گزارش و تحلیل

اروپاییان خنثی

© Fotolia / Maik Dörfertاروپاییان خنثی
اروپاییان خنثی - اسپوتنیک ایران
اشتراک
نوزدهم ماه مارس آیت الله خامنه ای در توییتر خود از مفهوم غربی " عدالت جنسیتی" و " برابری جنسیتی " انتقاد کرد. (In west, concepts like ‘gender justice’ or ‘gender quality’ are promoted while justice is realizing & nurturing capabilities God has gifted) .

آیت الله خامنه ای با پیام توییتری خود توجهات را به مسئله بسیار مهمی جلب کرد ، چرا که مفهوم " عدالت جنسیتی" و فمینیسم در حال حاضر به شدت در غرب تبلیغ می شود و د رواقع به برابری بیشتری منجر نمی شود بلکه اوضاع ناسالمی را ایجاد می کند ، وقتی که مردها و زنان با دو اردوگاه خصمانه در چهارچوب یک جامعه قرار می گیرند.
امروز " مشکل جنسی" در غرب به زنان و مردان محدود نمی شود ، در واقع به عقیده ی بسیاری از ایدئولوژیست های لیبرال ، مردم را نباید با چهارچوب هایی حتی به دو جنس محدود کرد برای آنکه انواع دیگر آنها نیز وجود دارد. اروپاییان و آمریکایی های مدرن مصرانه این فکر را تحمیل می کنند که جنس ، یک داده ی بیولوژیکی نیست، بلکه نوعی تصور غالب از آگاهی و دانش است که ممکن است به راحتی تغییر کند.
اینکه غرب مدرن تا چه سطحی از بیهودگی در مسئله ی جنسی پیش رفته است را می توان در نمونه ی معروف لائورنس والندر نظامی سابق بریتانیایی مشاهده کرد که جنسیت خود را تغییر داد و به اسلام گروید و پس از آن از آزار واذیت افراد در مسجد محل شکایت کرد، کسانی که او را به بخش زنانه مسجد راه ندادند.
اگر چندی پیش مسئله تغییر جنسیت ، دلیلی برای بحث های بسیار داغ بود ، امروز سخن در خصوص به رسمیت شناختن کسانی ست که خود را به عنوان جنس دیگرمی پذیرند و در عین حال نمی خواهند جراحی کنند. به طور مثال مردی که خود را زن می خواند به عقیده متفکرین لیبرال حق جنسی دارد که اطرافیان او را همانطور که می خواهد بپذیرند. به عقیده ی آنها به طور مثال هم دو جنسیتی ها یعنی آن کسانی که همزمان به دو جنس تعلق دارند یا خارج از جنسیتی ها یعنی کسانی که در دوره های مختلف زمانی جنسیت های متفاوتی را برمی گزینند نیز وجود دارند. یک سوال بی جواب باقی می ماند ، اینکه چرا فردی که خود را ببر می خواند برای درمان به روانشناس مراجعه می کند اما کسی که خودش را گاهی مرد و گاهی زن به حساب می آورد باید به عنوان عضوی نرمال و محترم توسط جامعه پذیرفته شود.
خوشبختانه ، بیهودگی مسائل بروز کرده را بسیاری متوجه می شوند. چندی پیش نماینده حزب " الترناتیو برای آلمان" اشتفان کیونیگر ضمن سخنرانی در پارلمان منطقه براندربورگ علیه قانون " انواع جدید جنسیت ها" سخنان خود را خطاب به نمایندگان تمامی جنسیت های موجود آغاز کرد. طی دو دقیقه این نماینده بیش از 50 نوع از هویت های جنسیتی را نام برد که برای به رسمیت شناخته شدن در چهارچوب قانون جدید پیشنهاد شده است و در پایان به طور خلاصه گفت: " حزب ما مخالف این قانون است."
در عین حال هر اندازه محافظه کاران بیشتر برانگیخته می شوند به همان اندازه جریان تبلیغات لیبرالی قوی تر می شود و سعی می کنند اروپاییان و آمریکایی هایی را از کودکی با " انواع جنسیت ها " آشنا نمایند. در آمریکا و در زمان ریاست جمهوری اوباما دستور العملهای ویژه ای تدوین شد که موسسات آموزشی می توانند به دانش آموزان اجازه دهند از توالت های آن جنسی استفاده نمایند که خود را تصور می کنند نه آن جنسی که به دنیا آمده اند. این دستورالعمل ها بلافاصله توسط رئیس جمهور ترامپ لغو گردید.
در بریتانیا ، کتاب آماده شده برای دانش آموزان مقطع ابتدایی با نام " آیا من می توانم به شما درباره تنوع جنسیتی شرح دهم؟" سروصدای زیادی ایجاد کرد. این کتاب آموزشی برای دانش آموزان ، والدین و معلمان تهیه شده و همانطور که از نامش مشخص است آنها را با مفهوم " تنوع جنسیتی" آشنا می کند. قهرمان اصلی کتاب دختربچه ایست که خود را پسر می داند و لباس پسرانه پوشیده و به خوانندگان جوان توضیح می دهد که داروهای ویژه ای مانند مسدود کننده هرمون ها وجود دارد برای آنکه پیشرفت نشانه های جنسی زنانگی را متوقف سازند (این کتاب برای کودکان از هفت سال به بالاست). نویسندگان این کتاب آموزشی پیشنهاد می دهند که حتی از کاربرد کلمه " پسر بچه " و " دختربچه" و یا کلمات اینچنینی خودداری شود. برای آنکه کاربرد این کلمات تنها به دو جنس تعلق دارد. بریتانیا کلا در خط مقدم ایدئولوژی " تنوع جنسیتی" قرار دارد، برخی از مدافعان بریتانیایی این دیدگاه مشخص کردن جنسیت در گواهی تولد را رد کرده و کلا از پذیرش جنسیت به عنوان دسته قانونی و حقوقی امتناع می کنند.
تمامی مثال های برشمرده شده ایدئولوژی " تنوع جنسیتی" نشان می دهند که علی رغم موفقیت های غیر قابل مناقشه ، دستاوردها در زمینه های فن آوری و اقتصاد ، در طرح متمدنانه و روحانی ، غرب در بحران عمیقی قرار دارد و سرنوشت تمدن غربی به این موضوع وابسته است که آیا موفق خواهند شد آنرا برطرف سازند یا خیر.

نوار خبری
0
loader
بحث و گفتگو
Заголовок открываемого материала