به عقیده تاتیانا میترووا رئیس مرکز انرژتیک « اسکولکووا»، ایران با اعلام مناقصه در خصوص معادن خود، حساب خود را بر جلب سرمایه گذاران جهان بنا کرده است. اما با انتخاب دونالد ترامپ، به عنوان رئیس جمهور آمریکا که تهدید کرد تحریم های ضد ایرانی دوباره برقرار شوند ، جذابیت معادن ایران برای سرمایه گذاران تا حدی « رنگ باخت».
میترووا در این خصوص گفت: « فکر می کنم، حالا همه «مکث» کرده اند تا ببینند سیاست جدید ترامپ در رابطه با ایران چگونه خواهد بود. آیا ایران از فرایند های بحرانی خارج خواهد شد و یا «نیمه تحریم ها » باقی خواهند ماند که به اندازه تحریم های مستقیم از نقطه نظر منافع برای شرکت ها «مهلک» خواهد بود. وقتی ریسک و خطر اقتصادی وجود داشته باشد، سرمایه گذاران ترجیح می دهند از نقاط ریسک بدور بمانند.
مسائل ژئوپلیتیکی، مهمترین خطر برای کار شرکت های روسیه در ایران است و قابلیت اطمینان ایران به عنوان شریک همکاری ضعیف است. تمام تلاش ها طی این سال ها مأیوس کننده بوده و به پروژه های واقعی ختم نشدند. این بدان معناست که ما نتوانستیم در ایران تجارت خود را سر و سامان بدهیم. متأسفانه ایران به تعهدات خود که در قراردادها قید شده است عمل نمی کند که نکته دیگری است که در این زمینه ایجاد مشکل می کند. عدم وفاداری به وعده ها برای ایران یک سنت معمول است».
ولادیسلاو زاتسِپین رئیس کرسی طراحی و بهره وری از معادن نفت دانشگاه فدرال قازان با نظر میترووا موافقت کرده گفت: « ایرانی ها قوانین بازی را وقتی ضروری بدانند تغییر می دهند». وی مسائل جغرافیایی را نیز به مسائل دیگری اضافه می کند که شرکت های روسیه می توانند در ایران با آن ها برخورد کنند. به گفته وی، تعدادی از معادن که به شرکت های روسیه پیشنهاد می شوند، از نظر استخراج معادن دشواری هستند. « آنچه من مشاهده کردم، آن ها معادنی دور از معادنی هستند که هم اکنون در حال توسعه هستند. گاهی حتی در مناطق کوهستانی قرار دارند. ایرانی ها « سرشیر» را برای خود کنار می گذارند. و فقط آن معادنی را که نیاز به سرمایه گذاری زیاد داشته باشد به ما پیشنهاد می کنند».
اما همایون فلک شاهی از « وودماک» با سخنان محققان موافق نیست. وی در این خصوص گفت: « اکثر معادنی که به شرکت های روسیه پیشنهاد می شوند دارای زیربنا هستند. برج ها، چاه ها، امکانات پردازش و خطوط لوله در آنجا وجود دارد که استخراج آن ها را در مقایسه با معادن « گرینفیلد» آسان تر می سازد».
فلک شاهی نمونه عراق را عنوان می کند که در آنجا، استخراج در معادن آماده در مقایسه با معادن تازه کشف شده درآمد بهتری دارد، زیرا آغاز استخراج به معنای آن خواهد بود که پول های سرمایه گذاری شده را می توان سریع تر به سرمایه گذاران بازگرداند.
هم اکنون معادن « چشمه خوش»، « دهلران» و « اب تیمور» — معادن قابل بهره برداری هستند که توسط شرکت نروژی « روستاد انرژی» استخراج شدند. استخراج دو معدن « چشمه خوش» و « دهلران» در دهه 1970 میلادی آغاز شد و معدن « اب — تیمور» در دهه 1990. هر سه معدن نیاز به سرمایه گذاری جدی برای بهره برداری دوباره دارند.
در شرکت « روستاد»، معدن «شنگوله» جذاب ترین معدن اعلام شد. در شرکت مذکور گفته شد: « معدن نفت باید در دو مرحله به بهره برداری برسد. در مرحله اول ، اوج استخراج باید در سطح 15 هزار بشکه نفت در روز باشد و در مرحله دوم تا 40 هزار بشکه نفت. بهره برداری صنعتی را می توان در دهه 2020 میلادی آغاز کرد».
بطور کلی، در « وودماک» اعلام شد که معادن پیشنهادی به شرکت های روسیه چندان دشوار نیستند. « از نظر شاخص های ایران، آن ها معادن متوسطی هستند. اما به نظر ما از هر یک از آن ها می توان بطور متوسط 300 میلیون بشکه نفت طی 20 سال استخراج کرد». به عقیده فلک شاهی، معدن « اب تیمور» از پتانسیل بیشتری برخوردار است — تا 500 میلیون بشکه نفت (بر طبق ارزیابی دیگری تا 15 میلیارد بشکه نفت). شرکت لوک اویل روسیه می تواند استخراج روزانه در این معدن را تا 155 هزار بشکه برساند.
به گفته کارشناسان ، طراحی پروژه های ایرانی برای شرکت های روسیه می تواند سال ها طول بکشد. زاتسپین در این خصوص گفت: « طراحی این نوع پروژه ها حتی در روسیه طی چند ماه ممکن نیست و در ایران یکسال و نیم تا دوسال برای انجام کارها ضروری خواهد بود». کارشناسان شرکت « روستاد » یادآور شدند که در کشور همسایه عراق، زمان بهره برداری معدن « کورنای غربی-2» توسط « لوک اویل» از زمان پیروزی در مناقصه تا استخراج 4 سال طول کشید.