مجله « Esquire» به نقل از سرگی لاوروف می نویسد: «بی شک امروز شرایط سخت تر است… در آن زمان دو امپراطوری در دنیا وجود داشت: امپراطوری غرب و شوروی که هر کدام تنش ها را در قلمروی کشورهای سوم ایجاد کرده و باعث درگیری می شدند. اما هیچ گاه این درگیری ها به داخل مرزهایش خودشان کشیده نمی شد و هیچ گاه حضور مستقیم نداشتند. حتی سخنانشان در مجامع عمومی نیز نرمتر بود. در آن زمان دو اردوگاه پا را در مرزهای یکدیگر نمی گذاشتند. امروز دیگر قواعدی در مناسبات وجود ندارد».
لاوروف مناسبات کنونی مسکو و واشنگتن را با واژه «انتظار» توصیف کرد. به گفته وی، فعلا این رفتارهای دو کشور ادامه پیدا می کند، زیرا در امریکا هنوز مهره هایی از تیم رییس جمهور سابق باراک اوباما حضور دارند.
وزیر امور خارجه روسیه همچنین اظهار کرد که وی با رکس تیلرسون وزیر امور خارجه امریکا موفق شده اند مناسبات را شکل بدهند و اگر نام روابط دو وزیر خارجه را روابط کاملا دوستانه نگذاریم، دست کم می توان گفت که به عنوان دو وزیر خارجه روابط کاملا حسنه است.
لاوروف اعتراف کرد که دیپلمات های کشورهای مختلف می توانند سخنان تندی را خطاب به یکدیگر بیان کنند، اما در ادامه کاملا دوستانه ارتباطشان را ادامه بدهند.
سرگی اورجانیکیدزه دیپلمات شوروی و روس، معاون دبیر اتاق اجتماعی و معاون سابق دبیر کل سازمان ملل معتقد است که مسئولیت اوضاع کنونی روابط بین الملل تا حد زیادی به گردن ایالات متحده امریکاست. اورجانیکیدزه در ادامه توضیح می دهد: «اگر در دوران جنگ سرد به دلیل قرارداد ورشو به رهبری اتحاد جماهیر شوروی و ناتو به رهبری امریکا در قاره اروپا تنش وجود داشت، امروز این تنش به شکل یک غده سرطانی درآمده و گریبان تمام دنیا را گرفته است. این تنش ها در خاور میانه، در آسیای جنوب شرقی و دیگر مناطق به وضوح مشاهده می شوند و نتیجه سیاست های غیرقابل پیش بینی امریکا هستند. من از همکارانم و دیپلمات های اروپایی سوال می کنم که امریکا پس از این چه برنامه هایی دارد؟ آنها می گویند که خودشان هم به دنبال جواب این سوال هستند و از سیاست های امریکا سر در نمی آورند».
به گفته این دیپلمات روس، سیاست های امریکا از مدت ها پیش مبهم و نامعلوم شده است. این مساله از استانداردهای دوگانه واشنگتن در جریان تروریسم بین المللی و انتشار سلاح های کشتار جمعی به چشم می خورد.
اورجانیکیدزه در ادامه می گوید: «به عنوان مثال در امریکا می گویند که اسراییل دوست و شریک استراتژیک ماست و این کشور دموکرات سلاح هسته ای دارد. اما ایران دموکرات نیست و برنامه هسته ای این کشور تهدیدی برای تمام دنیاست. سلاح هسته ای کره شمالی نیز تهدیدی برای تمام دنیاست. اما این سوال پیش می آید چرا کشورهای کوچکی همچون کره شمالی یا سوریه تا سال 2013 که ذخایر سلاح شیمیایی خود را نابود نکرده بودند، دست به تولید سلاح شیمیایی نزده بودند؟ پاسخ این است که آنها احساس خطر نکرده بودند. بعد از آن فشارهای امریکا را روی خود احساس کردند. این فشارها از یوگوسلاوی آغاز شده و به عراق و دیگر کشورها رسید. آنها این سیاست تجاوزکارانه را دیدند و اقدام به ساخت سلاح کشتار جمعی کردند تا خود را از حملات بعدی نجات بدهند. به این ترتیب، آنها امنیت خود را تامین کردند. طبیعتا، امریکا در این مساله مقصر است. غرب تروریست ها را به دو گروه خوب و بد تقسیم می کند. در خصوص سلاح کشتار جمعی نیز همین قاعده حاکم است. حقوق بین الملل چه می شود؟ قرارداد منع گسترش سلاح های کشتار جمعی کجاست؟ چه تلاش های مشترکی برای مبارزه با تروریسم انجام می گیرد؟…»
به گفته وی، دیپلمات های روس واقعا نرمال هستند و روابط خوبی با دیپلمات های سایر کشورها از جمله همکاران غربی دارند، اما ارتباطات کاری موضوع دیگری است.
اورجانیکیدزه می گوید: «بی شک روابط خوب است. موضع گیری های شخصی یک امر است و مواضع کشورها امر دیگری است. من با کولین پائول وزیر خارجه اسبق امریکا ارتباط شخصی فوق العاده ای داشتیم. اما من از او انتقاد می کردم. کری و لاوروف هم تا حدی روابط خوبی داشتند. روابط شخصی به درک بهتر کمک می کند. اما این روابط به معنای ان نیست که دو طرف به خاطر هم مواضع کشورهایشان را نادیده بگیرند».