خبرگزاری اسپوتنیک با بازماندگان این اقدام تروریستی به گفتگو پرداخت.
عدنان پسر بچه ای از بازماندگان این حادثه گفت؛ او شنید که جنگجویان کودکان را برای آمدن به خیابان صدا می کردند که به بین آنها چیپس و کیک تقسیم کنند. او بلافاصله به سمت کامیون نرفت و منتظر ماند تا نوبت به او برسد. که ناگهان صدتی مهیب انفجار به شنبده شده و بیشتر دوستان وی کشته شدند. عدنان در پی این حادثه تنها با خراشی بر روی صورت مواجه شد.
فاطمه مادر سه کودک گفت که شوهر سال پیش کشته شده و او به تنهایی وظیفه نگهداری از کودکانش را عهده دار شد، تمام تلاش خود را برای محافظت از آنان بکار گرفت بخاطر اینکه در زندگی روستای محل سکونت آنها بسیار خطرناک بود. اما پس از آن فرصتی بوجود آمد که به حلب عظیمت کنند و او از این موضوع بسیار خوشحال شد. این انفجار موجب مجروح شدن دختر کوچک او شد.
به گفته "فاطمه"، جنگویان کودکان را صدا می زدند برای گرفتن خوراکی و به نظر میرسید که آنها نیت خیر دارند. از اینرو من نیز همانند سایرین کودکان خود را برای گرفتن خوراکی فرستادم. چه کسی فکر می کرد که این کودکان قربانی نفرت و خشونت علیه ساکنین محله ما می شوند.
به نقل از شاهدان عینی، عامل این حمله تروریستی پس از قرار دادن بمب در کامیون از محل حادثه گریخت. در همین حین از این کامیون آب و چیپس توزیع می شد و کودکان گرسنه بسیاری اطراف این کامیون تجمع کرده بودند.