نویسنده: سید رضا گلرخ
با توجه به سیاست حمایت از تولیدات داخلی، تعرفههای وارداتی به کشور خود را افزایش داده بطوریکه تعرفه گمرکی برای واردات کالاهای چینی 45% بوده و عملا تولیدات کشور رقیب خود را تحریم کرده است. از این رو کشور چین نیز به دنبال بازار ثالث و جایگزین برای کالاهای خود به جای کشور امریکا و متحدانش میگردد و برای پوشش دادن این شکاف به وجود آمده در بازار خود، به سمت متحدان خود و متحدان روسیه آمده است.
چین برای تقویت اقتصاد خود و همچنین لطمه زدن به اقتصاد آمریکا و متحدانشان، کریدورهای صادرات خود را تغییر داده و کریدورهای اروپایی خود را به سمت کشورهای متحد روسیه و کریدورهای خاورمیانه را به سمت ایران سوق داده است تا با این کار اولا به جای پرداخت هزینههای ترانزیتی به متحدان آمریکا، آن را به عنوان یک امتیاز به کشورهای متحد روسیه و ایران بپردازد و ثانیا از کارشکنیهای احتمالی متحدان آمریکا جلوگیری کند.
اگر کریدورها را به دو بخش خشکی و دریایی تقسیم کنیم، درخواهیم یافت که به دلیل برخورداری قزاقستان از مرزهای مشترک زمینی و دریایی با سه کشور متحد چین، روسیه و ایران این کشور مهمترین بازیگر در کریدور خاکی خواهد بود. چین نیز به همین منظور سرمایه گذاری قابل توجهی در بخش زیرساختی حمل و نقل ریلی در کشور قزاقستان کرده است که کشور چین را از طریق راه آهن به قزاقستان و نهایتا به بندر بین المللی آکتائو این کشور وصل میکند.
کشور چین در گذشته از طریق بندر آکتائو قزاقستان محصولات خود را به بندر باکو آذربایجان انتقال میداد تا توسط کشور آذربایجان کالاها را به بندر استانبول در کشور ترکیه منتقل کرده و بتواند از طریق دریای سیاه به کشورهای اروپایی ارسال کند.
اما پیش بینی بر این است که با توجه به تحلیلهای فوق الذکر، هم از لحاظ سیاسی و هم از لحاظ اقتصادی منافع چین در تغییر مسیر کنونی ترانزیتی بوده تا بجای آنکه از بندر آکتائو کالاها را به بندر باکو و سپس به ترکیه انتقال دهد، از بندر روسیه در دریای سیاه استفاده کند، یعنی از بندر آکتائو به بندر نوآپسه روسیه انتقال دهد.
این کریدور پیشنهادی، از لحاظ ژئواکونومیک نیز تاثیراتی در سطح منطقهای و فرامنطقهای دارد. در بخش منطقهای سبب لطمه زدن اقتصادی به کشور آذربایجان و در بخش فرامنطقهای باعث لطمه خوردن اقتصاد ترکیه خواهد شد. قطعا مسکو در جهت حل بحران سوریه و عراق به تعامل با آنکارا نیازمند است که همین مسئله روسیه را بر سر یک دو راهی قرار خواهد داد. آذربایجان را هم میتوان تنها پایگاه ایالات متحده در دریای خزر دانست و از این جهت کریدور پیشنهادی را میتوان به مثابه راهی برای مهار اقتصادی آذربایجان از سوی سه کشور روسیه، قزاقستان و ایران در نظر گرفت.
از سوی دیگر یکی از مهمترین مشغلههای ذهنی تئوریسینهای چین، بسته شدن تنگه باب المندب به دلیل بحرانهای خاورمیانه و خصوصا یمن میباشد که این ترس پنهان چین نیز، میتوان دلیل محکمی برای ایجاد کریدور فوق باشد.
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با سیاست های اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.