دولت ایران بیشترین تعداد فارغ التحصیلات غرب خارج از کشورهای غربی را دارا می باشد وبسیاری باور دارند با این شرایط روابط ایران با غرب باید به بالاترین سطح برسد اما امروزه رابطه ایران با کشورهای شرقی مخصوصا روسیه بسیار صمیمی تر از رابطه با کشورهای غربی است.
ناصر الدین شاه هم عمده بودجه مملکت ایران در آن زمان را خرج سفر به کشورهای خارجی مخصوصا غربی کرد اما به جای اینکه مثل امپراتور وقت ژاپن علوم و تکنوروژی اوروپایی را برای مملکت خود به ارمغان آورد تلاش کرد فرهنگ و تمدن اوروپایی را برای مملکت و حرم سرای خود به ارمغان آورد و در نتیجه کشوری مثل ژاپن از عقب ماندگی خارج شد اما کشوری مانند ایران در عقب ماندگی فرو رفت.
دلیل اصلی آن است که ژاپنی ها — چینی ها — هندی ها و… فرهنگ و تمدن خود را باور داشتند و دارند و اجازه نمی دهند فرهنگ خارجی در فرهنگ آنها نفوذ کند در حالی که ما در ایران با تضاد فرهنگی مواجه می باشیم.
یکی از مشکلاتی که ما در ایران بسیار با آن دست و پنجه نرم می کنیم فرهنگ زدگی تحصیلکردگان و مسافران ما به خارج از کشور است.
این به این معنا است که بسیاری از دانشجویان ایرانی وقتی که جهت تحصیل به کشورهای دیگر سفر می کنند زمان بازگشت تلاش می کنند فرهنگ محل تحصیل خود را به کشور به ارمغان آورند نه اینکه فرهنگ کشور خود را برای دیگران هدیه کنند.
این مشکل را ما با بسیاری از تحصیل کردگان خود مخصوصا آنهایی که در اوروپا و یا آمریکا و یا حتی هندوستان و… تحصیل می کنند داریم و در بسیاری موارد حتی این تحصیل کرده ها با هم متحد می شوند تا نوعی تشکل غیر رسمی تشکیل دهند و وقتی که یکی از آنها به سمتی عالی می رسد می بینیم که بسیاری از همفکران تحصیلی خود را سر کار می برد.
البته این مورد یک مشکل فرهنگی جدید نیست بلکه موردی است که به صدها سال پیش بر می گردد و ایرانی ها چند قرن است که با آن درگیر می باشند و خود به معضلی سیاسی نیز تبدیل شده، چون بسیاری بدون توجه به شرایط داخلی تلاش دارند فرهنگ سیاسی خارجی را وارد ایران کنند.
شاید بتوان بارزترین نمونه این خارج زدگی را همان انقلاب مشروطه دانست. انقلابی که در آن تعداد زیادی ایرانی تحصیل کرده خارج ایران باور داشتند که می توان نمونه انگلیسی و اوروپایی مشروطه در را در ایران پیاده کرد و با حفظ شاه اختیارات وی را به نخست وزیر و مجلس واگذار کرد، اینان باور نداشتند که مملکت را می توان بدون شاه اداره کرد.
مشکل اصلی شکست مشروطه هم در آن بود که فرهیختگان ایرانی بدون در نظر گرفتن شرایط داخلی ایران تلاش داشتند یک نمونه خارجی را بر کشور تحمیل کنند.
راز موفقیت امام خمینی در این بود که ریشه مشکل را در یافت ومتوجه شد که ایران به یک الگوی خارجی برای حکومت داری نیاز ندارد بلکه باید الگویی خاص ایران تدوین گردد و همین کار را کرد.
در واقع مبانی حکومت اسلامی که امام خمینی تدوین کرد و پیاده سازی نمود الگویی بود که در هیچ جای جهان نمونه مشابهی وجود نداشت و با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ایران تهیه شده بود.
پایداری این حکومت طی سالهای پر فراز و نشیب نیز به این دلیل بوده و هست که ساختار حکومتی که امام خمینی بنا نمود پایه و اساسش خواست مردم است و مشاهده می کنیم که جمهوری اسلامی ایران از بدو تاسیس تا به حال توانسته انعطاف پذیری لازم جهت تامین خواسته های مردم را داشته باشد در حالی که بسیاری از کشورهای جهان به دلیل اینکه ساختار سیاسی شان دارای انعطاف پذیری ساختاری لازم نیست امروزه دچار مشکل و جنگ شده اند و بسیاری دیگر اصلا فرو پاشیده اند.
به این دلیل می توان گفت راز موفقیت امام خمینی در این بود که خود از بطن مردم بود و مردم را بخوبی درک می کرد و هیچ وقت از میان مردم جدا نشد و کاخ نشین نشد و کاری کرد که نظام حکومتی ای که بنا نهاده پس از چهل سال هنوز در هر انتخاباتی شاهد حضور حد اکثری مردم باشد، حضوری که حمایت مردم از حکومتشان را به نمایش می گذارد.
البته نمیتوان انکار کرد که اگر جانشین وی یعنی آیت الله خامنه ای همین مسیر را دنبال نکرده بود امروزه شاهد چنین شرایطی نمی بودیم وهمین نشان می دهد که اصل بقای نظام جمهوری اسلامی ایران به ادامه راه و خط و مشی امام خمینی که همانا خواست مردم است وابسته می باشد.
راز موفقیت امام خمینی
17:38 04.06.2017 (بروز رسانی شده: 14:46 05.06.2017)
© Flickr / jiahung liامام خمینی
© Flickr / jiahung li
اشتراک
زمانی که کارل مارکس و فریذریش انگلس "مانیفست کمونسیم" خود را تدوین می کردند باور داشتند که این مبانی فکری برای کشورهای اوروپای غربی مانند آلمان و فرانسه و انگلیس مناسب است و در نهایت راه نجات کشورهای اوروپای غربی همانا خط و مشی سوسیالیستی آنها می باشد، اما در نهایت اندیشه آنها در روسیه به نتیجه رسید.