در ماه مارس سال 1952 میلادی پزشکان در آمریکا توانستند با کمک قلب مصنوعی بیمار را به مدت یکساعت و نیم زنده نگه دارند. در آن دوران، کارهای زیادی برای ساخت دستگاهی انجام می شد که بتوان از آن هنگام عمل جراحی به عنوان جایگزین قلب انسان استفاده کرد. انواع مختلف این نوع دستگاه هر ماه آزمایش می شد. آزمایشات روی جانوران موفق بود و متخصصان د از این دستگاه ها هنگام عمل جراحی روی بیماران استفاده می کردند.
در آن زمان هنوز از جایگزین کردن کامل قلب صحبت نمی شد، اما متخصصان می خواستند دستگاهی بسازند که به تأمین گردش خون در زمان عمل جراحی کمک کند. در آن دوران عمل های جراحی فقط بطور بسته روی قلب انجام می شد.
یکی از اولین موفقیت ها در این رشته نصیب ولادیمیر دمیخوف، آزمایشگر روس شد. در سال 1937 میلادی وی قلب سگ را با قلب مصنوعی عوض کرد. وی توانست ثابت کند که حداقل چند ساعت با استفاده از دستگاه گردش خون مصنوعی می توان گردش خون در بدن بیمار را تأمین کرد. سپس او به پیوند قلب در سگ دست زد و به این ترتیب پیوند اعضای اهدایی به بدن انسان را ممکن ساخت.
جون گیبون دانشمند آمریکایی سال ها پی در پی آزمایشاتی روی حیوانات به انجام رساند و سپس با حمایت « آی.بی.ام» دستگاه اختراعی خود را روی بیماران آزمایش کرد. کِلِرنس دنیس، چارلز لیندبرگ آلکسیس کارل و دیگران نیز روی تلمبه هایی از این نوع کار کردند.
تأمین اکسیژن برای بدن انسان نیز ضروری بود اما ادغام دو دستگاه مشکل اصلی نبود. بیمارانی که زیر 5 سال بودند در زمان عمل جراحی جان خود را ازدست می دادند که جون گیبون « بیمار» را مقصر می دانست. او با اطمینان اظهار داشت که دستگاه اختراعی او خوب کار می کند. شایان ذکر است که دلیل مرگ ، تشخیص نادرست بود.
هشتم ماه مارس سال 1952 میلادی پیتر دیورینگ 41 ساله از شهر « بتهل» نیاز به عمل جراحی قلب داشت. پزشکان سه بیمارستانی که برای کمک به وی ابراز آمادگی کردند دستگاهی در اختیار داشتند به نام « پمپ پریستالتیک» که توسط مایکل دبیکی جراح قلب آمریکایی در سال 1931 میلادی اختراع شده بود. دانشمند آمریکایی در آن زمان در دانشگاه « بیلور» در تکزاس تدریس می کرد و پزشکان محلی این دستگاه را تکامل بخشیدند.
با اتصال بیمار به این دستگاه، 9 پزشک و 5 پرستار و دو متخصص فنی سعی کردند علت وخیم شدن حال بیمار را معین کنند. دستگاه را طوری تنظیم کردند که فقط بخشی از خون را به گردش بیاندازد- سه لیتر در دقیقه به جای 5 لیتر. پزشکان امیدوار بودند به علت وخیم شدن کار قلب پی ببرند. اما با وجود اینکه نتوانستند دورینگ را نجات بدهند با کمک پمپ پریستالتیک او توانست 80 دقیقه زنده بماند.
طی چند روز بعدی رسانه ها اخبار عمل جراحی منحصربفرد را منتشر کردند. در روزنامه The Coshocton Tribune ایالت « اوهایو» خبری منتشر شد در این خصوص که « پزشکان برای اولین بار با موفقیت از قلب مصنوعی در عمل جراحی استفاده کردند اما بیمار جان سپرد». در خبر منتشره آمده بود که این اولین مورد استفاده از قلب مصنوعی در رابطه با انسان بود. با استناد به نمایندگان بیمارستان، روزنامه نامبرده گزارش داد که متخصصان محلی این دستگاه را روی سگ امتحان کردند که نتیجه موفق بود.
تا خبر جنجالی واقعی مدت کمی باقی مانده بود. یکی از اولین عمل های جراحی موفق روی انسان، عمل جراحی با استفاده از دستگاه مصنوعی گردش خون اختراعی فوستر دودریل جراح آمریکایی به حساب می آید. وی با کمک مهندسان « جنرال موتورز» دستگاه مصنوعی گردش خون خود را طراحی کرد. در ماه ژوئیه سال 1952 میلادی دودریل دستگاه ساخته خود را که شبیه موتور12 سلیندری بود آزمایش کرد تا قلب هنری اوپیتِک 41 ساله را عمل کند. این عمل 80 دقیقه طول کشید که 50 دقیقه از آن بیمار به دستگاه مصنوعی وصل بود. اپیتک 30 دیگر پس از عمل جراحی زنده ماند.
جون گیبون ، جراح دیگر آمریکایی نیز به موفقیت هایی در این رشته دست یافت. اولین عمل جراحی موفق او روی قلب انسان در کالج پزشکی « جفرسون» در پنسیلوانیا انجام شد. 6 ماه مه سال 1953 میلادی عمل جراحی روی قلب یک دختر 18 ساله موفق بود. اما عمل های دیگر به دلیل عوارض مابعد عمل به مرگ بیماران منجر شد که متخصصان تصمیم گرفتند از آزمایش آتی دستگاه مصنوعی گردش خون ساخت خود خودداری ورزند.
از آن زمان تا کنون دانشمندان روی بهبود دستگاه مصنوعی گردش خون کار می کنند و به پیشرفت های قابل توجهی در این رشته دست یافتند، اما عمل باز قلب همچنان خطرناک است. آنچه به خبر مربوط به بیمارستان پنسلیوانیا مربوط می شود ، خبر جنجالی بمرور زمان فراموش نشد. چارلز ویلینگ نویسنده آمریکایی در کتاب خود به نام « در دوران من: قرن تغییرات بزرگ در تاریخ بشریت» یادآور می شود که 8 ماه مارس سال 1952 میلادی از تلویزیون خبر استفاده از گردش خون مصنوعی هنگام عمل جراحی روی قلب انسان را شنید.
نویسنده در کتاب خود نوشت: « من خیلی علم را دوست داشتم. هر روز به هر جا نگاه می کردم اثری از آن را می دیدم که جزئی از زندگی روزانه ما می شد».